هانیه محمدی
هانیه محمدی
خواندن ۵ دقیقه·۵ ماه پیش

تفاوت انیمیشن علاءالدین و نسخه‌‌ی اصلی داستانی

انیمیشن علاءالدین (1992) را که حتما دیده‌اید و اگر ندیده‌اید احتمالا بازسازی لایواکشن آن در سال 2019 را به خاطر دارید. این داستان از یکی از قصه‌های هزار و یکشب الهام گرفته شده و ماجراهای انیمیشن دیزنی طوری تغیر کرده که با سیاست‌های این شرکت همخوانی داشته باشد و به مذاق مخاطبان سینمایی خوش بیاید. کتاب هزار و یک شب اولین بار در سال 1704 توسط آنتوان گالاند به زبان فرانسوی ترجمه شد. این طور که گفته می‌شود داستان «علاءالدین و چراغ جادویی»، «علی بابا و چهل دزد» و «هفت سفر سنباد دریانورد» در متن اصلی نبوده و هانا دیاب که یک قصه گوی سوری بوده این داستان ها را برای گالاند تعریف کرده.

خلاصه داستان علاءالدین: پدر علاءالدین از دنیا رفته و او با مادرش در محله‌ی چینی‌ها زندگی زندگی می‌کند. (در برخی نسخه‌ها هم پدر و هم مادر علاءالدین زنده هستند) یک روز یک جادوگر آفریقایی او را پیدا می‌کند و تظاهر می‌کند عمویش است. او به علاءالدین وعده می‌دهد که اگر برایش کار کند او را به تاجر ثروتمندی تبدیل می‌کند. مادر علاءالدین هم که گول وعده‌های جادوگر را خورده اجازه می‌دهد تا علاءالدین با جادوگر همراه شود. جادوگر علاءالدین را به غار معروف می‌برد و از او می‌خواهد چراغ نفتی پنهان شده در آن را برایش بیاورد. جادوگر یک حلقه‌ی جادویی به علاءالدین می‌دهد تا از او محافظت کند اما نمی‌گوید که طلسم غار باعث شده تا جادوگر بتواند چراغ را تنها از دستان فرد دیگری بگیرد.

1) محل وقوع داستان

همانطور که در خلاصه داستان علاءالدین اشاره شد شاید برایتان جالب باشد که داستان اولیه‌ی علاءالدین در واقع در چین اتفاق می‌افتد و اصلا در نسخه‌های اولیه علاءالدین چینی است و یتیم نیست فقط یک پسر تنبل است و تنها شخصیت غیرچینی داستان جادوگری است که از آفریقا می‌آید. اینکه در انیمیشن گفته شده داستان علاءالدین در شهر عقربه اتفاق می‌افتد خلاقیت داستان گوهای دیزنی بوده که با الهام از شهر بغداد و المان‌های تاج محل (هند) این شهر خیالی را با نام ابداعی خودشان طراحی کرده‌اند. اما اینکه چرا دیزنی از المان‌های خاورمیانه برای علاءالدین استفاده کرده این است که داستان اصلی امپراطور ندارد و از لفظ سلطان برای اشاره به فرمانروا استفاده شده است و خب نام شخصیت‌های داستان چینی نیست.

2) پدر و مادر علاءالدین

تغییر دیگری که دیزنی در داستان ایجاد کرده یتیم بودن علاءالدین است. در نسخه‌های اولیه مادر علاءالدین نقش فعالی در داستان دارد و باعث آشنایی پرنسس و علاءالدین می‌شود. با توجه به فرهنگ سنتی شرقی در ازدواج‌های سنتی و به قوال انگلیسی‌ها arranged marriage حتما برایتان قابل درک است که یک شرکت غربی چرا نقش مادر پسر را از آشنایی دختر و پسر حذف کرده.

3) تعداد غول‌ها

اما تغییر بعدی این است که در داستان اصلی دو غول جادویی داریم. بله، یکی غول چراغ جادو و همان که در فیلم و انیمیشن دیده‌ایم و دیگری غول حلقه‌ای که جادوگر به علاءالدین می‌دهد. برای درک اهمیت غول چراغ جادو (جن)، ابتدا باید به تاریخچه و ریشه آن بپردازیم. مفهوم جن، موجودی فراطبیعی که آرزوها را برآورده می‌کند، در فرهنگ عامه خاورمیانه و اسلام ریشه دارد. در این فرهنگ ها اعتقاد بر این بود که جن ها ارواح قدرتمندی هستند که می توان آنها را با مالیدن یک چراغ جادو یا شیء احضار کرد. این جن ها به عنوان نگهبانان، محافظان و به ارمغان آورنده بخت و اقبال شناخته می شدند. غول حلقه نماد کارما و غول چرغ نماد ذهن ناخودآگاه است که با دسترسی به آن هر آرزوی انسان برآورده می‌شود. تحلیل دقیق این نماد پردازی از حوصله‌ی این مقاله خارج است.

