ویرگول
ورودثبت نام
Haj Geralt
Haj Geralt
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

من باب ذهن های زندانی و مردم محبوس الفکر!


...اما بدترین حالت حبس، حبس فکریه.

این که هیچ ایده ای از آزادی نداشته باشی.

اصلا فکر کنی آزادی، در حالی که نیستی.

لازمه حبس فکری، زندانی بودن از کودکیه؛

همون تایمی که دیدگاهت نسبت به زندگی و ایده آل هات شکل می گیره.

اگه زندانبان هات بتونن خود زندان رو به عنوان ایده آلت بهت بندازن، تو دیگه هیچ وقت کامل درست نمی شی.

حتی زمانی هم که بهبود پیدا کنی، هنوز یه قسمت هایی از تفکراتت زندانین.

در واقع یه سری چیزا اگه توی ذهنت به اندازه کافی جا پا سفت کرده باشن، دیگه از بین بردنشون محاله؛

چون دیگه تو ناخودآگاهت جا خوش کردن.

تفکر محبوس، به شدت از زندانبانش تاثیر می گیره، حتی اگه زندانبان تغییر کنه.

چرا؟

چون این طرز تفکر یاد گرفته که به حرف آقابالاسر گوش بده؛

مهم نیست چی بگه یا این که اصلا کی بگه.




......تفکر زندانی اما لحظه ای که مزه آزادی بره زیر زبونش، دیگه ول نمی کنه و میفته دنبالش.

با استفاده از همین قضیه، خیلی وقتا گیر یه تله جدید میفته.

چطور؟

رئیس جدیدش بهش پیشنهاد 5٪ آزادی میده.

تفکر محبوس اینجا با کله میره چون دیدن یه از چشمه آزادی چنان سرمستش کرده که دیگه به اون ۹۵٪ بردگی اهمیتی نمیده.

همین میشه که هیچ وقت آزاد نمیشه.

چون به همون ۵٪ قانعه.

زندانیآزادی
A metal soul of rage and fear| Tel: @Haj_Geralt
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید