برای خودت یک هدف مشخص کن که اگر انجامش بدی، وضع زندگیت بدتر نمیشه.
درست خوندی! ما همیشه اول میریم به سمت ساخت یه زندگی رویایی و خفن. اما اول از همه باید یاد بگیریم دور وبر خودمون رو ببینیم. باید از اطراف جای خوابمون شروع کنیم و بعد به اتاق، و بعد به خونهمون برسیم. واقعا یه هدف میتونه به همین اندازه ساده، اما تاثیرگذار باشه.
فرایند رسیدن به هدفت را تا حد احمقانه و مسخرهای ریز کن.
این یعنی رفتارهای لازم برای رسیدن به هدفت رو تا جای ممکن به اعمالی تبدیل کنی که بتونی تو کمترین زمان ممکن، و با کمترین انرژی انجام بدی. این روند کم کم باعث میشه هم عادات مفیدی بسازی که در باقی زندگیت به دردت میخوره، و هم فرایند رسیدن به اهدافت دیگه سخت به نظر نمیاد!
آدما همیشه جایزه دوست دارن، چه وقتی دو سالشونه، چه وقتی نود سال ...!
وقتی یه پیروزی کوچیک به دست میاری، راحت ازش نگذر. اگر پا شدی و تختت رو مرتب کردی، این یعنی تو به بهبود زندگیت متعهدی. پس برای هر پیروزی کوچیک به خودت جایزه مناسبی بده تا خودت رو به تداوم اون رفتار تشویق کنی. آخر هر روز هم ۳ تا از پیروزیهای اون روز رو بنویس!
دقیقا عین «نشان حاکم بزرگ، میتی کومان»، که باعث میشد همه خودشون رو جمعوجور کنن، و یادشون بیاد که چخبره، توهم باید برای خودت یه عبارت قدرتی پیدا کنی.
با هر بار تکرار این عبارت باید یادت بیاد که کجا هستی؟ چه میکنی؟ کجا میخوای بری؟ و آیا الان داری مطابق اهدافت عمل میکنی یا نه؟
مگه قبل اینکه میخوای بری مسافرت همه جاده ها رو چک نمیکنی؟
برای اهدافت هم باید نقشهای رو ترسیم کنی که تمام موانع و مشکلات احتمالی رو مشخص کنه. اینطوری یا زودتر دوری میکنی ازشون، و یا موقع مواجهه باهاشون سریعتر از پسشون بر میای!
دوست من، بخواه و حرکت کن، باقیش خودش حل میشه!