به قلم: محمد فدایی
در هیچ جنگی قوای نظامی و تسلط تسلیحاتی پیروز جنگ را مشخص نمیسازد. جنگ بین کشورها ماهیتاً منبع تولید فرسایش است. هر جامعهای دربرابر این فرسایش تابآوری بالاتری داشته باشد، درنهایت دست برتر را خواهد داشت؛ از این رو پای جنگ روانی به جنگ نظامی باز میشود.
جنگ روانی در لابلای شلوغیهای جنگ نظامی، نامحسوس و رمزآلود، تابآوری جامعه را هدف میگیرد.
جنگ روانی دو صورت دارد. صورت ضعیفتر، تولید و انتشار شایعه و دروغ است.
صورت قویترِ جنگ روانی، دروغ نیست؛ راست است، دقیق است اما کماهمیت است.
تبدیل کردن تحولات و اهداف کماهمیت به کانون توجهاتِ افکار عمومی، بجای اهداف و تحولات راهبردی جوهرۀ جنگ روانی قدرتمند است. هدف از این جنگ روانی، جابجا کردن برنده و بازندۀ منازعه است. برندۀ در برساخت که بازندۀ در واقعیت بود، حالا با دست بالا مناسبات حاکم بر منازعه را تعیین میکند.
رژیم هر شب ضاحیه را سختتر از گذشته بمباران میکند. تصویر این است که رژیم قویتر از گذشته شده و کار حزبالله روزبهروز سختتر میشود. درحالیکه تحولات میدانی و زمینی، که رکن تعیینکننده تعادل تاکتیکی است، خلاف این تصویر را نشان میدهد. رژیم عاجز از نفوذ، در حال پذیرش تلفات بالاتر است.
اجرای عملیاتهایی که اگرچه تخریبگر و جانکاه است اما دستاورد راهبردی ندارد و ضریب دادن نجومی آنها در رسانه، شیوهٔ مدرن و تمیزِ جنگ روانی است. مثلاً شاید روز شهادت سیدحسن نصرالله به همراه جمعی از فرماندهان، ما فکر میکردیم حزبالله تمام شد! یعنی اسرائیل اینطور میخواست. اما چه کسی دارد هر روز در نقطهٔ صفر مرزی لبنان از زبدهترین نیروهای رژیم تلفات میگیرد؟!
چاره چیست؟
عمل به توصیۀ راهبردی سید شهید مقاومت: چشمتان به میدان باشد؛ نه سخنرانیها. میدان سخن میگوید.
پینوشت: تعداد مسافران ورودی فرودگاه بینالمللی تلآویو طی ۹ ماه گذشته، ۴۳ درصد کاهش داشته است.