Geraa | گرا
Geraa | گرا
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

ویژگی‌های سیاست خارجی دولت دوم ترامپ

به قلم: رامین بخشی

دونالد ترامپ در سیاست خارجی فاقد پایبندی ایدئولوژیک مشخصی است که بتوان وی را به طور قطع در دسته انزواطلب یا جهان‌گرا قرار داد. به گفته یکی از مشاوران نزدیک وی که سال‌های 2019-2021 مشاور امنیت ملی بود، ترامپ هرگز به دنبال اعلام دکترین خود برای نهاد سیاست خارجی واشنگتن نبود و به جای دکترین، به غرایز شخصی و اصول سنتی آمریکایی بیش از اصول جهانی معمول در دهه‌های اخیر اعتقاد دارد.

رویکرد متعادل‌تر به سیاست خارجی، وی را در دسته تجاری معامله‌گرا قرار می‌دهد. ترامپ در بسیاری جنبه‌ها به مدل کسب و کاری معتقد است که ایالات متحده را شرکتی می‌داند تا وی مدیرعاملش باشد و منافع مالی شرکت را در اولویت قرار می‌دهد. جوهره فلسفه ترامپ، رد ملی‌گرایانه اصول نولیبرالیسم درباره جهانی‌شدن و همبستگی است.

در حزب جمهوری‌خواه سه گروه در سیاست خارجی حاکم هستند:

  • وارثان رونالد ریگان که به ایده برتری معتقدند و خواهان حفظ سلطه جهانی آمریکا هستند
  • انزواطلبان که به خویشتنداری معتقدند و می گویند، واشنگتن نباید نقش پلیس جهان را بازی کند
  • اولویت‌گرایان که موضعی میانه دارند و می‌خواهند آمریکا در اروپا و غرب آسیا کمتر فعال باشد تا منابع را بر آسیا و مقابله با چین متمرکز کند.

از نظر اقتصاد سیاسی و راهبرد کلان سیاست خارجی آمریکا، اردوگاه سنتی جمهوری‌خواه که به تجارت آزاد و جهانی‌شدن معتقد است، در تطبیق با پوپولیسم ملی‌گرای تجاری ترامپ دچار مشکل شد، اما با گسترش پایگاه مردمی که به دیدگاه ترامپ معتقد است، حزب جمهوری‌خواه خود را با نارضایتی و خشم موجود در پیام ملی‌گرایانه ترامپ تطبیق داد.

ترامپ از نظر تاریخی به مکتب فکری آندرو جکسون، رئیس‌جمهور اسبق تعلق دارد. مکتب جکسون نسبت به کسب و کارهای بزرگ و امور و اتحادهای بین‌المللی بدبین‌ترین، از نهادهای سیاسی و اجتماعی متنفر و خواستار راه‌حل‌های عقل سلیم برای مشکلات پیچیده است.

در حوزه سیاست‌های اقتصادی، پیش‌بینی می‌شود ترامپ حمایت‌گرایی را تقویت و تعرفه‌های گمرکی بیشتری نه تنها بر چین، بلکه بر تمام کشورها اعمال کند. وی به دنبال کاهش تعهدات مالی خارجی خواهد بود. دیدگاه ترامپ این است، جهان از سخاوت آمریکا در حوزه‌های نظامی، مالی و تجاری سوءاستفاده می‌کند. وی از دهه ۱۹۸۰ استدلال می‌کرد، تجارت آزاد در عمل آزاد نیست و اغلب شامل اقدامات دولت‌های خارجی در استفاده از تعرفه‌های بالا، موانع تجاری و سرقت مالکیت معنوی برای آسیب رساندن به منافع اقتصادی و امنیتی آمریکا بوده است.

در عرصه سیاست خارجی، ترامپ تعهد کمتری نسبت به تایوان و اوکراین خواهد داشت و متحدان اروپایی را مجبور به پرداخت هزینه‌های بیشتر برای دفاع از خود در چارچوب ناتو خواهد کرد. وی اعتقاد دارد تایوان مشاغل تولید تراشه را از آمریکا گرفته است و باید در ازای حمایت آمریکا هزینه پرداخت کند. رویکردش به اوکراین نیز مشابه و معتقد است، اروپا باید سهم بیشتری از هزینه‌های دفاعی متقبل شود.

ترامپ در غرب آسیا به احیای کمپین فشار حداکثری علیه ایران بازخواهد گشت و حمایت قاطعی از رژیم صهیونیستی خواهد داشت. وی دیدگاه خود برای حل موضوع فلسطین را که مبتنی بر رونق اقتصادی است، بار دیگر مطرح خواهد کرد. انتظار می‌رود نیروهای آمریکایی را از عراق و سوریه خارج و مسئولیت حفظ امنیت دریای سرخ را به دیگر متحدانش بسپارد.

در حوزه غرب آسیا، ترامپ و مشاوران احتمالی اش معتقدند سیاست قوی‌تر در برابر ایران به رویکردی مثبت‌تر در منازعه رژیم صهیونیستی-فلسطین که منطقه را بی‌ثبات کرده است، منجر خواهد شد. آنها ارتباط میان حل موضوع فلسطین و بهبود امنیت در غرب آسیا را رد می‌کنند.

پیش‌بینی می‌شود ترامپ در حمایت از رژیم صهیونیستی صریح باشد و بر تلاش‌های عادی‌سازی موقعیت رژیم صهیونیستی در غرب آسیا تمرکز کند. گسترش توافق‌های ابراهیم به عربستان سعودی یکی از اولویت‌های اصلی اش در منطقه خواهد بود. احتمالاً دیوید فریدمن، سفیر سابق آمریکا در رژیم صهیونیستی به عنوان هماهنگ‌کننده جدید امور غرب آسیا در کاخ سفید منصوب خواهد شد.

درباره نفوذ انصارالله در دریای سرخ، انتظار می‌رود دولت ترامپ ایران را تهدید و مسئول بداند، اما درنهایت درخواست‌های بین‌المللی برای مداخله را نادیده می گیرد و اعلام می کند، فظ امنیت حمل و نقل کالاهای چینی به اروپا مسئولیت آمریکا نیست.

گرچه انتظار می‌رود دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ کاملاً پرتنش باشد، ممکن است استمرار بیشتری از آنچه انتظار می‌رود وجود داشته باشد. در نهایت، میان دولت‌های ترامپ و جو بایدن در زمینه چین، تعرفه‌ها و سیاست حمایت‌گرایی صنعتی استمرار زیادی وجود داشت.

آنچه تقریباً قطعی می‌توان پیش‌بینی کرد، اینکه ترامپ به جای گوش دادن به توصیه‌های دولتش، سعی خواهد کرد از غرایز خود پیروی کند. این واقعیت که شرایط بین‌المللی امروز در مقایسه با دوره نخست ریاست جمهوری اش در سال‌های 2016-2020 خطرناک‌تر است، امیدوارکننده نیست.

رژیم صهیونیستیسیاست خارجیترامپ
شبکه تولید و جریان‌سازی سیاسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید