حسین رضا بیانوندی
حسین رضا بیانوندی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

برای ما

برای...
برای وقتی که این "برای" ها رو نوشتم و گریه کردم
برای وقتی که آرزو ها، آرزو تَر شدند و خاطره‌ها آرزو
برای وقتی که قطره‌های اشک پدران و مادران رو دیدیم از رو به رو
برای وقتی که مجبور شدیم راه‌مون رو کج کنیم...
برای وقتی که احساس خفگیِ بغض رو توی تمام وجودمون حس کردیم
برای وقتی که داستان غم‌انگیز "برای" های هم‌دیگر رو خوندیم.
برای شب‌هایی که تا صبح گریه کردیم
برای همه‌ی افکاری که خواب و خوراکمونو گرفتن
برای لحظاتی که دست یار مون رو گرفتن
برای وقتی که گونه‌های خشک‌مون خیس شد.
برای وقتی که تنها بودیم
برای وقتی که همه رفتن
برای وقتی که دستامون یخ زده بود و تن‌مون می‌لرزید.
برای اشک مادر و پدر برای فرزند و برای اشک فرزند برای پدر و مادر،
برای خستگی‌های بعد از کارِ سخت
برای شرمندگی پدر
برای کلیه‌هایی که فروخته شد و برای غمِ دلِ مادر
برای لبخند پر از درد خانواده،
برای قدم زدنِ با ترس
برای دخترک گل فروشِ سرِ چهارراه
و برای پسرکی که با التماس آدامس می‌فروخت.
برای حقوقی که باید بره جای قرض
برای مادری که خونه‌های مردم رو تمیز می‌کنه
برای پدری که دستاش توان کارگری نداره
برای دل‌های شکسته
برای اشکِ مردم
برای کتک‌های به ناحق خورده
برای دستای سیاه پسری که ماشین می‌شست
برای فروختن تن‌های فروخته شده
برای حسرت‌ها، برای خواسته‌ها
برای غمِ نان
برای تارِ موی از دست رفته...
برای چادری که از سر کشیده شد
برای شال‌هایی که به آتش کشیده شد
برای کتابی که برای رفع گرسنگی فروخته شد
برای کارهایی که به زور انجام شد
برای عصبانیت
برای حقانیت
برای انسانیت
برای رساننده‌ی صدای مظلوم
برای ظلمِ وارده به مظلوم
برای فردوسی و حافظ و سعدی و...
برای اشکِ فقیر
برای دل‌های پر از تحقیر
برای خیابان‌های پر از ناامیدی
برای دل‌های پر از شکست
برای امیدِ پر از ناامیدی
برای خونِ ریخته شده
برای حرف‌هایی که هنوز زده نشده
برای خفه‌خونیِ پر از ترس
برای نگاه پر از هوس
برای گورِ پدر مردم
برای موفقیت پسر همسایه
برای پولِ آب و برق و گاز
برای دنیای پر از گراز
برای فرزندان ایرانِ یوز
برای جنگل‌های آتش سوز
برای دستبند بَدَل
برای غم‌های جانسوز
برای جهانی پر از دروغ
برای قدم‌های کنار خیابان
برای نارفیقی‌ها
برای سفره‌ خالی‌ها
برای غمِ پر از درد ایرانی‌ها
برای سی‌دی‌های رنگ شده با سیاهی
برای رنگین کمان بعد از بارانِ غم
برای روزهای خوب آینده
برای خنده‌ی روزهای گذشته
برای دلِ ما
برای بچه‌های غزه
برای مقاومت
برای ایستادگی
برای سیگارِ دود شده
برای راز‌های دفن شده
برای دوست داشتن های گفته نشده
برای عشق های، عاشق نشده
برای مسیر پر از شمشیر
برای ایرانی‌های دلیر
برای غیرت
برای شرمندگی شهدا، برای اشکِ مادر شهید
برای غمِ و شرمندگی پدرِ شهید
برای یتیمی فرزندان...
برای ظلمی که به حسین(ع) شد
برای سینه‌ی زخمیِ حضرت زهرا(س)
برای فرق خونین شیرِ خدا
برای گریه‌های مهدی(عج)
برای تو، برای من و برای ما

quot quotپراشکبرایغم
به نام ربّ جان/ هُنَرمَند دَر بَند هُنر/ من مسئول نظرات دیگران نیستم، در اینجا و توییتر می‌نویسم و می‌نویسم....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید