Hamid Pourmand
Hamid Pourmand
خواندن ۶ دقیقه·۸ ماه پیش

منشأ بحران مالی جهانی - تایم لاین 2008

سال 2008 در تاریخ اقتصاد آمریکا به عنوان نقطه عطفی شناخته می‌شود. بحران مالی که در ایالات متحده شکل گرفت، به سرعت به سراسر جهان سرایت کرد و بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ را به همراه داشت. اگرچه تیتر اخبار عمدتا بر فروپاشی وال استریت و سقوط بازارهای سهام متمرکز بود، اما تأثیر این بحران، گسترده و طولانی مدت بود و افراد، جوامع، دولت‌ها و ملت‌ها را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داد.


عوامل ظهور بحران

عوامل متعددی در بروز و ظهور بحران مالی 2008 دخیل است، اما مهم‌ترین عوامل که در بستر سازی برای پیدایش بحران، نقش کلیدی داشته‌اند از این قرار است: نرخ‌های بهره پایین بین سال های 2002 تا 2005، زیاده‌روی بانک‌ها در وام‌دهی و اعطای وام‌های رهنی پرریسک (subprime mortgages) بین سال های 2005 تا 2007، عدم اعتبارسنجی اصولی متقاضیان وام و افزایش قیمت مسکن در سال های 2004 تا 2006 به واسطه سهولت در دسترسی به اعتبارات و نتیجتاً افزایش تقاضا.

نمودار زیر، نشان دهنده نرخ بهره مؤثر وجوه فدرال در بازه 2000 تا 2005 می‌باشد:

«نمودار1»
«نمودار1»


زمینه‌سازی بحران

عوامل ذکر شده در بالا، منجر به بروز انگیزه‌هایی در بانک‌ها و مؤسسات مالی و در نتیجه، در عموم مردم و سرمایه‌گذاران گردید و به تدریج، منتج به انجام سلسله‌ای از اقدامات شد که در 3 مرحله کلی زیر خلاصه شده:

مرحله اول: خرید خانه و خانه‌دار شدن، همواره یکی از آرزوهای بزرگ بخش زیادی از مردم در ایالات متحده و نمودی از دستاورد رویای آمریکایی (American Dream) بوده است، چیزی که سیاستمداران و دولتمردان نیز همواره در پی تحقق آن بوده‌اند. از طرف دیگر، یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی بانک‌ها، وام‌دهی و کسب بهره از آن می‌باشد که در شرایط خلأ مقررات سفت و سخت بانکی و عدم نظارت صحیح بانک مرکزی، می‌تواند به عاملی در جهت بحران مالی و اقتصادی تبدیل شود. در فاصله سال‌های 2005 تا 2007 و به لطف نرخ‌های بهره پایین و سهولت در دسترسی به اعتبارات بانکی، بسیاری از افراد متقاضی خرید مسکن، موفق به اخذ وام رهنی شدند که معمولاً مبلغ آن، درصدی (بین 60 تا 80 درصد) از ارزش خانه مورد نظر بوده و سند آن خانه در عوض، به عنوان وثیقه وام، نزد بانک نگهداری می‌شد. سیاست بانک‌ها، افراد را به اخذ وام برای خرید مسکن تشویق می‌کرد.

مرحله دوم: با بالا گرفتن تب خرید مسکن از طریق اخذ وام، پیشنهادات بانک‌ها برای متقاضیان خرید مسکن، حتی جذاب‌تر هم شد؛ بانک‌ها که از سیر صعودی قیمت مسکن مطمئن بودند، ریسک اعطای وام به مبلغ 90 تا حتی 100 درصد ارزش یک خانه را به امید فروش خانه‌ای که سندش نزد آن‌ها وثیقه شده، در صورت نکول وام‌گیرنده را، در قیمتی بالاتر از قیمت خرید خانه در زمان اعطای وام می‌پذیرفتند. آن‌ها حتی زحمت بررسی دقیق فرم‌های درخواست وام که توسط متقاضیان و بعضاً هم با اطلاعات نادرست پر شده بود را به خود نمی‌دادند. در نتیجه، تعداد زیادی از متقاضیانی با ریسک اعتباری بالا و خوداظهاری مالی جعلی، موفق به اخذ وام مسکن می‌شدند. برخی مشتریان نیز که وضعیت را بسیار سهل و کم‌ریسک ارزیابی می‌کردند، اقدام به اخذ وام برای خرید خانه دوم و سوم و … نمودند.

مرحله سوم: یکی از ابتکارات دنیای مالی، securitization یا اوراق بهادارسازی است. در فرآیند "اوراق‌بهادارسازی"، شرکت یا مؤسس دارنده‌ی دارایی‌ها، مشخص می‌کند که کدام دارایی‌ها از ترازنامه‌‌اش حذف شوند. مثلاً یک بانک ممکن است این کار را با وام‌های مسکن و تسهیلات شخصی، که دیگر تمایلی به خدمات‌دهی به آن‌ها ندارد، انجام دهد. از سال 2006 به اینسو، بانک‌های تجاری، اقدام به اوراق بهادارسازی وام‌های رهنی موجود در ترازنامه خود و فروش آن به بانک‌های سرمایه‌گذاری و نهایتاً اشخاص و نهادهای مالی نمودند. این فرآیند، با اوراق سازی مجدد و چندباره‌ی اوراق قبلی، به پیچیده‌تر شدن شرایط نیز انجامید. بانک‌ها، سرمایه‌گذاران را از طریق دستکاری در قیمت خانه‌های وثیقه شده و با ارزش نشان دادن وام‌های اعطایی، به خرید این اوراق رهنی (Mortgage Backed Securities یا به اختصار MBS) تشویق می‌کردند.