از نظر شخصیت پردازی غول چراغ جادو در داستان اولیه نکته‌ی جالبی ندارد و فقط وقتی احضار می‌شود آرزو را برآورده می‌کند و به چراغ برمی‌گردد. برخلاف غول چراغ جادو در انیمیشن دیزنی که بامزه و دوست داشتنی است و تبدیل به دوست علاءالدین می‌شود. راستش را بخواهید قدیم ها فقط علاقه داشتند با داستان‌هایشان پندهای اخلاقی بدهند و کسی حوصله‌ی گنجاندن شوخی‌ در یک داستان آموزنده را نداشته پس خیلی هم جای تعجب ندارد که شخصیت یک محصول سینمایی کاریزماتیک باشد.

4) ابو و قالیچه‌ی پرنده

مشخصا در داستان اصلی علاءالدین با یک میمون اخمو و قالتاق دوست نیست و تنها یاور و همراهش مادرش است. با یک نگاه به انیمیشن‌های دیزنی می‌بینید که معمولا شخصیت‌های اصلی یک دوست حیوانی دارند مثلا راپونزل و آفتاب پرستش، هرکول و اسبش و غیره. قالیچه‌ی جادویی هم که در داستان‌های یهودی و اسلامی وجود دارد و همان قالیچه‌ی حضرت سلیمان است.

5) جاسمین

در حالیکه پرنسس جاسمین در انیمیشن و بیشتر در لایو اکشن شخصیت مستقلی دارد اما دختر سلطان در داستان اولیه بودیر البودور نام دارد و به جز دختر سلطان بودن هویت دیگری ندارد و به محض اینکه علاءالدین آرزو می‌کند می‌تواند با او ازدواج کند. جاسمین کم کم طی برخوردهایی که با علاءالدین دارد عاشقش می‌شود اما در داستان اصلی صرف تمایل علاءالدین، ازدواج بدون هیچ مشکل یا درامایی صورت می‌گیرد. (یک نشانه‌ی دیگر از تبعیض جنسیتی در ادبیات و فرهنگ)

۶) جادوگر بدجنس

بزرگترین تفاوت انیمیشن و داستان اینجاست. هر دو یک ویلن دارند اما جادوگر داستان یک آفریقایی تبار است که نقش زیادی در داستان ندارد و مطمئنا هیچ قصدی برای ازدواج با پرنسس یا ارتباط نزدیکی با قدرت سیاسی ندارد. اما در انیمیشن جادوگر قدرت سیاسی دارد و وزیر سلطان است. با توجه به رنگ پوستش احتمالا تبار خاورمیانه دارد و به جاسمین نزدیک است. در کتاب جادوگر برای اینکه خودش را به علاءالدین نزدیک کند به دروغ ادعا میکند که عموی اوست در حالیکه در انیمیشن مچ علاءالدین را هنگام بازدید پنهانی‌اش از قصر می‌گیرد.

7) پایان بندی

در داستان اصلی علاءالدین و همسرش جادوگر را گول می‌زنند، یک نوشیدنی سمی به او می‌دهند و او را می‌کشند. اما از آنجا که سال ساخت انیمیشن 1902 بوده و داستان خیلی قدیمی‌تر از این‌هاست (تازه دو قرن قبل در سال 1702 به فرانسوی ترجمه شده)، قوانین دنیا و اخلاقیات زمین تا آسمان فرق کرده و دیزنی هم شرکتی بوده و است که برای کودکان فیلم درست می‌کرده به طرز قابل درکی باید این پایان‌بندی را عوض می‌کرده. در نسخه‌ی دیزنی علاءالدین با هوش خودش و استفاده از طمع جعفر او را در یک چراغ جادو گیر می‌اندازد.

منابع: www.pookpress.co و https://screenrant.com/


انیمیشنعلاءالدیننقد فیلمدیزنیچراغ جادو
عاشق سینما هستم و یادداشتی بر فیلم ها و سریال هایی که میبینم رو با شما به اشتراک میذارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید