ویرگول
ورودثبت نام
reyhane.yazdi
reyhane.yazdi
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

تف کاری خودکار

دیروز پیش سردبیر روزنامه رفتم تا گزارشی را که نوشته بودم را تصحیح بنمایند، دقیق نشسته بودم روی صندلی، ماهیچه هایم منقبض به خاطر حواس جمعی، به پلکم گفته بودم مبادا بپری روی چشمم و از دست بدهم نکته ی نوشته ام ، از آنجا که وقتی تمرکز می کنم ،چشمانم گشاد و دهانم باز می ماند ، پس کمی ته خودکار را کردم در دهانم تا زبانم کمی مشغول باشد به تف کاری سر خودکارم …آقای سردبیر گفت باید میان تیتر خفن باشد و روتیتر هم اگر خواستی می توانی بچسبانی رو نوشته ات …یهو گفت خودکار را بده به من تا علامت بگذارم رو نوشته ات??یک لحظه برق بدی از جسمم گذشت ، با خود گفتم کِی تف ها را خشک کنم ؟??در همان لحظه دستم خیانت کارانه خودکار را کشید بیرون از مابین تف ها و داد به سردبیر ما . سردبیر که غرق در غلط گیری بود از متن ما ، میانه خودکار را گرفت از دعای ما ، باز خوب بود ته خودکار نظرش را نگرفت ، دیگه هیچی نفهمیدم ، همش نگران سر خودکار نفس بودم ، وانگهی آخ آخ آخ — ناگهان سردبیر غرق در متن ما سر خودکار را کرد در دهانش ?وای که تف ها قاطی شد آن هم با چه طعم ?‍? نکته اخلاقی : خودکار نخورید لطفا.

نظراتتون قطعا ارزشمنده و کمک کننده من در این راه پر ابهام هس ممنون

طنزنویسندگیشاعرروزنامهروزنامه‌نگاری
.باشد که رستگار شویم.عاشق نوشتن و تولید محتوا….ایمیل من reinyazdi@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید