
🖊 #حسن_ریاضی
چرا خرده بورژوازی مانع #عدالت اجتماعی است؟
من همیشه به #چپ_گرایی به عنوان یک نقد مهم به وضع موجود و متزلزل کردن پایه های سست سرمایه داری امیدوار بوده ام و بار ها از مواضع معقول چپگرایی دفاع کرده ام
در این برهه خاص نیز می خواهم برای دوستانم متذکر یک نکته مهم ، اما مغفول شوم
.همگان می دانید که سرمایه داری عامل اصلی پس رفت مادی و معنوی و فرهنگی جامعه و خصوصا طبقهی کارگر است که از بیل به دست تا قلم به دست را شامل می شود
به این صورت که شخص خود سرمایه دار معمولا خودش مستقیما کارگر را استثمار نمی کند بلکه توسط خرده بورژوا دست به این جنایت می زند
اما چگونه ؟
دریک #جامعه_طبقاتی ثروت دریک سو و فقر در يکسوى دیگر جمع میشود درحالیکه طبقه محروم؛ خودش "مولد "ثروت است . سرمايه برای ثروتمندان امکانات ایجاد میکند اما برای کارگر محرومیت ببار میآورد.
#لیبرال ها اینگونه استنباط میکنندکه فقرا بخاطر کم کاری و ثروتمندان بخاطر تلاش زیاد ثروت اندوخته اند ! اما (راه ثروتمند شدن سخت کار کردن نیست وگرنه تمام #کارگران ثروتمند بودند) کارگران در واقع فروشندگان نیروی کارشان هستند یعنی به اجبار خودرا ذره ذره می فروشند تا آن که اولین و بنیادی ترین مایحتاج ضروری زندگی خود را تأمین کنند.
اما کارگر علاوه براین که نیم بیشتری از دسترنج اش توسط کارفرما(غارت)میشود ؛ پس از دریافت همین حقوق بخورونمير در بیرون از کارخانه نیز غارت می شود؛اما جز سرمایه دار چه کسی در کمین است ؟دقیقا در انیجا #خرده_بورژواها درکمین شان هستند(صاحب خانه)(مغازه دار)
(رباخوار )وغیره به جانش می افتد.
خردهبورژوا کسی است که آن قدرت و ثروت لازم بورژوا را ندارد اما داری اطوارهایی است علیرغم فقدان "تموّل" با الگوبرداری از یک سرمایه دار سعی در عقب نیفتادن از این قافلهی بلاهت را دارد، و همیشه تلاشش معطوف بر این است که خود را شبیه طبقه سرمایه دار نشان دهد. ولو تقلید در برخی سبک های زندگی نظیر پوشش و اخلاق کاری و برخی تفریحات ...

از این منظر، واژۀ خردهبورژوا، دست کم از نظر منتقدین، چیزی شبیه عبارت "کارگران خائن" است. یعنی کارگرانی که به ظاهر به نفع کارگر رای میدهند ولی هیچ عملی به نفع و پیشرفت کارگر انجام نمی دهند . و نیز چسبیدن به دارایی و منافع اندک خویش، فردگرایی، عدم صداقت، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن، نداشتن قاطعیت و صراحت، نداشتن روحیۀ فداکاری و بلندنظری، در حرف حامی زحمتکشان بودن ولی در عمل در خدمت بورژوازی قرار داشتن، عدم انتقاد از خود، طرز فکر حسابگرانه و کاسبکارانه، تنگنظری و عدم انتقال تجربه به دیگران. از دیگر ویژگی های بارز خردهبورژوازی است .
اما سرانجام خرده بورژوا چیست؟
خرده بورژوازی در اصطلاح به آن تولید کنندگان کوچک کالا میگویند که از طرفی صاحب وسایل تولید هستند ولی از طرف دیگر اغلب خودشان کار تولیدی انجام میدهند و معمولا از کار دیگری بهره کشی می کنند بسیاری از پیشه وران صاحب حرفه و دهقانان صاحب زمین از این دسته اند تجار کوچک و کسبه و برخی از اقشار متوسط دیگر جامعه نیز در این دسته وارد میشوند.
خرده بورژوازی چون از تکامل سرمایه داران و رقابت آنان متضرز میشود نهایت دچار ورشکستگی و خانه خرابی می گردند و قسمت اعظم آنان به تدریج کارگران یا زارعانی میشوند که با از دست دادن زمین و نیمچه سرمایه خود به کارگری مشغول میشوند.
و این سیر همیشه ادامه دارد و همیشه خرده بورژواها با اینکه سرنوشت افراد نظیر خود را می بینند اما باز با بردگی برای طبقه متمول و دلالی کثیف شان مانع ایجاد عدالت اجتماعی می شوند