جرقه‌های وقوع بحران

از نیمه سال 2006 به آنسو، سیر صعودی قیمت مسکن، به دلایل زیر به روندی نزولی شیفت پیدا نمود:

  1. اشباع بازار خرید مسکن و کاهش تقاضا به دلیل قیمت‌های بسیار بالا.
  2. نکول افراد با وضعیت مالی و اعتباری پایین بر روی وام‌های رهنی و نتیجتاً مصادره و فروش خانه این اشخاص توسط بانک که منجر به افزایش عرضه مسکن گردید.
  3. پس از آغاز روند کاهش قیمت مسکن: انجام نکول عمدی روی وام‌های رهنی توسط برخی از مشتریان، به منظور عدم پرداخت وام صرف شده برای خرید خانه در قیمتی بالاتر از قیمت‌های فعلی و انتقال زیان آن به بانک اعتبار دهنده، و در نتیجه افزایش بیشتر عرضه مسکن.

نمودار زیر، روند میانگین قیمتی خانه‌های ویلایی در ایالات متحده در بازه 2004 تا 2009 نشان می‌دهد:

«نمودار 2»
«نمودار 2»


آغاز دومینووار بحران:

  • مارس 2008: نجات مالی «Bear Stearns»: فدرال رزرو برای جلوگیری از فروپاشی کل سیستم، نجات مالی بانک سرمایه‌گذاری Bear Stearns را به اجرا می‌گذارد.
  • جولای 2008، ورشکستگی بانک IndyMac: اولین ورشکستگی یک بانک عمده، وحشت بازار را برمی‌انگیزد.
  • 7 سپتامبر 2008: کمپانی‌های Fannie Mae and Freddie Mac تحت سرپرستی دولتی قرار می‌گیرند: ترس از فروپاشی آنها، بی‌ثباتی بیشتری در سیستم مالی ایجاد می‌کند.
  • 15 سپتامبر 2008: بانک Lehman Brothers اعلام ورشکستگی می‌کند: فروپاشی بانک سرمایه‌گذاری بزرگ، شوک بزرگی به سیستم مالی جهانی وارد می‌کند.
  • 16 سپتامبر 2008: شاخص داوجونز 777 واحد سقوط می‌کند: بزرگترین کاهش نقطه‌ای در تاریخ آن زمان.
  • 17 سپتامبر 2008: وزیر خزانه‌داری پولسون و رئیس فدرال رزرو برنانکی، برنامه نجات دارایی‌های مشکل‌دار (TARP) را پیشنهاد می‌کنند: بسته 700 میلیارد دلاری نجات مالی بانک‌ها که در ابتدا توسط کنگره رد می‌شود.

اوج بحران:

  • 3 اکتبر 2008: TARP در نهایت توسط کنگره تصویب می‌شود: دولت برای بازگرداندن اعتماد به بازار، دارایی‌های مشکل‌دار را از بانک‌ها خریداری می‌کند.
  • 8 اکتبر 2008: Washington Mutual، بزرگترین شرکت نگه‌دارنده پس‌انداز بانکی و وام مسکن در ایالات متحده، ورشکست می‌شود: وحشت بیشتر و هجوم به بانک‌ها.
  • دسامبر 2008: جنرال موتورز و کرایسلر در آستانه ورشکستگی: دولت برای جلوگیری از فروپاشی، وام‌های اضطراری ارائه می‌دهد.
  • ژوئن 2009: نرخ بیکاری به 10٪ می‌رسد: میلیون‌ها آمریکایی با عمیق‌تر شدن رکود، شغل خود را از دست می‌دهند.

نقطه عطف و بهبود:

  • فوریه 2009: رئیس‌جمهور اوباما، قانون محرک اقتصادی و بهبود آمریکا (American Recovery and Reinvestment Act) را امضا می‌کند: بسته محرک 787 میلیارد دلاری برای تقویت اقتصاد.
  • 2009-2014: فدرال رزرو تسهیل کمی (QE) را اجرا می‌کند: خرید تریلیون‌ها دلار اوراق قرضه دولتی برای کاهش نرخ بهره و تحریک وام‌گیری و سرمایه‌گذاری.
  • 2010-2012: بازار مسکن شروع به بهبود می‌کند: قیمت‌ها تثبیت شده و دوباره شروع به افزایش می‌کنند.
  • 2013-2016: نرخ بیکاری به‌ تدریج کاهش می‌یابد: بازار کار به آرامی بهبود می‌یابد، اما میلیون‌ها نفر همچنان بیکار هستند.
  • 2018: شاخص داوجونز به رکوردهای جدیدی می‌رسد: بازار سهام به‌ طور کامل از بحران بهبود می‌یابد.

پس از بحران:

  • 2010: قانون اصلاحات وال استریت و حمایت از مصرف‌کننده داد فرانک (Dodd-Frank Wall Street Reform and Consumer Protection Act): اصلاحات عمده‌ی مقررات مالی برای جلوگیری از بحران‌های آتی اعمال می‌شود.
  • 2011-تاکنون: بحث و انتقاد مداوم در مورد TARP، اصلاحات مالی و تأثیر اقتصادی بلندمدت بحران.
بحران مالیبحران2008فدرال رزروبانک مرکزیایلات متحده آمریکا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید