ویرگول
ورودثبت نام
HadisBooks
HadisBooksحدیث هستم، یه بوک‌تیوبر ایرانی‌. توی کانال یوتیوبم درباره کتاب‌های فلسفی، داستانی و ناداستانی حرف می‌زنم و داستان‌های جذابشون رو به زندگی واقعی‌مون گره می‌زنم.در کنارش یک گروه کتابخونی هم دارم.
HadisBooks
HadisBooks
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

گزارش جلسه کتابِ: خون خورده از مهدی یزدانی خرم/ گروه کتابخوانی «حرف کتاب»

جلسه‌ی این هفته در روز سه شنبه 22 مهرماه 1404 به رمان خون خورده اختصاص داشت؛ اثری از مهدی یزدانی‌خرم که با نثری شاعرانه و ساختاری چندلایه، میان تاریخ، خیال و مرگ حرکت می‌کند.

🟠🟠 اگه توام دوست داری هفته یه کتاب با ما بخونی، برام کامنت بذار تا لینک گروه رو برات بفرستم.

۱. معرفی کلی اثر

شرکت‌کنندگان رمان را نمونه‌ای از آثار احتمالا پست‌مدرنیسم ایرانی دانستند — داستانی درباره‌ی خشونت، حافظه و رهایی، که در آن مرز واقعیت و خیال از بین می‌رود. در ادامه‌ی جلسه، ساختار پست‌مدرن کتاب بررسی شد. ویژگی‌هایی مثل چندروایتی، زمان غیرخطی، مرز مبهم واقعیت و خیال، بینامتنیت تاریخی و زبان شاعرانه از نشانه‌های برجسته‌ی این سبک در رمان شمرده شد.

نقد و بررسی کتاب خون خورده از مهدی یزدانی خرم
نقد و بررسی کتاب خون خورده از مهدی یزدانی خرم

 ۲. زمینه تاریخی داستان

اعضا معتقد بودند تاریخ در این رمان نه به‌صورت خطی، بلکه به‌صورت سیال ذهن تا حدودی روایت می‌شود. روح‌های حاضر در داستان، از صلاح‌الدین ایوبی تا شاعر آزادی‌خواه، تکرار خشونت در سطوح مختلف تاریخ بشر را نشان می‌دهند. محسن مفتاح، فاتحه‌خوان گورستان، در واقع مورخی است که تاریخ را با دعا حفظ می‌کند، نه با سند. بحث شد که شاید یزدانی‌خرم می‌خواهد بگوید: در ایران، تاریخ همیشه در گورستان‌ها ادامه دارد.

۳. نگاهی کلی به داستان

در گفت‌وگوها تأکید شد که رمان تصویری از جامعه‌ای زخم‌خورده و از‌هم‌پاشیده ارائه می‌دهد؛ جامعه‌ای که خشونت در آن نهادینه شده است.
پنج پسر «کریم سوخته» نماینده‌ی نسل‌های مختلف مردم ایران دانسته شدند — هرکدام با آرزوهایی سوخته در جنگ، سیاست یا غربت.
برخی اعضا غیبت زنان در داستان را نمادی از غیاب وطن و عشق در فرهنگ مردسالار تفسیر کردند.

۴. نگاه شاید روانشناختی به رمان

در این بخش، گفتگوها پیرامون «تروما» و آسیب روانی جمعی بود.
اعضا گفتند همه‌ی شخصیت‌ها به نوعی درگیر عذاب وجدان، ترس و ناامیدی نسلی هستند.
محسن مفتاح برای بقا، فاتحه می‌خواند تا خود را از بار گناه و رنج رها کند.
برخی تحلیل کردند که دو روح حاضر در داستان، در واقع دو بُعد روان اویند:
روح شاعر = وجدان و آرمان،
روح خبیث خالدار = میل به خشونت و بقا.

جلسه گروه کتابخوانی حرف کتاب حدیث حمدالهی
جلسه گروه کتابخوانی حرف کتاب حدیث حمدالهی

5. چند پرسش جالب که در جلسه مطرح شد

در بخش مختلف، چند سؤال تحلیلی مطرح شد که بحث را داغ‌تر کرد:

  1. آیا محسن مفتاح واقعاً زنده است یا خود نیز روحی سرگردان است؟
    برخی گفتند او میان دو جهان است؛ مرده در جسم، زنده در حافظه.

  2. آیا روح شاعر آزادی‌خواه همان میرزاده عشقی است؟
    جمعی این روح را نماد وجدان تاریخی روشنفکر ایرانی دانستند.

  3. آیا فاتحه‌خوانی محسن راهی برای رهایی است یا فقط تکرار گناه جمعی؟
    دیدگاه‌ها متفاوت بود؛ عده‌ای آن را «درمان موقت حافظه» و عده‌ای «تسلیم در برابر پوچی» خواندند.

  4. چرا یزدانی‌خرم از روایت خطی پرهیز کرده؟
    بنظر میرسد جواب این است که حافظه‌ی ما نیز خطی نیست؛ تاریخ ما هم تکه‌تکه و آشفته است.

  5. آیا ارواح نماد ضمیر ناخودآگاه جمعی‌اند؟
    بیشتر اعضا این نظر را پذیرفتند؛ گفتند ارواح بازتاب صداهای فراموش‌شده‌ی ملت‌اند.

  6. آیا نجات در این رمان ممکن است؟
    پاسخ جلسه: شاید نجات نه در تغییر جهان، بلکه در یادآوری و گفتن حقیقت باشد.

کتابمهدی یزدانی خرممعرفی کتابنقد و بررسی کتاب
۶
۱
HadisBooks
HadisBooks
حدیث هستم، یه بوک‌تیوبر ایرانی‌. توی کانال یوتیوبم درباره کتاب‌های فلسفی، داستانی و ناداستانی حرف می‌زنم و داستان‌های جذابشون رو به زندگی واقعی‌مون گره می‌زنم.در کنارش یک گروه کتابخونی هم دارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید