در خلال بحران گرمای شیکاگو نویسنده با مقایسه در میان محلات متعدد به این نتیجه رسید که یکی از عوامل تفاوت میزان آسیب دیدگی از بحران در میان محلات، مفهومی با نام "زیرساخت اجتماعی" میباشد؛در مناطق آسیب دیده و مناطق تاب آور، با وجود ارزشهای یکسان و عدم تفاوت فرهنگی، به دلیل تفاوت در میزان زیرساخت اجتماعی سالم شاهد تفاوت در میزان سرمایه اجتماعی و تفاوت نتیجه، در بحرانِ یکسان بودهایم. زیرساخت اجتماعی شرایط فیزیکی است که چگونگی توسعه سرمایه اجتماعی را تعیین میکند. زیرساخت اجتماعی به هنگام قوت، مشوق ارتباط و همکاری است و زمینه مشارکت اجتماعی را فراهم میاورد و به هنگام ضعف مانع فعالیت اجتماعی است که خود نشان دهنده تاثیر مهم آن در سرمایه اجتماعی میباشد.
انسانها در مکانهایی که زیرساخت اجتماعی سالم دارند ارتباط برقرار میکنند و در بستر فعالیتهای مورد علاقه روابط را گسترش میدهند؛ به دلیل آنکه زیرساخت اجتماعی بستر تعاملات چهره به چهره است، به شکلی سنگ بنای زندگی عمومی انسانهاست.
تاثیر مسئله زیرساخت اجتماعی فراتر از این موضوعات بوده و در بهبود مسائلی مانند امید به زندگی و مهاجرت نقش بسزایی بازی میکند زیرا این مناطق به شکل معناداری امنتر و سالمتر از مناطق فاقد زیرساخت اجتماعی بودهاند.
زیرساخت اجتماعی با ایجاد همدلی در میان افراد امکان حل آسانتر مشکلات جامعه را فراهم آورده و منجر به کاهش شکاف اجتماعی خواهد شد.
با این تفاصیل دولتها با سرمایهگذاری در برنامههای اجتماعی که به سود عامه مردم است نقش قابل توجهی در افزایش این زیرساخت اجتماعی و سرمایه اجتماعی خواهند داشت و از سوی دیگر با کاهش سرمایه گذاری در حوزه عمومی شاهد کاهش سرمایه اجتماعی خواهیم بود.
در سده حاضر با وجود افزایش ارتباطات در فضای مجازی شاهد افزایش انزوا و فردگرایی هستیم زیرا ایجاد پیوندهای واقعی نیازمند ارتباط چهره به چهره است، از این روی دو تفکر غالب برای بازسازی جامعه وجود دارد که اولی مبتنی بر نگاه فن سالارانه و مهندسی نظامهای فیزیکی است تا امنیت افزایش یافته و چرخش مردم و کالاها تسهیل شود. نگاه دوم مدنی است و مشتمل بر ترویج انجمنهای داوطلبانه است تا مردم را به اجتماعت پیوند بزند؛ اما اینها راه حلهای جزئی هستند و زیرساخت اجتماعی قطعه گمشده این پازل است یعنی ساخت مکانهایی که همه را در خود گرد میآورد.
زیرساخت اجتماعی نقش حیاتی اما نه چندان مورد اعتنا در جوامع مدرن دارد. محیط اجتماعی و فیزیکی آنچنان رفتار ما را شکل میدهد که از شناخت آن عاجزیم و در چگونه زندگی کردن ما و تا شیوه رفت و آمد ما تاثیرگذار است.
چه چیزی را زیرساخت اجتماعی بدانیم و چه چیزی را نه؟
این که مکانی زیرساخت اجتماعی باشد یا نه بستگی به شکل سازماندهی آن دارد.
در تعریفی گسترده تمام موسسات عمومی مانند پارکها، بوستانها، زمینهای ورزش و... که مردم را به قلمرو عمومی دعوت میکنند زیرساخت اجتماعی میباشند. سازمانهای محلی از جمله کلیسا و انجمنهای مدنی زمانی به عنوان زیرساخت اجتماعی عمل میکنند که یک فضای کالبدی جاافتاده برای گرد هم آمدن مردم در اختیار داشته باشند. موسسههای تجاری نیز میتوانند زیرساخت اجتماعی باشند به ویژه زمانی که به عنوان "فضای سوم" عمل کنند؛ یعنی مکانی برای گرد هم آمدن مردم بدون اعتنا به چیزی که خریدهاند.
به صورت کلی زیرساختهای سخت مانند شبکههای برق، سامانه آبرسانی، فاضلاب و... زیرساخت اجتماعی نیستند؛ اما میتوان زیرساخت سخت را به شکلی طراحی کرد که زندگی مدنی را بهبود ببخشد و مکانی برای گرد آمدن انسانها قرار بگیرد.
انواع زیرساخت اجتماعی
انواع متفاوتی از زیرساخت اجتماعی موجود است مانند مدارس و انجمنهای مذهبی که حمایت کننده از تعاملات مستمر و طولانی مدت میباشند؛ برخی دیگر از زیرساختها از تعاملات کوتاه مدت حمایت میکند مانند بازراهای خیابانی.
برخی زیرساختها نیز ضد اجتماعی میباشند و سبب افزایش تبعیضها میشوند مانند برخی باشگاههای اختصاصی و یا دیوار حائل در منطقه فلسطین.
در برخی موارد مناطق طبیعی میتواند زیرساخت اجتماعی مبدل گردد که بستگی به شکل سازماندهی آن دارد به عنوان مثال جنگلها و سواحل میتوانند از دسته زیرساخت اجتماعی تلقی گردند.
تاثیر اقتصادی
زیرساخت اجتماعی علاوه بر افزایش سرمایه اجتماعی و گسترش دموکراسی دارای تاثیرات اقتصادی نیز میباشد زیرا با جلب حضور مردم سبب گسترش کسب و کارها و گردشگران خواهد شد.
موانع برقراری زیرساخت اجتماعی
افزایش وقت گذرانی در فضای مجازی با وجود این که سبب گسترش ارتباطات گشته است به دلیل همراه بودن اکثر ارتباطات در این فضا همراه با گستاخی و فضای ارتباطی متفاوت این بستر با فضای واقعی، اکثرا منجر به یک ارتباط واقعی همانند ارتباط چهره به چهره نمیگردد. از طرف دیگر سلب آزادی از طرف والدین برای وقت گذرانی نوجوانان در فضاهای عمومی بر خلاف نسلهای گذشته سبب شده تا این قشر بیشتر به فضای مجازی پناه برده و در نتیجه منزویتر گردد.
زیرساخت اجتماعی و ارتکاب جرم
در بررسی علل ارتکاب جرم معمولا به زمینه نژادی، سطح درآمد، میزان سواد و… توجه خاصی میشود حال آنکه یکی از عوامل تاثیرگذار در ارتکاب جرم، محل رخداد آن است به شکلی که در مکانهایی با سطح یکسان تحصیلات، درآمد، نژاد و… شاهد تفاوت قابل توجه در میزان ارتکب جرم میباشیم. در مکانهایی که دسترسی افراد به یکدیگر آسانتر و امکان بیشتر شناخت افراد حاضر در یک منطقه از همدیگر فراهمتر است، امکان ارتکاب جرم کمتر میشود و به اصطلاح "چشم مراقب خیابان" زمینه ارتکاب جرم را کاهش میدهد.
از طرف دیگر باید توجه داشت ایجاد اجتماعات محصور از طریق روشهایی مانند امنیت خصوصی، افزایش نظارت با سیستمهای مراقبتی، اجرای حصار و حائل میان مناطق و… شاید عامل کاهش ارتکاب جرم شود اما از طرف دیگر سبب کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خواهد شد از این رو ایجاد یک زیرساخت اجتماعی مناسب راه حل مناسبتری برای ارتقای هم زمان سرمایه اجتماعی و کاهش میزان ارتکاب جرم میباشد.
ایجاد کسب و کارها به عنوان یکی از مصادیق چشم مراقب خیابان و زیرساخت اجتماعی که مکانی برای تعامل انسانها فراهم میآورد، به ویژه مکانهایی مانند کافیشاپ و رستوران و…، یکی از روشهای کاهش ارتکاب جرم میباشد هر چند به دلیل آنکه در مناطقی ایجاد این نوع از کسب و کارها میتواند باعث اعیانیسازی و مقاومت مردم محلی شود به صورت کلی توصیه نمیشود. از طرف دیگر اقداماتی مانند افزایش فضای سبز به مثابه یک زیرساخت اجتماعی تاثیر بسزایی در کاهش جرم در مناطق داشته و مقاومت کمتری از طرف مردم محلی را در پی داشته است.
زیرساخت اجتماعی و موسسات آموزشی
موسسات آموزشی بخشهای حیاتی زیرساخت اجتماعی هستند؛ آنها میتوانند به نحو چشمگیری زندگی والدین و کودکان را بهبود بخشند اما زمانی که نباشند به احتمال زیاد هر خانواده به حال خود رها میشود. طراحی کالبدی موسسات آموزشی تاثیر بسزایی در افزایش احتمال برخوردهای اتفاقی را داراست و در نتیجه میتواند نقش یک زیرساخت اجتماعی مناسب را بازی کند.
