نتایج نشان داده است که پیدا کردن یک مشتری جدید، ده برابر گران تر و هزینه بردارتر است تا نگهداری و وفادارسازی مشتریان قدیمی. در نتیجه موفق ها تلاش میکنند مشتریان خود را فارغ از هر کانالی که برای یافتن آنها استفاده کرده اند، حفظ کنند.
اما راز این وفاداری در چیست؟ چطور بعضی رستوران ها همیشه شلوغ هستند و برخی دیگر همیشه در تلاش برای یافتن مشتریان تازه ؟!
چطور بعضی رستوران ها با اینکه خیلی شیک نیستند، یا خیلی تمیز به نظر نمیرسند یا منوی هیجان انگیزی ندارند یا به نظر مزیت رقابتی آنچنانی ندارند، همیشه شلوغ هستند و وقت سرخاراندن ندارند؟!
مشتریان به واقع دنبال چه چیزی هستند؟ این همه ایده و پیشنهاد برای خلق ارزش در رستوران ها و فست فود ها چرا همیشه جواب نمیدهد؟
میدانید ساختار ذهن به این صورت است که در 95درصد مواقع، با احساس تصمیم میگیرد؟!
هنگام خرید حتی ضروریات زندگی، افراد به صورت حسی تصمیم گیری میکنند.
این یک فکت است و اگر میخواهید در فروش فست فود یا رستوران خود تغییر ایجاد کنید باید به دنبال فروش حس باشید.
باید احساس مخاطب را درگیر کنید. در تمام پست هایی که راهکار عملی برای افزایش فروش رستوران و فست فود برایتان نوشتم، نظیر (کلیک کنید) یا (کلیک کنید)، هدف نهایی فروش همین حس بود.
برای توضیح بیشتر یک مسیر را در نظر بگیرید که هر روز میروید، مثلا سرکار، به طور اتوماتیک وار هر روز از آن مسیر رد میشوید و اگر از شما بخواهند در یک روز به خصوص، مثلا امروز صبح، چیزهایی را که آنجا دیدید، توصیف کنید، شما نمیتوانید به مورد خاصی اشاره کنید. اما اگر در یک روز یک اتفاق احساس شما را درگیر کند، ذهن شما آن را به خاطر خواهد اورد. مثلا اگر یک ماشین پشت سر شما بوق ممتد بزند و شما را بترساند. یا یک کودک به شما لبخند بزند و شما را به تبسم وادارد، یا بوی مطبوعی استشمام کنید... این ها را به خاطر خواهید آورد.
مثل وقتی که شنیدن یک موسیقی شما را به روز و خاطره ای خاص میبرد یا عطری شما را به یاد شخص خاصی می اندازد، ذهن شما احساس را میفهمد و ثبت میکند و مثل گره از آن برای یادآوری استفاده میکند.
فروش رستوران و یا فست فود شما میتواند با درگیر کردن احساس انسانها افزایش یابد.
به این صورت که شما را با آن ویژگی خاصی که برای خود در نظر گرفته اید، به یاد بیاورند....
آن ها لبخند شما را به خاطر خواهند سپرد.
آن ها موسیقی های دلنشین شما را به خاطر خواهند سپرد.
آن ها شما را با بوی دل انگیز سالن پذیراییتان به یاد خواهند آورد.
آن ها خدمات رایگان شما، طراحی خلاقانه منوی شما، ادبیات موقرانه شما، نحوه ارتباط پرسنل شما با یکدیگر و .... همه و همه را به خاطر خواهند آورد اگر و فقط اگر شما برای آن با برنامه ریزی و هوشمندانه عمل کنید.
1- ادبیات خاص خودتان را داشته باشید.
