برای شناخت وضعیت اسف بار حقوق زنان در هند لازم نیست حتما به این کشور سفر کرده باشید یا آمارهای مربوطه را از منابع معتبر بخوانید. همین که سری به سینمای هند و فیلمهای جریان اصلیاش بزنید کافی است. زنان در فیلمهای هندی همیشه افراد دست و پا بستهای هستند که برای رسیدن به حقشان به مردان نیاز دارند. حتی اگر وکیل تحصیلکردهای باشند که برای آزادی زندانیان میجنگد (فیلم ویر زارا) باز هم در حاشیه قرار دارند. هند یکی از بدترین کشورها از نظر برابری جنسیتی است. حتی در همین سالها که اقتصادشان تکانی خورده و طبقهی متوسطش در حال شکلگیری است، حتی با وجود نرخ بالای تحصیلکردههایشان در بهترین دانشگاههای بهترین کشورها باز هم جامعهی هند یک جامعهی سنتی است که هنوز خیلی جای پیشرفت دارد. ناسلامتی داریم از جامعهای از حرف میزنیم که فیلم animal با بازی رانبیر کاپور با وجود خروار خروار کلیشهی جنسیتی که چه عرض کنم ضد زنش میشود فیلم پرفروش سال و فیلمی در مورد یک خلبان زن که بر اساس واقعیت هم هست تحریم میشود.
حالا اما سینمای کهنه این سرزمین باستانی در حال تغییر است و بالاخره چیزی که تا چند سال پیش اصلا قابل تصور هم نبود اتفاق افتاده، ساخت فیلمی با محوریت زنها. بله، درست شنیدید! در سینمای جریان اصلی هند فیلمی ساخته شده که سه نقش اصلی دارد که هر سه زن هستند و نه تنها منتقدها تحویلش گرفتهاند که فروش خوبی هم در گیشه داشته و به نقل از ویکی پدیا سومین فیلم پرفروش سال شده.
فیلم دست روی داستان جالبی گذاشته. در بیشتر نقاط دنیا خدمهی هواپیماها بیشتر از زنان تشکیل شده. این تصمیم که پیشینهی جنسیت زدگی دارد (توضیح این موضوع که البته اگر توضیح واضحات نباشد از حوصلهی این مقاله خارج است) در سالهای اخیر تعدیل شده و حتی در فیلم هم دو نفر از مهمانداران مرد هستند اما همچنان برقرار است. در سالهای اول تاسیس شرکتهای هواپیمایی در هند، خدمهی هواپیما بودن برای زنان چنان شغل با پرستیژی بوده که درآمد آن از هنرپیشگی بیشتر بوده و برای زنان تحصیلکردهی زیباروی کارکردن به عنوان مهماندار هواپیما افتخار محسوب میشده. در زمان داستان فیلم البته چنین خبری نیست و اتفاقا شرکت هواپیمایی کوه نور در حال ورشکستگی است. خدمهی هواپیمایی که پروتاگونیستهای فیلم هستند سه زن به نامهای گیتا (با بازی تابو)، جاسمین یا یاسمن (با بازی کارینا کاپور) و دیویا (با بازی کریتی سانون) هستند که هر کدام قصهی خودشان را دارند:
گیتا که زن پا به سن گذاشته و در شرف بازنشستگی است در دوران جوانی دختر شایستهی شهرشان بوده و حالا به خودش میآید و میبیند که ای دل غافل! رشتهی جوانی را داده و هیچی دستگیرش نشده که هیچ، حقوق بازنشستگیاش هم در خطر است. تاره این وسط آرزوی داشتن یک رستوران و زندگی بیدغدغه هم داشته که هیچ وقت به آن نرسیده. جاسمین داستان متفاوتی دارد. او فرزند طلاق است و پدربزرگش او را بزرگ کرده. حالا پدربزرگ هم در حال مرگ است و نگران آیندهی نوهی عزیزش که هیچ کس را از دار دنیا ندارد. دیویا که جوانترین زن گروه است زیر بار هزار جور وام دانشجویی است و آرزو داشته خلبان شود اما به جای آن مجبور شده به خانواده دروغ بگوید و به جای در اختیار داشتن فرمان و هدایت هواپیما خوش خدمتی مسافرانش را بکند.
داستان فیلم از آنجا شروع میشود که این سه نفر متوجه میشوند سرمهماندارشان که در ظاهر پیرمرد بیآزاری بوده تمام این مدت طلا قاچاق میکرده. بعد از کمی تعلل و تردید که طبیعی است هر سه تصمیم میگیرند که برای بهبود اوضاع زندگیشان وارد ماجرای قاچاق شوند. انگیزهی هر ۳ نفر هم اقتصادی است هم کمک به آدمهای عزیز زندگیشان. از اینجا به بعد داستان را دیگر لو نمیدهم که خودتان ببینید هر چند که احتمالا آخرش قابل حدس است.
از نظر فنی خدمه حرف زیادی برای گفتن ندارد. فیلمنامه به سبک فیلمهای این روزهای بالیوود زیادی شلوغ و پر زرق و برق است و آنقدر که باید نه به درونیات شخصیتهایش پرداخته نه خود بازیگران مخصوصا کارینا کاپور آنقدر توانایی دارند که بیننده را تحت تاثیر قرار بدهند. کارگردان هم که قدرت بالایی در داستان گویی ندارد و نتوانسته فیلم یکپارچهای بسازد. کمدی فیلم یک جاهایی در آمده و بامزهست اما یک جاهایی زیادی اغراق شده و بیرون زده از فیلم است. البته فیلمنامه کاشت و برداشتهایی دارد که جای تقدیر دارد ولی اگر همان را هم نداشت میشد race 3 که عملا از توی آستینش توئیست در میآورد. با اینکه شخصا مونتاژها را دوست دارم اما باز هم بالیوود زیاده روی میکند و آنقدر مونتاژهایش را طولانی میکند که جذابیت آن از بین میرود و فراموش میکند تا آنطور که شاهکاری مثل بهتره با ساول تماس بگیری انجام میداد، با مونتاژ هم داستانگویی کند. عیب بزرگ خدمه این است که میتوانید به جای هر کدام از شخصیتهای زنش یک مرد بگذارید و آب از آب تکان نخورد. یعنی با وجود اینکه فیلم اتفاق مثبتی است اما انگار فیلم را برای چند بازیگر مرد نوشته اند و بعد برای همراهی با موج فمنیستی و به دست آوردن دل نتفلیکس با کمی تغییر بازیگران زن را برای ایفای نقشهای استخدام کردهاند.
خدمه اتفاق مثبتی در سینمای هند است و با اینکه داستان جدیدی ندارد یا خلاقیتی در اجرا و داستان گوییاش ندارد اما همچنان اگر طرفدار سینمای هند هستید دیدن آن را به همراه چند بسته پفیلای پنیری خوشمزه به شما توصیه میکنم.