سیمای زن در فرهنگ گناباد
به قلم: حمیدرضامهدوی مقدم
?وقتی می خواهیم همت و تلاش مردان گذشته ی این سامان را به پیمانه زنیم و مثالی آوریم، از عظمت قنات و رنجهای بی حد آنان می گوییم. اینکه مردان بلند همت این دیار چگونه با دستان پرتوان و با کمترین امکانات و با حفر قنات ، آب را از اعماق زمین به میهمانی دشتهای تفتیده مهمان کردند و سرود زندگی سر دادند وترانه بودن و ماندن سراییدن. اما سخن امروز از لونی دیگر است. نگاهی به مهمترین رکن اجتماعی شهرستان گناباد که همانا بانوان و مادران این سرزمین کهن هستند. زنان با همتی که در کنار مردان سخت کوش، کمر همت بسته و در کنار فرزند آوری و تربیت فرزند، شریک اقتصاد ، تولید و اشتغال بودند.
?در گذشته های نه چندان دور زندگی هرگز بدینگونه که امروز در جریان است نبود. آدم امروزی برای کوچکترین نیاز زندگی به بازار می رود و از انواع مغازه های موجود، کالاهای مورد نیاز خود را تهیه می کند. آدم امروزی هرگز نمی تواند تصور کند که می شود بدون برق و گاز و نفت و بنزین و آسفالت و ماشین و تلفن و ... زندگی کرد. گذشتگان ما اما ، واقعا بدون تکنولوژی ، بدون ماشین، بدون ابزارهای صنعتی، زندگی خود را می ساخته اند و بار بیشترین تولید برای رفع مایحتاج زندگی به گردن زنان ومادران ما بود. از لباس و پارچه گرفته تا تولید فرآورده های لبنی. از پخت نان تا بافت فرش و گلیم و پشتی. همه و همه محصول دستان توانا و هنرمند مادران این دیاراست.
?زن گنابادی ذهنش بوده و زندگی اش. به دستاس، از گندم، بلغور می کرده و از آرد ، کلمبه و کلوچه و قطاب. از گیاه صحرا و کوه ، عرقیات می گرفته و از سبزی دشت، سبزی خشک برای مصرف زمستانش. از پنبه و پشم نخ می ریسیده و پارچه های رنگ رنگ چون ترمه و افندی و استر و لنگ و حوله و زیراندازهایی چون چهل تکه و پلاس و پشتی و گلیم وقالی. زن گنابادی یعنی هنر ، یعنی هنرمند، یعنی کار ، تولید و در یک کلام یعنی زندگی و ایثار . هر کجا که نیاز بوده حضور مادران این سرزمین را در کنار مردان می بینیم. چه هنگام کاشت محصول باشد و چه موقع درو و برداشت. زن گنابادی مرغ و ماکیان پرورش می دهد و غم چهارپایان می خورد و از شیر بز و گوسفند و گاو دوغ می گیرد و کره و کشک و قروت.
?انقلاب صنعتی اروپا، تشکیل دوایر دولتی ، تحول بنیادی در ایجاد راههای آسفالته و ریلی، توسعه تجارت آزاد و در یک کلام حرکت شتابنده به سوی ماشینیسم و رشد غیر قابل تصور تکنولوژی و گسترش سواد و سهولت در ارتباطات و اشتراک گذاری تفکرات و عقاید نه تنها باعث نغییر شکل ظاهری شهرها بلکه باعث تغییرسبک زندگی مردم نیز شد.
?مردم این دیارکه تا دیروز برای پخت نانشان از صحرا هیزم می آورده و برای حمل و نقل از چهارپا استفاده می کرده و برای مصرف آب خوردن خود با سبو از آب انبار و مظهر قنات آب می آورده اند ، امروز گاز و آب و برق و تلفن در داخل منازلشان قابل وصول و استفاده است.
?مرد کشاورز امروز ، دیگر مجبور نیست چندین روز در گرمای تابستان درو کند و با وسایلی چون " بردو" خرمن بکوبد چهارشاخ بزندو... وسایل امروزی خرمنش را درو کرده ،میکوبد و گندم و کاهش را جدا میکند .
زن روستایی نیز دیگر برای جهاز دخترش فرش نمی بافد ، لحاف نمی دوزد ، زن روستایی حتی رشته ی آشش را از مغازه سر کوچه تهیه میکند. البته اگر چه در گوشه و کنار این خطه هنوز هم شیوه های سنتی زندگی نمودی دارد، اما ماشینیسم همه را بلعیده و سبک زندگی همه را تغییر داده است.
?همه آنچه رفت نه دفاع از گذشته است و نه بدگویی از آن، نه تعریف از حال و نه اظهار عدم رضایت . اینها مقدمه ای بود تا به یاد بیاوریم که تنهاپنجاه سال برای تغییر شگرف زندگی کافی است . اما در این میان سیمای زن همچنان کارکرد اصلی خود را به عنوان یکی از رکان اصلی اجتماع حفظ کرده است . زن امروز فرش و گلیم شاید نبافد. شاید هرگز پخت نان را تجربه نکند، شاید دیگرهرگز سبو به دوش از انبار میان روستا آب به منزل نیاورد . اما زن امروز همچنان شریک اقتصاد خانواده است و رکن اصلی تولید و منشأ بسیاری از تحولات اجتماعی ، علمی، ورزشی ، هنری و... و صد البته کانون مهر و عطوفت خانواده و پایگاه اصلی تربیت فرزند . زن امروز شهرستان ما نقش های گوناگونی دارد . دکتر، مهندس، فیلمساز، نقاش، خبرنگار، تاجرو بازاری و... زنان عصر ما باور دارند که میتوانند هم دوش مردان در کلیه امور زندگی مشارکت کرده و جامعه خود را بسازند.
? به همه زنان بزرگ این دیار که برگ برگ تاریخ آن را با تلاش خود به زیباترین شکل ممکن زینت نموده اند درود می فرستیم.
...................................
با ما در کانال تاریخ هنر گناباد همراه شوید.
https://t.me/kelidoo_ir
.