هنروری شوریده به محفلی وارد گشت و این گونه می گفت:
"جمالت خط ریحانی و زلفت رقعهی جنت / شکنج تاب گیسویت چو تعلیق گنابادی". او نوجوانی و جوانی خود را صرف آموختن، تحقیق و تدریس خط و خوشنویسی کرده و آن گونه که می گوید: زادروز اش یک مهرماه سال ۱۳۵۳ در روستای سبزی از توابع شهرستانهای دزپارت و ایذه است.
از اواسط دههی ۶۰ به طور جدی وارد فضای خط و خوشنویسی شد. او در جایی گفته؛ "نخستین آموزگار و معلم رسمی اش جناب اسماعیل ترکان بوده است؛ بزرگمردی از دیار و تبار استاد محمد بهمن بیگی و از دودمان نجیب و نژادهی قشقایی.
و باز افزون می دارد که؛ وقتی از روستای زیبای سبزی به شهر تاریخیی ایذه مهاجرت کردم، برای نخستین بار چشم ام به تابلو نوشته های سردر مغازه ها و دیوار نوشته های آن افتاد، دل و جان ام روشن شد. از ان پس عاشقانه تر به سراغ سرمشق های خود می رفتم."
آری؛ این شوریده حال و سرگردان همان غفور اسکندری سبزی یا سخندری بختیاری است.
وی از نوجوانی وارد فضای خوشنویسی شد و آن گونه که میگوید:
"شنیده بودم که؛ در کلاس اول راهنمایی درسی به نام خوشنویسی هست از همین رو برای آن زمان لحظه شماری میکردم تا دورهی ابتدایی را پشت سر بگذارم و به مدرسهی راهنمایی راه یابم. لذا در آن برهه عشق فوران کرد که جز خط و خوشنویسی چیزی دیگر کمی دیدم. زهی بخت که معلمانی چون آقایان؛ ایوب کیانی هفت لنگ، علی حسین صانعی، منوچهر امیرزاده و ایرج خواجوی داشتم"
اسکندری در همان دوره از محضر استاد حسین کیمنصور که خوشنویسی صاحب نام است بهره مند شد و به دنبال خواسته های خود به تهران رفت و نزد استاد محمدرضا یزدانی مشق خط کرد و موفق به دریافت مدرک ممتازی شد.
آن زمان غفور اسکندری را به خط شکسته می شناختند اگر چه هنرجویانی در خط نستعلیق نیز داشت و بسیار در تربیت و تدریس آنان هم موفق بود و از همین رو محضر چهرهی مانای روزگار جناب استاد یدالله کابلی خوانساری را درک نمود و تا مرحلهی فوق ممتاز نزد ایشان پیش رفت اما؛ اسکندری به دنبال گمشدهای بود، آری؛ "خط تعلیق" که گویی تمام وجود او را فرا گرفته بود و خود در بیتی میگوید:
" گفتم خطی از عشق نویسم که بماند
ناگه قلمم عشوه در آورد که تعلیق"
او الگو و سرمشقی از خط تعلیق نداشت و در کتاب ها به دنبال رازی سر به مهر می گشت تا بتواند از هزارتوی تعلیق و از پیچ و تاب های آن رمزی بگشاید.
وقتی از او پرسیده می شود که چه گونه وارد این دنیای شگفت انگیز شده است می گوید: "کسی مرا بدین دیار هدایت نکرده بود / من خود از این تیره خاک رسته بودم" و در ادامه چونین می آوَرد: "نخست می خواستم بدانم که شکسته چه قدر از تعلیق تاثیر گرفته است بعد دیدم که؛ "گر به معنی نظر کنی همه اوست" و این گونه شد که معلق دریای تعلیق شدم.
و او اینک با تمام وجود به دنبال یگانهی تاریخ تعلیق می گشت. آری برای رسیدن به دیار خواجه اختیار منشی گنابادی سر از پا نمی شناخت و وقتی به گناباد رسید این بیت را ورد زبان داشت. "دستم نداد قوت رفتن به پیش یار / چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم."
غفور اسکندری اکنون سر از گناباد و شهر خواجه اختیار درآورده است، از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب فقط تعلیق را و فقط خواجه اختیار را می شناسد.
با این که در شهر خود شهریار است و استادیست برازنده و زبده، هنرجویانی بسیار دارد و دست کم پنجاه ممتاز در خطوط شکسته و نستعلیق را تحویل جامعه داده است اما مجنون وار سر به وادی و دیاری دگر نهاده است.
او هستی و وجود خویش را به ترسل و تعلیق گره زده و سال هاست در راستای اعتلاء و احیاء تعلیق کوشش نموده و نام غفور اسکندری با این خط گره خورده است.
وی صاحب دو مجلد کتاب؛ (رسالهی خط سخندری و مجموعه نقوشِ نگار اندیش) است.
او دارای اشعار زیادی در حوزهی خط و خوشنویسیست و بیش از ۲۰ عنوان یادداشت تخصصی در این زمینه نیز دارد.
غفور اسکندری سفر گناباد و شرکت در جمع هنرمندان گنابادی را مهمترین سفر خود بر می شمارد و می گوید: "سفر گر محترم داشتم دیگر نمی دارم". او در کنگرهی ملی خط تعلیق و بزرگداشت خواجه اختیار منشی گنابادی با همان لباس فاخر بختیاری حضور یافت و
پیام اش این بود؛
"خط تعلیق و شکستَی های من / بسته دل را بسته اینک پای من / یک نفر از تبار لر و بختیار / کرده صفحه مشق خواجه اختیار / می نویسد شرح حال و دفتری / هم غفورِ ناصرِ اسکندری"
او در عصر ما قامت افراشت تا بعد از چند قرن از عروج خواجه اختیار منشی گنابادی و پس از دو قرن فراموشی و خاموشی خط تعلیق را زنده و پویا نماید.
