بوروکراسی در ادبیات وبری به سازمانی گفته میشه که مبتنی بر عقلانیت ابزاری و بر اساس منطق هزینه و منفعت جمعی عمل میکنه. این یعنی یک سازمان بوروکراتیک اولاً یک سازمان عقلانیه. ثانیاً این عقلانیت ماهیت ابزاری داره که بر اساس بهینهسازی متغیرها عمل میکنه.
خب! اگر کمی در پیچ و خمهای این تعریف وبری از بوروکراسی دقیق بشیم میفهمیم آنچه که در عرف جامعهی ایرانی بوروکراسی خوانده میشه یک نا بوروکراسیه! چرا که از اساس بهینهسازی و ادبیات کاهش هزینهها و افزایش منافع در آن لحاظ نمیشه.
یادمه یکی از دوستام سر پروژهی سربازیش به یه مشکلی بر خورد و فرد مسئول پشت سامانه نشسته بود و به اون میگفا اصلاً چنین پروندهای در سیستم وجود نداره. نکتهی جالب توجه اینه که این دوست ما مدت زیادی نزدیک به ۶ ماه رو درگیر این پروژه بود یک هو متوجه میشه از اساس همه چیز روی هوا است! به همین ترتیب به زیبایی هر چه تمامتر فقط در یک رویداد ۶ ماه از زندگی یک انسان تلف میشه.
این فقط یه نمونه است. هر کدوم از ما تجربههایی نظیر این رو توی فضای اداری ایران داشتیم. فرآیندهای عجیب و غریب و بیسر و تهی که نه هدفش معلومه و نه حتی رویههای حساب شدهای داره.
توی این نوشته فقط میخواستم به این اشاره کنم که این به هیچ وجه یک بوروکراسی به معنای وبری نیست و نباید از این تشابه لفظی دچار خطا در درک نظام اداری ایران بشیم. نظام اداری ایران به معناب دقیق کلمه یک نا بوروکراسی است!