متن سخنرانی معین رضیئی دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور در دیدار با رئیس جمهور به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رئیسی
اکنون در سالروز شهادت سه تن از دانشجویان آزادی خواه حقیقی دانشگاه تهران، به نمایندگی از بخشی از جریان دانشجویی کشور با شما سخن میگویم. جریانی که در دو دهه اخیر با نقش آفرینی فعال، همواره علم نقد منصفانه و دلسوزانه را در راستای تعالی جمهوری اسلامی بر دوش کشیده و با تمام توان در راستای رفع نقاط کم نور نظام اسلامی در چهل و چند سال گذشته پا به میدان گذاشته است. ما همان دانشجویانی هستیم که در ماجرای خصوصیسازی تا اهواز رفتیم و واگذاری کارخانههای بزرگ را به ثمن بخس به افراد فاسد، ابطال کردیم. ما همان دانشجویانی هستیم که چپ و راست سیاسی را به خاطر داشتن مدارس پولی به باد انتقاد گرفتیم و فریاد زدیم که آقایان آینده را به پولدارها نفروشید. البته ما آن روزها فحاشی بلد نبودیم و فحاشی و توهین را خیانت به جریان دانشجویی میدانستیم و میدانیم. انتقاداتمان را به سپاه و ارتش و ناجا فریاد زدیم و سربازی اجباری را زیر سوال بردیم. گفتیم سربازی با این شکل و شمایل، فقط دوسال عمر جوانان را تباه میکند. ما همان دانشجویانی هستیم که در ماجرای fatf شب و روز نشناختیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در آستانه انتخابات سال ۸۸، وزیر کشور را به استیضاح کشاندیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در راه انتفاضه فلسطین تحصن کردیم. ما همان دانشجویانی هستیم که رد کلیات بودجه سال ۱۴۰۰ را به نتیجه رساندیم. ما همان دانشجویانی هستیم که در سیل و زلزله کرمانشاه و بندرعباس و خوزستان سر از پا نشناحته در راه جهاد و آبادانی مناطق محروم سیستان و بلوجستان شهید دادیم. ما به نمایندگی از جریان دانشجویی و به پشتوانه چند دهه فعالیت دلسوزانه با شما سخن میگوییم.
آقای رئیسی!
سال گذشته در همین روز هشدارهای خود را پیرامون مسائل مختلف کشور حضورتان مطرح کردیم. عرض کردیم تیم اقتصادی چهل پاره دولت سیزدهم، توان مدیریت اقتصادی کشور را ندارد. عرض کردیم از تصمیمات یک شبه و شوک درمانی پرهیز کنید. از حذف ارز ۴۲۰۰ گفتیم و تبعاتی که بر سفره مردم دارد. اما تصمیمات یک شبه وزیر کار و غافلگیر کردن دولت با افزایش حقوق ۵۷ درصدی و گرانی یک شبه آرد صنعتی و زمزمههای افزایش قیمت حاملهای انرژی، نشان از آن دارد که گویا دست فرمان همان دست فرمان اقتصاد لیبرال است، فقط پوستین عوض شده است.
ما ریشه اصلی مشکلات کشور را عدم درایت در حکمرانی میدانیم. درایت، به این معنا که از تجربهها و اشتباهات گذشته خود درس بگیریم تا در ادامه راه، از تکرار آنها در عرصه حکمرانی پیشگیری کرده و از سرمایه اجتماعی نظام به معنای واقعی کلمه «صیانت» کنیم. حکمرانی با درایت یعنی، دولت، پیش از آنکه نظام اسلامی درنتیجه انفعال یا ناکارآمدی برخی کارگزاران متحمل هزینههای جبرانناپذیر شود، اصلاح را از درون خود آغاز کرده و این پیام را به افکار عمومی مخابره کند که افقهایی مقابل آنان درحال گشایش است و دولت برای ادامه راه برنامه و ایده دارد. درباره تجربههای پیشین میتوان به موارد متعددی اشاره داشت که ناکارآمدیهای دهه نود یا دهه عبرتها، در رأس آن قرار میگیرد. ناکارآمدیهایی که رشد اقتصادی ایران را به عدد صفر رساند، اعتماد عمومی نسبت به نهاد دولت را ذره ذره آب کرد و البته هیچگاه دیده نشد که مسببین آن وضعیت در پیشگاه ملت مسئولیت پذیرفته و بابت ناکارآمدیهایشان عذرخواهی کنند.
و اما درایت در حکمرانی!
هرچند بیدرایتی در حکمرانی کشور محدود به قوه مجریه نیست و در دیگر دستگاهها مثل دستگاه تقینینی و قضائی نیز امری مشهود است، اما بیش از جاهای دیگر، دلمان از دولت خون است. از سردرگمی در خصوص جایگاه زنان در دولت و جامعه و نقش ویترینی مشاورین زنان در دولت، انتصابهای عصبی کننده پی در پی شما و وزرایتان درکابینه. از به کار گیری مجدد مدیران آزمون پس داده و البته مردود در آزمونها در مناصب حساس تا حضور جوانان رانتی پرحاشیه در منصب وزارت. از بی برنامگی در خصوص فضای مجازی و سکوت کرکننده دولت و وزارت ارتباطات تا ملوک الطوایفی اداره شدن دانشگاهها و جزیرهای عمل کردن آنها از مصادیق عدم درایت در دولت است.
