امام كاظم عليه السلام:
لو كانَ فِيكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا
اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام مىكرد.
مشكاة الأنوار، ص۱۲۸
حدیث مذکور بسیار مشهور و متواتر میباشد؛
لذا بایستی مورد توجه قرار گیرد و در بیان معنی و مفهوم آن دقت لازم لحاظ شود.
از نقل قول هایی که مردم در پای منابر شنیده اند تنها برداشته شان معطوف به عدد 313 است؛
در حالی که در بحث منطقی و مفهومی این گذاره بسیار شبهه ناک است.
برای کسانی که دین مدار و پیگیر مسئله مهدویت هستند ولی با جنگ بدر آشنایی ندارند و یا تنها دریافتی شان از این غزوه، موضوعات مهمی چون:
می توان از اینجا و یا اینجا کمی کامل تر این غزوه را شرح داد.
برداشتی که البته شخصی است و کاملا با تشابهات نقلی به ذهن بنده متبادر شده است این است که پیام معصوم از بیان این حدیث، حداقل شرایط لازم برای تقابل سپاه مشرکین با سپاه مسلمانان منتظر در هنگامه ظهور است؛
و عقل این را نمی پذیرد که در پذیرش این شرایط به جای نسبت، صرفاً عددی خاص موضوعیت داشته باشد.
برای مثال همانطور که در جدول بالا آمده است، حداقل نسبت افراد جنگجو برای مقابله با جنگجویان سپاه کفر یک سوم آن سپاه می باشد، در حالی که همین نسبت در ادوات بسیار نا متقارن و نزدیک یک به پنجاه می باشد.
همچنین در ردیف تلفات نسبت یک به سه به صورت حدودی مجددا تکرار شده است.
نتیجتاً این که اگر فرضاً ما در حال حاضر برای سپاه کفر عددی حدود ده میلیون پیاده نظام در نظر بگیریم، حداقل در سپاه خودمان بایستی قریب به سه و نیم میلیون رزمنده تدارک ببینیم.
شاید بتوان در این موضوع نسبت و شرایط پیاده و یا سواره بودن جنگجو ها را همان یک پنجاهم در نظر گرفت؛ (البته به شرط تعیین محیط جنگی از قبل توسط خودمان و آماده سازی میدان جنگ و فشار آوردن برای نگه داشتن دشمن در آن زمین هنگام جنگ)
ولی مطمئناً نوع و مدل سلاح جنگی رزمندگان حداقل می بایست از نسبت یک به یک پیروی کند.
این مقاله صرفاً جهت کنکاش و بازنگری در مسائل به ظاهر آشکار و مسلم در ذهن و گفتارمان نوشته شده است و نهایتاً شاید فرضیه ای به ظاهر منطقی بتواند باشد؛
ولی تحقیقاً و مشخصاً علما و اهل دین بهتر می دانند.
و الله اعلم