به قلم: محمدطاهر رحیمی
ایران با چالش جدی ناترازی در تأمین برق مواجه است. سخنگوی دولت بهتازگی اعلام کرده برای جلوگیری از مازوتسوزی که تهدیدی جدی برای سلامتی عمومی محسوب میشود، تصمیم بر اجرای خاموشیهای منظم در کشور گرفتهاند اما این تصمیم ۲ پرسش اساسی را مطرح میکند:
مقصر اصلی ناترازی برق کیست و جراحی را باید از کجا شروع کرد؟
آیا باید برای اصلاح وضعیت، از مردم و الگوی مصرف آنان آغاز کرد یا این مسؤولیت بیشتر برعهده دولت و شرکتهای بزرگ پرمصرف است؟
برای پاسخ به این پرسشها باید سراغ آمار و ارقام رسمی ارائهشده در کشور رفت. بر اساس این آمار، تا اواسط آبان سال جاری، ذخایر سوخت نیروگاههای کشور به کمتر از ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است که به معنای آن است که باید با خاموشیهای احتمالی مواجه شویم. متأسفانه این نارسایی در تأمین سوخت نیروگاهها از زمان شروع به کار دولت چهاردهم آغاز شده است و از شهریورماه با کاهش ذخایر روبهرو بودهایم، بهطوریکه تا نیمه اول آبان، روزانه ۲۰ میلیون لیتر از ذخایر راهبردی گازوئیل کشور کاهش یافته است. برخلاف ادعای وزیر نفت که مدعی است نیروگاهها با ذخایر پایین سوخت تحویل دولت چهاردهم شدهاند، در ۳ سال دولت سیزدهم، یعنی تا شهریور ماه ۱۴۰۳، ذخایر سوخت نیروگاهها نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایش بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر همراه بوده و به دولت چهاردهم تحویل شد. اساساً در دوران ۳ ساله دولت سیزدهم قطع برق خانگی بسیار محدود بود و هیچ صحبتی از خاموشیهای منظم یا نامنظم به میان نیامد و برق به صورت پایدار تأمین میشد. نکته مهم این است که تا زمان پایان دولت سیزدهم، سطح ذخایر گازوئیل نیروگاهها در حال افزایش بود اما در دولت چهاردهم این روند نزولی شده و بهطور مداوم میزان ذخایر در حال کاهش است. گواه این ادعا آن است که سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰، میزان تأمین برق صنایع به طور چشمگیری افزایش یافت. دولت سیزدهم توانست تأمین برق صنایع را سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ به میزان ۱۸ درصد افزایش دهد و سال ۱۴۰۲ نیز این شاخص نسبت به سال ۱۴۰۰ با افزایشی ۳۰ درصدی و نسبت به سال ۱۴۰۱ با افزایشی ۱۲ درصدی همراه بود. این آمار نشان میدهد برق صنایع به شکل مناسبی تأمین شده و حتی وضعیت تأمین برق نسبت به سالهای پیش بهبود یافته است. همچنین در بخش خانگی نیز طی سالهای دولت سیزدهم تقریبا خاموشیای وجود نداشت که حاکی از مدیریت مناسب و تأمین پایدار برق در آن دوره است. راهکار حل مشکل ناترازی برق و مسائل تأمین برق بهجای جراحی بخش خانگی - که تنها ۳۰ درصد مصرف برق کشور را به خود اختصاص میدهد - باید بر بخشهای اساسیتر و پرمصرفتر متمرکز شود. اگر دولت چهاردهم تصمیم جدی برای حل این بحران دارد، باید گامهای کلیدی و مؤثری بردارد که از جمله عبارتند از:
1- ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها: در کوتاهمدت، دولت باید ذخیرهسازی سوخت نیروگاهها را با جدیت دنبال کند و به هر طریقی ذخایر سوخت لازم را تأمین کند. اطمینان از وجود سوخت کافی در زمان پیک مصرف میتواند از قطع برق جلوگیری کند و ثبات در تأمین برق کشور را فراهم سازد.
2- تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی: در یک برنامه میانمدت، دولت باید به سمت تبدیل نیروگاههای کنونی به نیروگاههای سیکل ترکیبی حرکت کند. نیروگاههای سیکل ترکیبی بازدهی تولید برق را افزایش میدهند و میتوانند با استفاده از انرژی خروجی، برق بیشتری تولید کنند. این فرآیند باعث افزایش بهرهوری نیروگاه تا ۵۰ تا ۶۰ درصد میشود، در حالی که بهرهوری نیروگاههای گازی عادی تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد است. این تکنولوژی در ایران نیز قابل اجراست و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیک لازم برای این نوع نیروگاهها فراهم است.
3- استفاده از ابزارهای مالیاتی برای صنایع پرمصرف: دولت میتواند با ابزارهای مالیاتی، بویژه از طریق مالیات بر سود تقسیمی صنایع بزرگ و پرمصرف برق، آنها را به سمت انباشتهسازی و صرف سود در راستای ایجاد نیروگاههای خودتأمین هدایت کند. این سیاست، صنایع بزرگ را ترغیب میکند خودشان به تأمین بخشی از نیازهای برقیشان بپردازند و بار مصرف شبکه سراسری را کاهش دهند.
۴- ایجاد اعتبار مالیاتی برای بهبود بهرهوری مصرف انرژی: یکی دیگر از راهکارها لغو معافیتهای مالیاتی سنگین صنایع بزرگ و پرمصرف انرژی و تخصیص مالیات دریافتشده بهعنوان اعتبار مالیاتی برای خود این صنایع است. این اعتبار میتواند بهعنوان ابزاری برای تشویق صنایع به ارتقای بهرهوری مصرف انرژی و کاهش اتلاف استفاده شود. بهطور مثال، صنایع فولاد کشور به تنهایی سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیارد برق هدر میدهند؛ هزینهای که میتواند برای ساخت ۴ نیروگاه مدرن سیکل ترکیبی در هر سال صرف شود. این واقعیت نشان میدهد بهینهسازی مصرف انرژی در صنایع بزرگ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۵- برنامهریزی برای کاهش اتلاف برق در تولید و انتقال: دولت باید وزارت نیرو و شرکت بهینهسازی را موظف کند برای کاهش اتلاف برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع برنامهریزی جدی داشته باشند. برآوردها نشان میدهد سالانه معادل بیش از ۳۰۰ میلیون بشکه نفت خام قبل از رسیدن برق به مصرفکننده، هدر میرود. کاهش این اتلاف میتواند منبع بزرگی از انرژی را برای کشور آزاد کند و نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم را کاهش دهد. به طور کلی، راهکارهای فوقالذکر میتواند گامهای عملی و مؤثری برای حل مشکل ناترازی برق باشد؛ بدون آنکه بار این چالش بر دوش مردم و بخش خانگی قرار گیرد.