اکنون نیز در نیمه راه دولت سیزدهم و در روز ۱۶ آذر به شما هشدار میدهیم که اعتماد عمومی جامعه در گرو تصمیمات و اقدامات کوتاه مدت و میان مدت دولت شماست. انفعال و اهمالکاری دولت در احیای سامانه املاک و مستغلات کشور عامل آن شده است که کمر مردم زیر بار هزینه مسکن دوتا شود. در تلاطم بازار مسکن و اجارهبها، که از قضا از اصلیترین و البته ناکام ترین وعدههای دولت شما بود، شگفتانه روی کار آمدن وزیر نامربوط و ناآشنا بر مسند وزارت راه و شهرسازی، امید به بهبود شرایط بازار مسکن را دود میکند. آقای رئیسی! با حمایت از حضور مدیر غیر متخصصی چون آقای بذرپاش در مسندی تخصصی در دولت، تنها بر آبروی خود قمار نمیکنید، شما با تلاش خود برای حضور مدیران رانتی در دولت، جبهه انقلاب را نیز از تحول در آینده نا امید می کنید، کما این که پیش از این نیز با انتصاب چهره هایی چون آقای میرکاظمی بر سازمان برنامه و بودجه نشان دادید تخصص مدیران برای شما در اولویت قرار ندارد.
سالهاست جریان دانشجویی تنها مبارز میدان مقابله با امپراطوری بانکها بر اقتصاد کشور هستند. سالهاست این سوال را با خود مرور میکنیم و مجددا و صراحتا از شما میپرسیم که آیا ما به همه بانک نیاز داریم؟ آیا زمان آن نرسیده که این ابر دلالهای اقتصاد کشور را کنترل کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است که ماشین مال سازی بانکهای خصوصی را متوقف کنیم؟ تا کی قرار است جسم بی رمق تولید در آرزوی سرمایهگذاری بانکها نگران باشد؟ نکند دولت سیزدهم نیز جلو این غول نابودگر تسلیم شده است.
نتیجه بی درایتی در امر آموزش عمومی و فرصتسوزی تربیت نسل انقلابی و دغدغهمند در مدارس از یک سو و مدارس خصوصی مسئولین دیروز و پدرخواندههای امروز چیزی جز قشری شدن دانشگاهها و تقلیل امر نخبه به بچه پولدار نیست. ابتذال امروز دانشگاهها مولود همین نظام آموزشی فلج و ناقصالخلقه است. آقای رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی! عدالت آموزشی مادر تمام مشکلات امروز کشور است. آن را معطل شوهر ننهها در وزارت آموزش و پرورش نگذارید!
آقای رئیسی!
باید گفت که خوشبختانه یا متاسفانه تقریبا نیمی از مسیر دولت شما طی شد. فرصتی برای بازآفرینی اعتماد عمومی به نظام اسلامی ندارید و میدانید که این امر در گرو کارآمدی دولت شماست. امیدواریم با پرهیز از تصمیمات اعجابآور شاهد خلق شگفتیهای جدید از دولت سیزدهم نباشیم.
اما سخنی با دانشجویان!
در دانشگاه جریانی می تواند با انتقادات خود مدعی اصلاحات به نفع مردم باشد که در این سالها از هویت گفتمانی مشخص برخوردار بوده است و در برهه های مختلف نسبت خود را با مردم معلوم کرده است، یقینا آنهایی که به جای زبان صریح و سازنده نقد در روزهای گذشته با ادبیات رادیگال و فحاشی های شرم آور چهره ی دانشگاه را مخدوش کرده اند نمایندگان خوبی برای دانشجویان نیستند آنها در بهترین حالت پیاده نظام حزب منحله جبهه مشارکت با ادبیات شبه مجاهدین خلقی هستند که پیش از انتقاد باید پاسخگو باشند زیرا بخش مهمی از چالش های امروز جامعه مار ریشه در حمایت این پیاده نظام های جبهه مشارکت و پدرخوانده هایشان از دولتی دارد که در طی ۸ سال اداره کشور دستاوردی جز کوچک شدن سفره مردم و ناامیدی آنها از آینده نداشته است. شما و رییس عبا شکلاتی تان، شما و پدرخوانده هایتان شما و تئوریسین های تاریخ مصرف گذشته تان امروز باید پاسخگوی اعتماد از دست رفته جوانانی باشید که در دولت بنفش تان از بین رفت. خطاب به شما که حتی حاضر به مرز بندی با اپوزیسیون نیستید میگوییم که تا پای جان با افتخار در مقابل شما و دشمنان جمهوری اسلامی خواهیم ایستاد و به این ایستادگی میبالیم. و بدانید قطعا و یقینا کوخ نشینان کمال آباد کرج بر ویلانشنیان لواسان و کانادا نشین های کنونی پیروز خواهند شد! ما به وعده حق ایمان داریم: «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»