اسکندری تاکنون نمایشگاهها و کارگاه های بسیاری در خط تعلیق دایر کرده و هنرجویانی در سراسر کشور را خط تعلیق آموخته است.
استاد غفور اسکندری توانست با همت و عشق و اراده ای وصف ناپذیر خط تعلیق را به همه معرفی نموده و در چهاردهمین مجمع سراسری خوشنویسان ایران (تهران. لواسان ۱۴۰۲) این خط تاریخی را در اساسنامهی انجمن خوشنویسان ایران به ثبت برساند تا دوستداران آن با خیالی آسوده به یادگیری و آموزش این خط ناب بپردازند.
در پایان رزومهی استاد غفور اسکندری سبزی تقدیم نگاه پر مهر علاقهمندان میشود؛
نام و فامیلی:
غفور اسکندری سبزی
تخلص:
سخندر، سخندری
نام هنری:
سخندری بختیاری
مدرس انجمن خوشنویسان ایران.
تخصص در خطوط؛
تعلیق، شکسته و نستعلیق.
دارای درجهی دو هنری در خط تعلیق.
صاحب بیش از ده مقام اول استانی، منطقه ای و کشوری در خط شکسته.
احیاءگر خط تعلیق به روایت مستند دستی از جنس تعلیق با حضور استادان بزرگ و کارشناسان هنر(پخش از شبکه های تلویزیونی؛ خراسان، اصفهان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری).
صاحب کتاب رسالهی خط سُخندَری؛ (نظم و نثر، چاپ؛ ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ نشر الیما)
صاحب کتاب نگار اندیش؛ (نقوش مفهومی؛ چاپ ۱۴۰۰ نشر کنکاش اصفهان)
صاحب بیش از ۲۰ یادداشت تخصصی در حوزهی خوشنویسی، بومی و درج آن در روزنامه و سایتهای معتبر.
شرکت در کنگرهی ملی خط تعلیق؛ بزرگداشت خواجه اختیار منشی گنابادی (اسفند ۱۳۹۷).
برگزاری کارگاه خط تعلیق در جوار ستاد حسین فیض آبادی؛ کنگرهی ملی خط تعلیق (گناباد؛ اسفند ۱۳۹۷).
نمایشگاه گروهی تعلیق نویسان معاصر ۱۳۹۸ تهران موسسهی کتاب آرایی ایرانی، (خط اول).
نمایشگاه تعلیق (غرفهی انفرادی) در برنامهی رویداد خطوط خاموش ۱۴۰۰ اصفهان، عمارت سعدی.
برگزاری کارگاه تعلیق ۲۰ آبان ۱۴۰۰ از سوی حوزهی هنری اصفهان در عمارت سعدی.
شرکت در نمایشگاه گروهی استادان و مدرسان انجمن خوشنویسان اصفهان بهمن ۱۴۰۰
شرکت در نمایشگاه گروهی مدرسان انجمن خوشنویسان شاهینشهر بهمن ۱۴۰۰
شرکت در نمایشگاه گروهی اشک قلم. نگارخانهی آفتاب. نگارستان شهرداری شاهینشهر ۱۴۰۲
نمایندهی منتخب انجمن خوشنویسان شاهینشهر در مجمع سراسری؛ تهران، لواسان ۱۴۰۲ که حاصل آن ثبت خط تعلیق در اساسنامهی انجمن خوشنویسان ایران در چهاردهمین دوره بوده است.
نمایشگاه مجازی خوشنویسی به اتفاق استاد حسین فیض آبادی ۱۳۹۹ به مناسبت هفتهی خوشنویسی
نمایشگاه مجازی خوشنویسی از سوی ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهینشهر ۱۳۹۹
داور چند دوره مسابقه و جشنواره
گفت و گوی تخصصی تعلیق (اینستاگرام) با حضور دکتر علی مشهدی رفیع به دعوت از موسسهی کتاب آرایی ایرانی ۱۳۹۹
گفت و گوی اینستاگرامی با حضور خوشنویسان خوزستان مجری؛ بانو کیانی ۱۳۹۹
شرکت در بسیاری از جشنواره های سراسری و نمایشگاه های گروهی.
برگزاری چند دورهی نمایشگاه انفرادی.
برگزاری چندین کارگاه خوشنویسی.
مدیر، موسس و مدرس آموزشگاه آزاد هنری سبز (زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی).
عضو مجمع نمایندگان انجمن خوشنویسان ایران ۱۳۷۶ شهرکرد.
شرکت در مجمع نمایندگان انجمن خوشنویسان ایران ۱۳۷۷ تهران هتل شهر.
رمزگشایی و خوانش کتیبهی سردر مسجد گناباد بعد از چند قرن.
خوانش آثار تعلیق خواجه اختیار منشی گنابادی و دیگر تعلیق نویسان به اتفاق استاد امین سلطانخواه.
عضو بنیاد ایرانشناسی (چهارمحال و بختیاری)
دارای مصاحبه های گوناگون در روزنامه های مختلف
فعال برنامه های رادیو و تلویزیونی
طراح و مُهرساز از سال ۱۳۷۵
مجری برنامه های فرهنگی هنری.
سابقهی سه دهه تدریس و تعلیمِ بیش از ۵۰ هنرجوی خوشنویس ممتاز در رزومهی کاری خود.
طراح، خطاط، سنگ تراش و مجری کتیبه های سنگی الیما و پارک صخره ای ایذه.
کارمند سابق دانشگاه آزاد اسلامی ایذه شاغل در روابط عمومی، خبرنگار آنا و نمایندهی روزنامهی فرهیختگان در دانشگاه ایذه از ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۹
حمیدرضامهدوی مقدم