با توجه به اکثریت مشتریان و نوع رستوران و فست فودتان، ادبیاتی را انتخاب کنید که همیشه و در همه جا از آن استفاده کنید. مثلا من یک فست فودی را میشناختم که صاحب آن همیشه همه را عموجان صدا میزد و میگفت بیا اول این غذا را تست کن اگر خوشت آمد سفارش بده. دوران دانشجویی همیشه با دوستان جمع میشدیم و پیش ایشان میرفتیم و وقتی میدید اخم کردیم یا ناراحتیم، با ما جک میگفت و میخندید و حال ما را به کل عوض میکرد. من نمیتوانم طعم غذاهایش را به خاطر بیاورم، حتی نمیتوانم بگویم چه چیزی سفارش میدادم. اما چهره ایشان به خوبی در خاطرم هست. ادبیات مشتی صمیمی مهربانی که داشت همیشه در خاطرم هست. گرچه خود آن ساندویچی دیگر تعطیل شده، هر بار که از آن کوچه عبور کنم، خاطرات آن با من خواهد ماند.
2- پرسنل خود را آموزش دهید.
هنگام استخدام مطمئن شوید ویژگی های شخصیتی آنان همان است که شما میخواهید... مثلا مبادی آداب هستند یا بشاش و خنده رو هستند ....
بعد از استخدام نیز همیشه نکات لازم و خط مشی ها را به ایشان یادآور و متذکر شوید. وسواسی نباشید ولی اجازه ندهید رفتار ناشایست یک نفر، روی ذهنیت مشتری شما اثر منفی بگذارد.
مثلا من یک رستوران را به خاطر دارم که یکی از پرسنل، جلوی مشتری، دستش را داخل بشقاب غذا برد. پر واضح است که آن مشتری دیگر به آن رستوران اعتماد نخواهد کرد. در زمینه های حسی نیز، پرسنل شما باید از خود شما مراقب تر باشند تا آن چیزی به مشتری القا شود که برنامه اش را ریخته اید.
مثلا لبخند زدن. یا داشتن حافظه قوی در به خاطر اوردن سفارشات مشتریان... این خیلی حس خوبی در ایشان ایجاد میکند. ما یک همکار داشتیم، همیشه لبخند به لب داشت و خاطرش بود این مشتری به خصوص به چه چیزی آلرژی دارد. یادم هست وقتی به مشتری گفت پاستای شما دفعه قبل بدون سیر خواهد بود، مشتری آنچنان ذوق کرد که بعد از آن همیشه برای صرف ناهار به رستوران ما می آمد. پرسنل خود را با خود همراه کنید. همچنین (کلیک کنید) و (کلیک کنید)
3- استفاده از المان هایی که هم زمان چند حس را درگیر کنند.
حس بینایی پایین ترین سطح درگیری حسی را دارد. رنگ ها و دکور تا زمانی که کمی بیشتر از دیدن نباشند، درگیری حسی زیادی ایجاد نمیکنند. المان هایی که بویایی و شنیداری را درگیر کنند سطح بالاتری از درگیری حسی را ایجاد میکنند و باعث میشوند بیشتر در ذهن مخاطب تاثیر بگذارید.
مثلا برای یک رستوران سنتی ترکیب بوی سوختن چوب و صدای آب میتواند جذاب باشد. اما برای اینکه تمایز هم ایجاد شود باید از نظر بصری جاذبه ایجاد شود. یا یک موسیقی سنتی با ریتم خوب و ترجیحا مورد استقبال و محبوب در پس زمینه پخش شود.
4- برنامه ریزی برای ایونت های مخصوص خودتان
مثلا آخرهفته های با تخفیف، یا ایده های تکراری تر مثل تماشای فوتبال در کنار هم، یا ایونت مشاعره یا امضای کتاب یا اجرای موسیقی زنده...
برای افزایش فروش رستوران و فست فود خود باید باشگاه مشتریان داشته باشید. باشگاه مشتریان میتواند هزینه بر باشد اما همچنین به حک شدن اسم شما در ذهن مخاطب بسیار کمک خواهد کرد. در آینده در مورد باشگاه مشتریان و ایده کم هزینه ترینشان برای شما مطلب خواهم نوشت.
لازم به یادآوری نیست که رعایت نکات ساده، میتواند شما را از رقبا تفکیک کند و به ماندگاری شما و افزایش سود شما کمک کند.
لازم به یادآوری نیست که من برای پاسخ به تمام سوالات شما همیشه در دسترس هستم: 09102685610
سپاس از همراهی شما
