- با توجه به استدلالِ دولت بیسر که در مطبوعات مطرح شد، آیا استیضاح رئیسجمهور در این شرایط موجه است؟
آن استدلالی که از دولت بیسر صحبت کرده، یک جواب مشخص دارد. نظام ما یک نظام رئیسجمهور سالار یا نخستوزیر سالار نیست. قانون اساسی تعیین تکلیف کرده. این استدلال اصلاً در سطحی نیست که بخواهیم از طریق آن به افراد فشار وارد کنیم. نظام ما رهبری دارد که از هرجومرج جلوگیری خواهد کرد.
- به نظر شما الان فایده و ضرورت استیضاح در چه چیزی است؟
نکتهای که الآن وجود دارد این است که یک احساس بنبست در مردم و نخبگان وجود دارد. یعنی مردم احساس میکنند که کشور به یک انسداد رسیده است. مثال آن این است که الآن در کشور همهچیز متوقفشده است. در حوزه صنعت و کشاورزی هم همینطور است. خب برای این بنبست چه باید کرد؟ توصیه هم چندان ممکن پذیر نیست. راهحل این بنبست چیست؟ یکی از وزرای اقتصادی دولت میگفت من 6 ماه است که منتظر نیم ساعت صحبت با آقای روحانی هستم اما وقت نمیدهند. قصه این رهاشدگی و ول شدن عرصه اجرا جدی است. اینطوری پیش برود مسئله بنبست جدیتر هم خواهد شد. حالا ممکن است مجلس با این سبک مدیریت آقای قالیباف که روزانه جلسات پیاپی دارند با مسئولین و... تا یک حدی بهبود یابد ولی مردم این پالس را دریافت نمیکنند که نظام مشکلات را حل میکند. مردم همه ما را از رهبری تا نمایندگان مجلس، اصولگرا یا اصلاحطلب، بهصورت یک نظام میبینند. سؤال بزرگ این است که آیا این نظام قدرت پالایش خودش را دارد یا به بنبست رسیده است؟ آیا نظام در چنین مواقعی کاری میتواند بگند یا نه؟ لذا علت اصلی استیضاح این است که یک امر قانونی است. تحلیل سیاسی برای بعد از امر قانون است. اتفاقاً بعضیها میگویند مردم ناامید میشوند که من مخالفم. استیضاح حتی اگر بحثش شروع بشود و جدی شود، مردم متوجه میشوند که عزمی برای پالایش وجود دارد و همین خودش یک پالس مثبت برای بازار و مردم خواهد بود. این تحلیلهای امنیتی که هشدار آشوب و اغتشاش میدهند را هم ما قبول نداریم. اینکه چون ممکن است آشوب رخ بدهد که دلیل نمیشود قانون را کنار بگذاریم. اما نکته اصلی این است که استیضاح اصلاً خواست مردم است. اینکه آقای روحانی برود. چه با استیضاح چه بی استیضاح. آیا ما بهعنوان نمایندگان مردم این خواست را عملی خواهیم کرد؟ الآن بیشتر از 70 درصد مردم خواستار رفتن آقای روحانی هستند. رزی نیست که ما در حوزه انتخابیه، مراجعه برای استیضاح آقای روحانی نداشته باشیم. این خواست مسجل مردم است که آقای روحانی برود.
- موضعگیری رهبری، در مسئله استیضاح و نحوه بازنمایی آن در رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه عرض کردم، رهبری هم در پیامی که به مجلس عرض کردند فرمودند که سؤال، تذکر و استیضاح حق قانونی شماست و از آن استفاده کنید منتها اینکه منطقی باشد و مردم حق را به شما بدهند. پس رهبری هم جایی مخالفت با استیضاح نکردند. این برخوردهای سیاسی درواقع بر ضد قانون اساسی ما هستند. این بنبستهای کشور انقدر واضح هست که عدمکفایت آقای روحانی بر همگان واضح باشد. الآن هم آقای روحانی هیچ کاری نمیکند. یک بحث دیگر هم آزمون مجلس یازدهم است که بالاخره بین مصلحت و محافظهکاری یا قانون کدام را انتخاب خواهید کرد؟ برخی دوستان ممکن است استیضاح به ضررشان باشد و انتخابات بعدی، رأی نیاورند. اینها همه گمانهزنی است اما آنچه درنهایت مهم خواهد بود و دیده میشود عملکرد مجلس است. ما اگر از این ابزار قانونی استفاده نکنیم این پالس رو میدهیم که مجلس همواره تابع مصلحت است و قانون را زیر پا میگذارد و این اصلاً پذیرفتنی نیست. هیچ دلیل محکمهپسندی هم برای محافظهکار بودن وجود ندارد. اینکه عدهای با پیامهای پنهانی خبر از مخالفت رهبری میدهند و از رهبری خرج میکنند هم توجیهی ندارد. ما نماینده مجلس هستیم و باید وظایف خود را اجرا کنیم مگر اینکه ایشان صراحتاً پیامی بدهند.