مقدمه
بدون شک، فساد یک پدیده شوم وضد بشری است که در طول تاریخ به اشکال وشیوههای مختلف دامنگیر جوامع بشری شده است. یکی از مهمترین عامل های بدبختی وعقب ماندگی، صدمات وزیانهای جبران ناپذیری را متوجه جوامع بشری نموده است. در کشورهای مختلف به خصوص در کشورهای جهان سوم یا در کشورهای در حال توسعه، مانع رشد وترقی شده است.
فساد اداری، پديدهای نوين نيست؛ پيدايش و گسترش آن، قدامتی به اندازهای تاريخ اجتماعات بشری و تاريخ سازمانها و نهادها دارد. فساد،از عوامل اصلی بازماندن نهادها و جوامع از دستيابی به اهداف، و از موانع اساسی رشد و تكامل آنها بهشمار میآيد. پديدهای فساد،از يك عمل كوچك خلاف قانون گرفته تا عملكرد نادرست يك نظام سياسی و اقتصادی در سطح ملی را شامل ميشود.
در رابطه به فساد اداری تعریفهای زیادی ارئه شده است؛ اما تعريف عام و كلی بانك جهانی و سازمان شفافيت بينالملل از فساد اداری تقريباً در سطح جهانی پذيرفته شده که عبارت است از سوءاستفاده از اختيارات دولتی (قدرت عمومي) برای كسب منافع خصوصی، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی.
تعریف دیگری که در این مورد وجود دارد عبارت از هرگونه فعل یاترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی، جمعی یا سازمانی که عمدآ و به هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیر مستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین ومقررات کشور انجام پذیرد، یاضرر و زیانی را به اموال، منافع ،سلامت وامنیت عمومی وجمعی وارد نماید. مانند رشوه، اختلاس، سو استفاده از مقام وموقعیت اداری، سیاسی، دریافت و یا پرداخت غیر قانونی از منابع عمومی، جعل، تزویر و سایر موارد دیگر از جمله مفاهمی مربوط به فساد میباشد.
انواع فساد:
فساد در لغت به معنی تباهی است. فساد از نظر میزان تحقق آن و چگونگی تحقق آن به انواع مختلف تقسیم بندی شده است. به عنوان مثال: فساد اقتصادی، فساد سیاسی، فساد اعتقادی، فساد اخلاقی، فساد اجتماعی وفساد اداری نام برد. هر نوع از این فسادها تعریفهای خاص خودش را دارد. فسادها به اشکال وشیوههای مختلف در جامعه شکل گرفته که هرکدام در راستای خود نظم، امنیت، ثبات، پیشرفت وانکشاف جامعه را متضرر ساخته وسرنوشت انسانها را به خطر مواجه کرده است.
فساد اداری عبارت از مجموعه رفتار های است که فرد از وظایف رسمی بخاطربدست آوردن منافع شخصی یا کسب موقعیت خاص دچار تخطی وانحراف میگردد تا تلاشی برای کسب ثروت وقدرت از طریق غیر قانونی ، سو استفاده شخصی به بهای از دست رفتن منافع عمومی یا استفاده از قدرت دولتی برای منافع شخصی میباشد.
فساد اداری یک پدیده نابود کننده است . سیاستها وبرنامههای دولت را در تضاد با منافع اکثریت جامعه قرار میدهد، که از یکطرف منافع وسرمایه ملی حیف ومیل گردیده واز طرف دیگر اعتماد ملت نسبت به دستگاه دولت کاهش یافته ، بی تفاوتی، تنبلی و بی کفایتی را در سطوح مختلف دولت افزایش میدهد .
فساد = (انحصارقدرت+ پنهانكاري) ـ (عدم پاسخگويي،عدم شايستهسالاري، مسووليت اجتماعي و عدم شفافيت....)
عاملهای مختلف باعث شیوع فساد در ادارات دولتی گردیده که از آن جمله عاملها عبارت از عدم موجودیت حکومت قوی، قدرت طلبی بی حد زمامداران امور، عدم پاسخگویی، خاموشی وجدان عمومی و فقدان موسوولیت اجتماعی، ابهام در قوانین و مقررات، عدم شفافیت اداری، قانونمند نبودن مسوولان، تداوم جنگ ونا امنی، مداخله کشورهای ذی نفع درامور داخلی افغانستان و غیره عامل های دیگر.
انواع فساد اداری:
1. رشوه (Bribery)
رشوه، وجهي (پول يا اشياي ديگر) است كه طي يك رابطه آلوده و فاسد گرفته يا داده میشود. نفس گرفتن يا دادن رشوه، تخلف است و بايد آن را جوهر فساد دانست. رشوه مبلغ ثابت، درصدی خاص از يك قرارداد، يا هر نوع مساعدت پولی ديگر است كه معمولاً به مأمور حكومتی پرداخت ميشود. واژههای مترادف زيادي براي واژهای «ارتشا» وجود دارد؛ مانند، پاداش، بخشش، شيريني، انعام، پول چايي و رايگاني كه همگي بيانگر نوعي فساد مرتبط با پول، و مزايايی هستند كه به كاركنان شركتهای خصوصی، مأموران حكومتی يا سياستمداران پرداخت مي شود.
2. اختلاس (Embezzlement)
اختلاس، دزديدن منابع توسط افرادی است كه بر اين منابع دست دارند؛ و زمانی اتفاق میافتد كه كارمندان خائن، به سرقت اين منابع از كارفرمايان خويش اقدام میكنند.