این مسئله همانقدر که برای مدارس صادق در ارتباط با دانشگاه نیز صادق است. دانشگاه محل برخورد نظرات متفاوت است و بهترین نهاد برای آموزش زندگی مدنی است. برای مثال الگوی سنتی دانشگاهی پیرامون اتاقهای کوچکی سازمان یافته که در هر کدام دانشجویان به همراه اساتید مشغول میباشند اما در الگوی معاصر شاهد فضاهای بزرگ، باز و چند منظوره هستیم که حامی تماسهای اتفاقی خوشایند و مشوق همکاری میان افراد درحوزههای مختلف است.
به هر میزان که این فضای آموزشی کوچکتر باشد و حس مالکیت را منتقل میکند میتواند در ایجاد همبستگی و همچنین جلوگیری از وقوع نابهنجاری جلوگیری نماید؛ به عنوان مثال کاهش اندازه و تعداد دانش آموزان مدرسه در نتیجه یک تحقیق در ایالات متحده نشان دهنده افزایش تعداد فارغ التحصیلان و میانگین نمرات آنها بوده است.
همچنین جدایی دانشگاه از ساکنان منطقه نیز میتواند یکی از عوامل کاهش همبستگی اجتماعی و ایجاد حس خود برتر بینی در دانشجویان باشد. به عنوان مثال شرایط سخت پذیرش دانشگاه که آن را مختص یک طبقه و نژاد میکند و عدم همکاری و ارتباط میان دانشگاه و ساکنان منطقه بر سر موضوعات کالبدی، از عوامل کاهش همبستگی اجتماعی است.
زیرساخت اجتماعی و اعتیاد
مسئله اعتیاد به تنهایی یک علت ندارد اما شواهد رو به افزایشی نشان میدهد عامل اغلب نادیده گرفته شده، نبود انسجام اجتماعی و حمایت اجتماعی است. تعداد قابل توجهی از تحقیقات عصب شناختی نشان میدهد که مواد مخدر معادل خوبی برای پیوستگی به اجتماع است و نبود این مواد سبب احساس گسستگی از اجتماع میگردد. از طرف دیگر تحقیقت تجربی نیز نشان میدهد پیوند آشکاری میان قوت پیوندهای اجتماعی یک اجتماع و تواناییاش برای ایستادگی در برابر سومصرف مواد وجود دارد. در این پژوهش چیزهایی مانند تراکم سازمان مدنی و میزان مشارکت شهروندان درانتخابات اندازه گیری شده بود که نشان میداد اجتماعات با سرمایه اجتماعی قویتر در برابر اجتماعات به نسبت شکننده بیشتر در امان بودهاند؛ چنین یافتهای میتواند نشان دهنده این موضوع باشد که در اجتماعات قویتر احتمالا آدمها کمتر گرفتار اعتیاد شده و قطع پیوندهای اجتماعی عامل مرگ معتادین است.
مزارع شهری
یکی از عوامل مهاجرت در مناطق مختلف کمبود مواد غذایی سالم و با کیفیت میباشد؛ در این شرایط گروههایی که توانایی مهاجرت داشته باشند اقدام به آن کرده و گروههای دیگر با عوارض ناشی از مصرف مواد غذایی کم کیفیت دست و پنجه نرم میکنند. از طرف دیگر استفاده از مناطق بلا استفاده شهری در جهت تامین مواد غذایی یکی از راههای پاسخگویی به این معضل است که علاوه بر این نوع منافع دارای مزیتهایی مانند کاهش انزوای اجتماعی، افزایش انسجام، مشارکت مدنی، تعاملات و تعلق محلهای میگردد. همچنین سبب ایجاد احساس مثبت در کودکان شده و میزان استرس در بازدید کنندگان نیز به مقدار قابل توجهی کاهش میابد.
زیرساخت اجتماعی و فضای سبز
در پژوهشی در ارتباط با میزان تاثیر فضای سبز بر اضطراب نتیجه گرفته شد زیستن در برابر قطعات آباد شده و سبز شده تاثیر بسزایی در کاهش استرس داشتع حال آنکه زیستن در کنار فضاهای شهری آسیب دیده باعث جریان دائمی اضطراب در زندگی خواهد شد. به تعبیری بهبود در فضای کالبدی حتی تغییراتی ارزان مانند تبدیل قطعه زمینهای خالی به فضای سبز کوچک میتواند منجر به جریان فواید گسترده برای سلامتی شود.
