به روایت: سرهنگ مهدی امیریان، دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور
موضوع و اندیشهی شهید حسن باقری از منظرهای مختلف قابل بررسی است و اندیشهی ایشان به ما کمک میکند که دفاع مقدس و ابعادش را بهتر بشناسیم. وقتی در میان مردم از دفاع مقدس بحث میشود آن شور و داغی و شهداشرمندهایم هست که به ذهن مردم خطور پیدا میکند در صورتیکه دفاع مقدس ورای همهی این ها است و آن برنامه ریزی، تدبیر و تفکر دفاع مقدس است و به همین دلیل است که ما به اندیشهی حسن باقری برای شناخت دفاع مقدس نیاز داریم. درواقع دفاع مقدس دارای دو بعد جدایی ناپذیر عقلانیت و معنویت است، اگر دفاع مقدس را با این دوبال شناختیم آنوقت میتوانیم یک شناخت صحیح از دفاع مقدسی داشته باشیم که هدفش تمدن سازی و انسان سازی است، دفاع مقدسی کارآمد است که شور و شعور، عقلانیت و معنویت را باهم داشته باشد.
شهید حسن باقری این جوان مومن انقلابی که حضرت آقا از ایشان به عنوان «معجزه انقلاب» نام میبرد، وقتی که وارد دفاع مقدس و جبهه شد، تمام جبههها یک جبههی نا امیدی بود، دشمن به ما حمله کرده بود و بخش زیادی از خاک ما را به تصرف در آورده بود و ما هم توان مقابله و مقاومت نداشتیم یعنی یک روحیهی نا امیدی، یأس، ما نمیتوانیم بر افراد در جبههها حاکم بود، امثال حسن باقری آمدند و این معادله را تغییر دادند به طوریکه به قول حضرت آقا «این معادله تلخ تبدیل به یک معادله شیرین شد.». حسن باقری مصداق دشمنشناسی، کادرشناسی، تدبیر و توکل است، به ما یاد داد که باید در کنار تدبیر و تلاش، توکل داشته باشیم و این دو باید به یک اندازه باشند، باید تلاش حداکثری باشد و تکمیل کننده آن توکل باشد، نه اینکه کاری انجام ندهیم و فقط توکل و توسل داشته باشیم! آنچه در شناخت دفاع مقدس مدنظر ما است همین سه گانهی تلاش، تدبیر و توکل است.
وقتی حسن باقری وارد جنگ میشود در ابتدای کار چند سوال جدی میپرسد از جمله اینکه شما با چه کسی میجنگید؟ مگر میشود با دشمنی بجنگیم که او را نمیشناسیم؟ مگر میشود با دشمنی جنگید که از او شناختی نداریم؟ باید دشمن را بشناسیم، تمام حرکتهایش را زیرنظر بگیریم، لحظه به لحظه تحرکاتش را رصد کنیم و مدنظر قرار دهیم و درواقع با دشمن شناسی است که میتوانیم اقدام درستی را انجام بدهیم.
حسن باقری میگوید:«نباید به نقاط قوت دشمن حمله کرد چون قطعا شکست میخوریم، باید دشمن را شناسایی کنیم، نقاط ضعفش را شناسایی کنیم و به آنها حمله کنیم، دراینصورت است که میتوانیم دشمن را شکست بدهیم» منطق معطوف بر عملیاتهای دفاع مقدس در آن روزهای اول برهمین اساس بود.
درمورد موضوع دشمن شناسی، حسن باقری به این عنوان شناخته میشود که "مؤسس اطلاعات و عملیات در جنگ" است، حداقل در سپاه ایشان بود که این سازمان را به وجود آورد، افراد علاقهمند که زبان عربی هم بلد بودند را جمع آوری کرد و به آنها آموزشهایی مانند گزارش نویسی و رصد کردن را داد، آنها را در خطوطی مستقر کرد و ازآنها خواست که دشمن را لحظه به لحظه رصد کنند و گزارش بدهند، گزارشهای نوهی 24 ساعته مبنایش همین کاری بود که در ابتدای جنگ انجام میشد، روزهای اول جنگ گزارشهای نوهای واقعاً برای فرماندههای محورها کارگشا بود. از حسن باقری دستنوشتههای زیادی باقیمانده است، یکی از این دست نوشتهها که خیلی هم جالب است، گزارشی است که از دفاع مقدس و جنگ مینویسد و اینگونه میگوید: «جنگ را با دقت دیدم، فرماندهان خوبی داریم، نیروهای شجاعی هم داریم، خوب هم میجنگیم اما پیروزی به دست نمیآوریم! علت در نوع جنگیدن ما نیست؛ صبح میگویند فلان شهر سقوط کرده است، ظهر میگویند بمباران شده است و شب تکذیب میکنند! مگر میشود با این اطلاعات جنگید؟ ما اطلاعات را برای انجام عملیات میخواهیم!» همین چند خط مقدمهی تأسیس "سازمان اطلاعات و عملیات" در جنگ بود؛ حسن باقری حُسنی داشت این بود که جزئیات را کنار هم قرار میداد، تحلیل میکرد و بعد به نتیجه درست میرسید.