3. کلاه برداری :
کلاه برداری جرمی اقتصادی است كه دربردارنده برخی از انواع حيلهگری، خدعه و فريب است. كلاهبرداری، دستكاری يا تحريف اطلاعات، واقعيتها و تخصص توسط مأموران بخش عمومی است كه واسطه بين سياستمداران و شهرونداناند و بهدنبال كسب منافع شخصی ميباشند. اين پديده زماني اتفاق میافتد كه يك مأمور بخش عمومي (عامل) كه مسوول انجام دستورها و وظايف محوله از جانب مافوقش است، جريان اطلاعات را به سمت منفعت شخصی خودش دستكاری میكند.
4. اخاذی یا باج گیری:
باجگيری عبارت است از بهدست آوردن پول و اشيای ديگر با استفاده از اجبار، خشونت يا تهديد به استفاده از قدرت. هرجا كه پول بهصورت خشونتآميز بهدست آيد، باجگيری و اخاذی صورت گرفته است. اين نوع باجگيری زماني است كه نيروهای غيردولتی برای بهدست آوردن امتيازات شغلی، نپرداختن ماليات، و آزادی از مجازاتهای قضايی قادر به اعمال نفوذ بين اعضای دولت و سازمانهای حكومتی از طريق تهديد، ترساندن و ترور باشند.
5. پارتی بازی:
پارتیبازی، تمايل طبيعی انسان به جانبداری از دوستان، خويشاوندان و ديگر افراد نزديك و مورد اعتماد است. اين پديده، تا جايیكه توزيع فسادآميز منابع را به نمايش میگذارد، رابطهای نزديك با فساد اداری دارد.
راهکارهای مبارزه با فساد اداری:
1. تشخیص وبرکناری فوری اشخاص مفسد، استفاده جو وفرصت طلب از ادارات دولتی وتعیین افراد بادانش، باتجربه، صادق، متعهد، بااحساس وخدمتگزار جامعه، بدون در نظرداشت مناسبات حزبی، گروهی، تنظیمی، مذهبی، زبانی، منطقوی و روابط خصوصی بادر نظر داشت اصل شایسته سالاری.
2. تطبیق بلاقید وشرط قانون مبارزه با فساد اداری، بادر نظر داشت اراده قوی سیاسی دولت در مورد افشا ومحاکمه مقامات بلند دولتی آلوده ومتهم به فساد اداری.
3. باز نگری ساختارهای تشکیلاتی دولت، تنقیض ادارات مشابه، موازی وغیر ضروری در جهت جلوگیری از تورم تشکیلاتی، ایجاد تشکیل متناسب وموثر مبارزه با فساد اداری وگماشتن افراد وطندوست، باتقوا، متعهد، مجرب، مبتکر وفساد ستیز در ترکیب آن.
4. تحقق اصل مکافات ومجازات در سطوح مختلف ادارات دولتی وارتقای سطح بازپرس وحسابدهی.
5. توجه بیشتر به معیشت کارمندان دولتی به شمول کارکنان قرار دادی ومتقاعدین باپرداخت معاش مناسب وتامین رفأ اجتماعی از جمله بیمه صحی، مسکن وغیره.
6. تصفیه دستگاه دولت از وجود مافیای سیاسی، اقتصادی ومالی وشبکههای فساد پیشه وانحصار گران قدرت.
7. عدم تبعیض در برخورد با فساد.
8. نظارت مسوولان بر مردم؛ نظارت مردم برمسوولان؛ نظارت مردم بر مردم؛ نظارت مسوولان برمسوولان. در جوامع امروزی براي هريك از انواع نظارت بيرونی، سازوكارهايی وجود دارد. نظارت مسوولان بر مردم، خود را از طريق قوانين و مقررات نشان میدهد. نظارت مردم بر مسوولان، بيشتر از طريق مطبوعات و رسانهها قابل پيگيری است.
9. رسانه و مطبوعات آزاد: رسانهها و مطبوعات آزاد بر مسائل مهم و حساس تمركز میكنند؛ اطلاعات موردنياز برای افزايش آگاهی و مشاركت عمومی را در سطح گسترده منتشر مینمايند؛ و خطاكاریها و سوء عملكردها را افشا میكنند. همهای اين نهادها هنگامی كه در كنار هم قرار میگيرند، بايد محيطی را ايجاد كنند كه در آن، مردم مسئوليت اعمالشان را بپذيرند و سيستم نظارت و ارزيابی به كاهش فساد، رونق و شكوفايی بيشتر، و ثبات افزونتر جامعه بينجامد.
نتیجه گیری: مبارزه با فساد و انحرافات اجتماعی، يكی از اصول و اهداف اساسی دين مبين اسلام است. بر اين اساس، آموزههای دينی، سرشار از راهكارها و راهحلهای پيشگيری از بروز فساد در جامعه و مبارزه با آن میباشد؛ چنان که مشخص شده است، انحصارطلبی، عدم پاسخگویی، پنهانكاري و عدم شفافيت، فقدان شايستهسالاری، مسووليت اجتماعی شهروندان و فقدان سیستم کنترول نظارت، پایین بودن معاشات مسوولان و خاموشی وجدان عمومی از عوامل اصلی بروز فساد اداری می باشد.
منابع:
https://www.pajhwok.com/dr/opinions
https://subhekabul.com/
https://ocs.gov.af/dr/article_details/145
https://www.unodc.org/documents/data-and-analysis/Afghanistan/Afghanistan-corruption-survey2010-Dari.pdf
http://www.dailyafghanistan.com/opinion_detail.php?post_id=138783
https://fa.wikipedia.org/wiki