زیرساخت اجتماعی؛ سالمندان و کودکان
تنهایی زیستن یکی از عوامل تهدید کننده انسانهای مسن است که در معرض بیتحرکی و انزوا قرار گرفته اند و از مشکلاتی مانند کاهش سلامتی جسمی و ذهنی رنج میبرند. سرمایه گذاری در زیرساخت اجتماعی و احداث مکانهایی که مشوق سبک زندگی فعال در حوزه عمومی و تعاملات فراوان باشد میتواند پاسخی به این معضل باشد. در سنگاپور، که رتبه سوم امید به زندگی در جهان را دارا است، اکثر سالمندان در مجتمعهای مسکونی عمومی زندگی میکنند که دسترسی مناسبی به محوطههای عمومی پویا مانند غذاخوریها، پارکها، زمین ورزشی، مسیر تجاری دستفروشان و... دارا است. این امکانات سبب ایجاد شبکهای از تعاملات و ارتقای حمایت اجتماعی خواهد شد که تاثیر بسزایی در زندگی سالمندان میگذارد.
کاهش بودجه عمومی، نظارت دائمی بر کودکان، فشار برای موفقیت تحصیلی، گسترش فرهنگ فضای مجازی و... از عوامل کاهش وقت گذرانی کودکان و نوجوانان در زیرساختهای اجتماعی است و سبب ایجاد معضلاتی نظیر افزایش چاقی و استرس و کاهش مهارت برای مشارکت در زندگی مدنی گشته است. تحقیقات نشان میدهد رو به رو شدن کودکان با افراد و مکان های جدید نقش مهمی در ارتقای مهارت های مدنی و پویایی اجتماعی آنها دارد.
زمینه مشترک
وجود زمینه مشترک برای برقراری ارتباط در یک منطقه مانند فعالیت در یک کارخانه سبب میشود به دلیل تعامل چهره به چهره و همکاری در ورای مرزهای اجتماعی معمول از تعلقات درون گروهی و پیش داوری علیه دیگران کاسته شود. زندگی در میان گروههای همسو و عدم برقراری ارتباط با دیگر گروههای جامعه سبب افزایش تنش در جامعه میشود همچنین جامعه مدنی زمانی که منظما در تماس با آدمهای متفاوت است بهتر کار میکند.
در زمانه اخیر ساختار فضای مجازی به شکلی است که حامی هویت گروهی و قرار دادن افراد در یک اتاق پژواک است.
گروههای مطرود شده نیز در اکثر مواقع مکانهای خاصی را برای ایجاد ارتباط با دوام درون گروههای خود فراهم میآورند. از این روی در جوامع تفکیک شده وجود زیرساخت اجتماعی مناسب برای برقراری تعامل میان گروههای اجتماعی متفاوت در راستای افزایش همبستگی اجتماعی یک ضرورت شناخته میشود.
مکانهای مذهبی
اهمیت سازمانهای مذهبی از این روی است که صرفا مکان نیایش نیستند و برای اجتماع سازی از مکانهای مهم شمرده میشوند. بنیان اماکن مذهبی بر توجهات اخلاقی و معنوی است و با زندگی پیروان خود ممزوج است؛ همچنین این اماکن در ارائه خدمات متفاوت آموزشی، گروه مطالعه و... فعال میباشند و زمینه مناسبی برای ایجاد تعاملات اجتماعی فراهم میآورند.
زیرساخت اجتماعی و حوادث
تجربه نشان داده است در بحرانهای متفاوت که نهادهای دولتی عملا در کمک رسانی فلج میشوند، محلات دارای زیرساخت اجتماعی قویتر به دلیل شبکههای اجتماعی مستحکم توانایی کمک رسانی بهتری در ارائه خدمات اولیه و حمایتگری از افراد جامعه داشتند. این شبکههای ظریف و چابک انعطاف بیشتری را برای مقابله با حوادث غیر مترقبه دارا میباشند.
زیرساخت اجتماعی و امنیت اقلیمی
تغییرات اقلیمی در سده اخیر موجب رخداد برخی بحرانها نظیر سیل و طغیان رودها گشته است و پیشبینی میشود در آینده شاهد رویدادهای بیشتری از این دست باشیم. از همین روی کشورهای متفاوت اقدام به ساخت تاسیسات متنوعی برای مقابله با این اتفاقت کردهاند؛ تمرکز بر ساخت "بناهای چند منظوره" برای مقابله با این حوادث یکی از اتفاقات مهم در تاسیس زیرساخت اجتماعی است به شکلی که این تاسیسات قابلیت پذیرش افراد مختلف و تعاملات آنها را دارند.