به قلم: مهدی بختیاری
طی روزهای گذشته درگیری جوانان هلندی با هواداران تیم مکابی اسرائیل در شهر آمستردام، یکی از مهمترین اتفاقات مرتبط با موضوع جنگ غزه در خارج از فلسطین بویژه غرب بود.
این اتفاقات که پس از تظاهرات گسترده و اعلام احساسات ضدفاشیستی در برخی نقاط اروپا رخ داد، بعد از آن بود که هواداران تیم صهیونیست پس از باخت سنگین(۵ بر صفر) تیمشان از آژاکس، در خیابانهای آمستردام شعارهای ضدفلسطینی سر دادند و پرچم کشور فلسطین را از روی دیوار یکی از ساختمانها پایین کشیدند.
همین کافی بود تا شورش آغاز شود. تعداد زیادی از صهیونیستها در این درگیری مورد ضرب و شتم قرار گرفتند که برخی از آنها سربازان ارتش اسرائیل در جنگ غزه بودند.
این وقایع که در حقیقت آن را باید بازتابی از تنشها و احساسات پیچیده سیاسی ـ اجتماعی در اروپا پیرامون موضوع اسرائیل و فلسطین دانست، وقتی مهمتر جلوه میکند که بدانیم دولت هلند نزدیکترین روابط را با رژیم صهیونیستی دارد و تاکنون هم زیر بار کاهش کمکها و همکاریهای خود با صهیونیستها در جریان جنگ اخیر نرفته است.
این اتفاقات و این رفتارهای بیسابقه البته محدود به هلند نیست و در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی آمریکا نیز راهپیماییهای اعتراضی زیادی در مخالفت با صهیونیستها و در حمایت از مردم مظلوم عزه برگزار شده است.
* چرا شاهد موج گسترده ضد اسرائیلی در غرب هستیم؟
افزایش موج تظاهرات و اعتراضات به اسرائیل در اروپا را میتوان محصول چند اتفاق دانست.
1- آگاه شدن افکار عمومی جهان
اشغال سرزمین فلسطین ۸ دهه قبل آغاز شد اما در طول این چند دهه به واسطه استیلای همهجانبه رسانههای غرب با رویکرد حمایتی نسبت به اسرائیل، افکار عمومی جهان در یک بیخبری بسیط از موضوع فلسطین و اشغال این سرزمین به سر میبرد.
در واقع یک شهروند انگلیسی، آلمانی یا آمریکایی به سختی میتوانست از حقیقت ماجرا و آنچه بر سر مردم فلسطین میرود آگاه شود اما در سالهای اخیر با تغییرات اساسی در شیوه اطلاعرسانی و انتشار اطلاعات از مسیرهایی غیر از رسانههای رسمی و خاص بویژه گسترش شبکههای اجتماعی، مردم جهان بویژه کشورهای غربی تا حد زیادی با واقعیت ماجرا آشنا شدهاند.
2- میزان بیسابقه جنایات در غزه
در 14 ماه اخیر ما با میزان بیسابقهای از جنایت و کشتار توسط ارتش اسرائیل در نوار غزه مواجهیم که تاکنون به شهادت نزدیک به 50 هزار زن و کودک بیگناه (آن هم به بدترین شکل ممکن) انجامیده است.
این میزان از خشونت و جنایت حتی در تاریخ رژیم صهیونیستی (که مملو از آدمکشی است) نیز بیسابقه است و چون مساله جنایت و اشغال مستقیماً با فطرت انسان مرتبط است، محدودیتها و ترفندهای سیاسی نیز نمیتواند مانع اثرگذاری آن شود.
3- اعتراض به سیاستهای دولتهای غربی
امروز دفاع از فلسطین بیش از آنکه حتی در کشورهای اسلامی و عربی بروز و ظهور داشته باشد، به خیابانها، دانشگاهها و حتی ورزشگاههای کشورهای مغربزمین کشیده شده است.
از دانشگاه کلمبیا در آمریکا تا بسیاری از ورزشگاههای کشورهای اروپایی که تصاویر آن به وفور دیده میشود، صحنه حمایت از مردم فلسطین و ضدیت با آپارتاید اسرائیل است و این در حالی است که عمده دولتهای این کشورها روابط نزدیک و دوستانه با اسرائیل دارند و در جریان جنگ غزه نیز بسیاری از آنها نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس و همین هلند، شریک جرم او هستند.
رسانههای بزرگ غرب و بنگاههای خبری وابسته به صهیونیستها البته سعی دارند مخالفت با اشغالگری را به یهودستیزی ارتباط دهند؛ موضوعی که دهههاست اسرائیل از قبل آن نان میخورد و با این چماق جلوی هر گونه موج ضدصهیونیستی در اروپا را گرفته است.
فلسطین و مردم غزه، این روزها به نقطه کانونی توجه افکار عمومی در جهان تبدیل شدهاند و فریادهای مردم غرب نیز مبین همین نکته است.
ماجرای آمستردام اتفاق کوچکی نبود. این میزان از نفرت از اسرائیل نوک کوه یخی است که کمکم در دنیای غرب خودش را نمایان میکند.
اسرائیل امروز مجبور است برای حفاظت از جان اتباع خود، اطلاعیه بدهد و از آنها بخواهد وقتی به اروپا سفر میکنند مراقب باشند. یا هواپیما به هلند بفرستد تا مجروحان اسرائیلی را که به سختی زیر مشت و لگد جوانان هلندی زنده ماندهاند، به سرزمینهای اشغالی برگرداند.
بسیاری سوال میکنند موج برآمده از توفان الاقصی چه دستاوردی داشته است؟ یک نمونهاش همین: بیداری غرب و انزوای اسرائیل در افکار عمومی غرب.