هانیه محمدی
هانیه محمدی
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

نقد سریال شوگان، قسمت اول || بهترین اپیزود اول سریال‌های حماسی؟

لرد توراناگا
لرد توراناگا

سریال شوگان را با گیم آف ترونز مقایسه می‌کنند. اینکه این گزاره چقدر درست است را به قضاوت خودتان واگذار می‌کنم اما یکی از خاندان‌هایی که متاسفانه به علت کمبود وقت سازندگان گیم آف ترونز نتواسنته بودند به خوبی به آن٬ها بپردازند خاندان گریجوی‌ها بودند که دریانوردا قهاری بودند. سریال شوگان تمرکز خودش را دقیقا بر روی همین گذاشته. داستان سریال در زمانی جریان دارد که سه کشور پرتغال، اسپانیا و انگلستان به دلیل نیروهای دریایی‌شان به قلع و قمع دنیا و به استعمار گرفتن کشورهای مختلف مشغول هستند.

سریال با نمایی از یک کشتی گم شده در مه شروع می‌شود. دریانورد جان بلک تورن به طور تصادفی سر از ژاپن در می‌آورد. او متوجه می‌شود پرتغالی‌ها و اسپانیایی‌ها آسیا را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و ژاپن در حال حاضر نصیب پرتغالی‌ها شده. حالا پرتغالی‌ها سعی دارند با تبلیغ دین مسیحیت فرقه‌ی کاتولیک مردم ژاپن را تحت سلطه‌ی خودشان در بیاورند و از فرصت‌های تجاری جدید نهایت استفاده را ببرند. مشخصا جان به عنوان یک انگلیسی وطن پرست و البته پروتستان تهدیدی برای پرتغالی‌ها است پس آن‌ها تصمیم می‌گیرند او را بکشند اما افراد دیگری برای پیچیده کرده عادلات قدرت سعی در حفظ جان او و ایجاد روابط اقتصادی سیاسی با انگلیسی‌ها دارند.

جان بلک تورن تنها خط روایی داستان نیست. داستان جالب تر به یوشی توراناگا بر می‌گردد که از خاندان‌های اصیل ژاپن و در حال حاضر قیم ولیعهد است. به دلایلی که هنوز کاملا معلوم نیست توراناگا قدرت زیادی ندارد. او که یکی از 5 عضو شورای سلطنتی است باید برای حفظ موقعیت و جانش بجنگد چون سایر اعضا دل خوشی از او ندارند و برای حذف او از معادله‌ی قدرت توطئه چیده‌اند. توراناگا با بازی معرکه‌ی هیروکی سانادا مقتدر، آرام و هوشمند به تصویر کشیده شده است و به راحتی مخاطب را با خودش همراه می‌کند.

سکانسی که توراناگا برای ملاقات با اعضای شورا حاضر می‌شود را به خاطر بیاورید؛ این سکانس طوری کارگردانی شده که انگار توراناگا برای میدان جنگ خودش را آماده می‌کند. موسیقی سریال لحظه به لحظه بالا می‌رود و بالاخره وقتی توراناگا وارد سالن تقریبا خلوتی که 4 عضو شورا رو به رویش نشسته‌اند (بیان تصویری زیبا از تنهایی توراناگا و مقابله‌ی او با 4 عضو دیگر) مخاطب کاملا شوکه می‌شود. با این حال دیالوگ‌های سریال به قدری خوب نوشته شده‌اند که می‌فهمیم چرا توراناگا اینطور خودش را برای ملاقات با اعضای شورا آماده کرده بود.

اما شخصیت مرموز سریال لیدی ماریکو است که سکانس معرفی جالبی دارد. یکی از خدمتگزارا توراناگا به خاطر اشتباهش تصمیم می‌گیرد به رسم آن زمان ژاپن نسل خودش را نابود کند. وقتی سراغ پسر نوزادش می‌رود، مادر بچه اجازه نمی‌دهد پسرش را بکشند. اینجاست که لیدی ماریکو وارد می‌شود و مادر بچه را متقاعد می‌کند. با اینکه فعلا چیز زیادی از ماریکو نمی‌دانیم اما قدرت متقاعدکنندگی‌اش و میانجی‌گری او برای تسهیل مرگ یک کوردک بی‌گناه این هشدار را به ما می‌دهد که باید مراقب این زن باشیم. هنوز گذشته‌ی لیدی ماریکو مشخص نیست اما از آنجا که به پدرش اشاراتی می‌شود می‌توان حدس زد که پدر ماریکو یا درگیر یک توطئه‌ی سیاسی شده و به قتل رسیده یا خودش با دست خودش قبر خودش را کنده که احتمال مورد اول بیشتر است.

به طور کلی سریال سعی می‌کند شخصیت‌ها را به خوبی به ما بشناساند و از آنجا که اتفاقات سریال در قرن هفدهم (1600) میلادی در جریان است از طریق شخصیت‌ها ما را با سنت‌های ژاپن آن دوران آشنا کند. تصویربرداری سریال، دیالوگ‌ها و اتفاقات همه و همه از نکات جذابی هستند که تماشاگر را مشتاقانه به دنبال خودش می‌کشاند.


سریالگیم آف ترونزشوگاننقد سریال شوگانتوراناگا
عاشق سینما هستم و یادداشتی بر فیلم ها و سریال هایی که میبینم رو با شما به اشتراک میذارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید