من تو آرایشگاه زنونم از هر اتاق یه عروس می یاد بیرون و دنبالش چند نفر با مهربونی و حس خوشبختی نگاهشون می کنن
عروس ها با لباس های سفیدشون ،شیفون دامنشون رو زدن بالا که کثیف نشه و بتونن راحت راه برن و بشینن ، شبیه قایق شدن قایق سفید.
موهاشونو درست کردن آرایش شدن و جلوی آینه وایسادن خودشون رو نگاه می کنن.
اینجا صدای سشوار می یاد بوی لاک و استون و رنگ مو می یاد.
اینجا موها مرتب شدست و رژ لب ها پر رنگن و مژه ها فرچه ای.
اینجا من نشستم و به الگوریتم این پروسه فکر می کنم.
به قبل و بعد آرایش آدم ها
به قایق های سفید شناور تو دریا