
دیروز اپلیکیشن دیجیکالا را آپدیت کردم و با سوپر اپ جدیدی مواجه شدم که چنین آپدیتی چندان مورد پسندم نبود، چرا؟ به دلیل تجربههای بد قبلی در استفاده از چنین اپهایی از جمله اسنپ و اینستاکارت و حتی خود دیجیکالای مملو از دیتا در صفحاتش.
سوپر اپها به کاربران این امکان را میدهند که خدمات مختلفی مانند خرید، سفارش غذا، حملونقل، تراکنشهای مالی و… را در «یک» پلتفرم دریافت کنند. در واقع سوپر اپها ترکیبی از چند مینی اپلیکیشن یا سرویس هستند که در آن تجربهها به صورت یکپارچه میان سرویسها در جریان هستند. این ایده در نگاه اول جذاب به نظر میرسد، اما آیا همیشه به نفع کاربران است؟ (تعریف سوپر اپلیکیشن)
در ادامه میخواهم دلایل خودم برای مخالفت با سوپر اپلیکیشنها را بررسی کنم.
- هدف بررسی چالشها و نقاط درد کاربر در تعامل با سوپر اپلیکیشنها است. پس وارد ویژگیهای مثبت نخواهم شد.
- لازم به ذکر نیست که همگی میدانیم دیزاینرها و ذینفعان این پروداکتها بر معایب و مزایای تصمیم خود آگاه اند و هدف انتقاد از آنان نیست.
با درود بر مینیمالیسم…
در روزگاری هستیم که دیزاینهای مینیمال و سادهسازی تجربه کاربری، به دلایل منطقی و کاربردی مورد توجه قرار گرفته و محترم بودن سادگی بر همگان روشن است. از این رو، تولید سوپر اپها کمی طمعکارانه به نظر میرسد (از نظر من!). چگونه؟ به این گونه که تعدد اطلاعات و امکاناتی که کاربر «باید» در یک فریم ببیند، بهناچار تجربه پروداکت را از مسیر مینیمالیسم دور میکند.
Less is More...
چالشهای تجربه کاربری در سوپر اپها:
1️⃣ تمرکززدایی ذهنی:
یکی از اصول مهم طراحی محصول این است که کاربران فلوی ساده و سریعی تا هدف خود داشته باشند. وقتی چندین سرویس متفاوت در یک صفحه قرار میگیرد، کاربر بهطور ناخودآگاه احساس سردرگمی میکند. حتی اگر رابط کاربری طبق اصول طراحی شده باشد، ذهن کاربر به صورت پیشفرض این تنوع را با حس شلوغی و کندی تجربه میکند.
2️⃣ کاهش عملکرد و سرعت:
از لحاظ فنی، هرچه اپلیکیشن، دیتا و سرویسهای بیشتری داشته باشد، پردازش بیشتری برای فراخوانی سرویسها و دیتاهای لازم نیاز است (بدون در نظر گرفتن پارامترهای مرتبط با سرعت اینترنت و توان پردازش سرور). این میتواند به کاهش سرعت اپ منجر شود و در نتیجه تجربه کاربر را تحت تأثیر قرار دهد.
3️⃣ تأثیر روانی شلوغی سوپر اپها:
حتی اگر یک سوپر اپ مانند اسنپ از نظر فنی سرعت بالاتری پیدا کند، ذهن من همچنان به شلوغی و پیچیدگیهای آن واکنش منفی نشان میدهد. این شلوغی، حتی بدون توجه به عملکرد فنی، به پیشفرض ذهنی من از کندی و کاربردپذیری (usability) ناکافی برخی فریمها کمک میکند. برای من، این احساس ناخودآگاه باعث میشود که حتی زمانی که سرعت اپ افزایش پیدا کند، باز هم هنگام استفاده از آن دچار استرس ذهنی و گمشدگی میان فلوها و اهداف شوم.
4️⃣ تناقض با نیازهای طراحی:
در برخی موارد، هر مینیاپلیکیشن نیازمند فلوی کاربری و طراحی مختص به خود است. جمع کردن این مینیاپها در یک اپلیکیشن میتواند منجر به دیزاینهایی شود که بهترین تجربه کاربری را ارائه ندهند.
خووب اینستاگرام را ببین…
به رویکرد متا (Meta) در توسعه اینستاگرام و Threads توجه کنید. اینستاگرام برای پستهای متنی بهجای اضافه کردن این قابلیت به اپ اصلی، اپلیکیشن مجزای Threads را توسعه دادند. حداقل میتوانم بگویم متا یک چیزی میداند.
از خودتان بپرسید:
اگر شما یک طراح محصول یا تصمیمگیرنده کسبوکار هستید، پیش از رفتن به سمت سوپر اپ شدن، این سوالات را از خود بپرسید:
شما چه نظری دارید؟ آیا سوپر اپهایی مانند دیجیکالا و اسنپ تجربه بهتری فراهم میکنند یا اپهایی که هر کدام بهصورت تخصصی روی یک نوع از خدمات تمرکز دارند؟