حسن باقری میگوید: « تسلط اطلاعاتی به شما قدرت تحلیل میدهد و قدرت تحلیل به شما قدرت پیشبینی حرکت طرف مقابل را میدهد» درواقع ایشان برای فرماندهان تصمیم سازی میکرد و تصمیم گیری را برای آنها آسان میکرد؛ به همین دلیل سردار رشید میگوید: «حسن باقری، چراغ جنگ بود».
حسن باقری میگوید: «ما باید همهی دور و برمان را ببینیم، باید تا مواضع دفاعی دشمن، تا پشت خاکریزهایش و عقبهاش را شناسایی بکنیم، باید بدانیم که دشمن چه توان، قدرت و طرح و برنامهای برای حمله به ما دارد و ما چه طرح و برنامهای برای مقاومت و حمله به او داریم؟»
یکی از موضوعات فکری شهید باقری "تربیت کادر" است، ایشان به معنای واقعی کادر ساز است، یک مصاحبهای از شهید حاج قاسم سلیمانی است که جملهی عجیبی دارد، ایشان میگوید: « تربیت کننده و پرورش دهندهی همهی ما حسن باقری بود» این جملهی عجیب و قابل تأملی است، حسن باقری انسانی بود که هرچه را که بلد بود به دیگران یاد میداد، حتی از فوت کوزهگری هم دریغ نمیکرد، او میگفت: « هرچه که بلد هستیم را باید به این جوانها یاد بدیم چون اینها ادامه دهندهی کار ما هستند»، لذا"تربیت کادر و کادرسازی" یکی از ویژگیها و شاخصههای ایشان بود؛ شهید تهرانی مقدم که همهی ما ایشان را به عنوان "پدرموشکی ایران" میشناسیم میگوید: « تخصصیترین فرماندهی جنگ حسن باقری بود» وقتی این جملات را درکنار هم قرار میدهیم به ما نشان میدهد که هنوز خیلی از موضوعات دفاع مقدس برای مغفول و ناشناخته است، موضوع کادرسازی یکی از آن مسائل مهم است، حسن باقری میگوید: « آن نیرویی میتواند خوب بجنگد که خوب توجیه شده باشد» بنابراین بسیار برای توجیه نیروها و فرمانده دستهها وقت میگذاشت، مدیریت ایشان مدل اقنائی بود، دستوری نبود، این خیلی موضوع مهمی است و نکتهی مهم در رفتارش این است که وقتی نیرویش درجایی اشتباهی و خطایی میکرد، خطای او را گردن میگرفت، از نیرویش دستگیری میکرد، مچگیری نمیکرد. حسن باقری میگوید: « ما نمیتوانیم به صدام بگوییم که شش ماه جنگ را نگهدار تا ما برویم جنگیدن را یاد بگیریم، ما باید درحین جنگیدن، جنگ را یاد بگیریم» لذا یک سازمان یادگیرنده تأسیس و راه اندازی کرده بود، درواقع ساختاری را بهوجود آورده بود که در حین جنگیدن، چگونه جنگیدن راهم یاد میگرفتند یعنی هر لحظه به "اطلاعاتشان" اضافه میشد؛ چه بسیار افراد غیرتخصصی را به ایشان معرفی میکردند و بعد از مدتی همان آدمها تبدیل به یک نیروی متخصص میشدند.
حسن باقری جمله جالبی دارد، ایشان میفرماید: «برای پیروزی دوعامل وجود دارد، اول تلاش و دوم توکل؛ البته بسیجیها توکل زیادی دارند ولی تلاش کمی دارند» جالب است که بسیجیها در سالهای 60-61 هم همان کار راحت که توکل بود را انجام میدادند و قطعا چون تلاش کار سختی است، کمترانجام میدادند؛ به هرحال مجموعهی این مواردی که بیان کردم ما را به یک شناخت مناسب از دفاع مقدس میرساند.
منبع: ماهنامه تخصصی گرای انقلاب، شماره ششم