ویرگول
ورودثبت نام
حسام‌الدین شمس
حسام‌الدین شمس
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

نکاتی درباره کتاب درمان شوپنهاور


پیش نوشت: در این یادداشت قصد دارم که مروری از کتاب درمان شوپنهاور از اروین یالوم به همراه نظرات شخصی ام را بنویسم.



همه ما درونمان لایه های مختلفی داریم، لایه هایی که شاید خودمان هم از آنها خبر نداشته باشیم، اما پنهانی بر روی تصمیم گیری های ما و کنش های ما اثر می گذارد.

مارک منسن می گوید: خودآگاهی مانند یک پیاز است. لایه های زیادی دارد و هر چه بیشتر لایه های آن را بردارید احتمال این که به گریه بیفتید بیشتر می شود.

چندی پیش جمله ای در تلگرام خواندم که به یاد ندارم از چه کسی نقل شده بود اما مفهومش این است:

هر انسانی سه شخصیت دارد.
شخصیتی که در جامعه نشان می دهد.
شخصیتی که در خانواده نشان می دهد.
شخصیتی که درون خودش دارد. این شخصیت از همه شان حقیقی تر است و فقط خودش از آن خبر دارد.

شاید در پشت نقاب یک قدیس فاحشه ای نهفته باشد.

شاید در پشت صورتکی خندان دندان های تیز حسادت نهفته باشد.

شاید در پشت نقاب حماقت خردی نهفته باشد.

شاید...


بارها احساس کرده ام که عواطف، هوس ها، رویاها و... در ذهنم دارم که دارد از درون مثل موریانه ای که چوب می جود در حال جویدن زندگی من است. دوست دارم در چنین مواقعی فریاد بزنم تا کسی به دادم برسد اما حیف که کسی نیست. فقط من (فقط من!) هستم که می توانم مسئله ام را حل کنم و هیچ کس دیگری نیست. من تنها هستم. تنهایی که همه گریبانگیرش هستیم.

اما چه می شود اگر بتوانیم فقط جزئی از روح پر تلاطممان را با دیگران سهیم شویم؟

این دقیقا همان کاری است که در گروه درمانی رخ می دهد. افراد خودافشایی می کنند و گاهی می بینی که بی شرمانه ترین تجریبات زندگی خود را نیز روایت می کنند.

وقتی که کتاب درمان شوپنهاور را می خوانی هر بار در جریان گروه درمانی احساس می کنی مثل حضرت موسی هستی که در کار خضر دخالت می کند! مدام با لایه های مختلف شخصیت ها و چند بعدی بودن انسان ها رو به رو می شوی.

ناگهان شروع به تحسین یکی از شخصیت ها می کنی و بعد می بینی سیاهی های خاص خود را دارد، از یکی از اعضای گروه می خواهی متنفر بشوی اما ناگهان بعد از بازگو کردن روایتی از زندگی اش تبدیل به فرشته می شود!

کتاب در مورد چیست؟

ویژگی کتاب های اروین یالوم چند منظوره بودنشان هست!

داستان درباره روان درمانگری به نام جولیوس است که یکی از بیماران قدیمی اش به نام فیلیپ را دعوت می کند به پیوستن به گروه درمانی که در آن مسئول است و در ادامه، وقایع داستان در این گروه درمانی شکل می گیرد.

فیلیپ در گذشته مبتلا به اعتیاد جنسی بوده است و بابت این موضوع سه سال تحت درمان جولیوس بوده و در طی این سه سال جولیوس موفق به درمان او نشده است. فیلیپ درمان را رها می کند. به سراغ مطالعه آثار فیلسوفان می رود و به تدریج می تواند بر این غریزه مقابله کند. پررنگ ترین این فیلسوفان آرتور شوپنهاور بوده است. به همین سبب در میان هر چند فصل کتاب، بخشی از زندگینامه این فیلسوف را می خوانیم.

یالوم درباره شوپنهاور می نویسد:

تردیدی نیست که شوپنهاور یک انسان گریز تمام عیار بود. بدبین، متکبر و پنهان کار بود و با خوار پنداشتن دیگران، آن ها را به بازی می گرفت ( دوپایان اصطلاحی بود که برای آدم ها به کار می برد) ،یکی از ناخوشایندترین شخصیت های تاریخی برای پیوستن به یک گروه درمانی. ولی فرض کنید این کار را می کرد! چه چالشی برای آن گروه درمانگر پدید می آورد! و حضورش در گروه چه کیفی داشت! و فکرش را بکنید: اگر گروهی بتواند به آرتور شوپنهاور کمک کند، به هرکس دیگری هم می تواند!

فیلیپ به راستی بدل شوپنهاور است و به همین سبب گروه را به چالش می کشد.

برای چه کسانی درمان شوپنهاور جذاب است؟

ارزش کتاب در این است که به بررسی روابط انسانی می پردازد. از طرفی از تاثیر گذاری ارتباطات انسانی در درمان مسائل روحی انسان، دچار حیرت می شوی. از سویی زمانی که عقاید شوپنهاور را می خوانی ستایشگر انزوا و تنهایی می شوی.

این کتاب برای کسانی که ستایشگر تنهایی و دوری از مردم هستند، مفید است.

همچنین برای کسانی که همیشه در وسط اجتماعات بوده اند و تنهایی برایشان معنایی ندارد می تواند مفید باشد.

برای اشخاصی که علاقه مند هستند تا با شوپنهاور، زندگی اش و عقایدش آشنا بشوند می تواند جالب باشد.

به طور کلی این کتاب درباره مفاهیمی چون، تنهایی، غرایز انسان، شخصیت انسان، ارتباطات انسانی و فلسفه آرتور شوپنهاور صحبت می کند.

البته خود اروین یالوم می گوید هدفش از نوشتن این کتاب برای بررسی چهار مقوله بوده است:

1- گروه درمانی چگونه اثر می کند؛

2- فلسفه به طور عام و فلسفه ی آرتور شوپنهاور به طور خاص چگونه می توانست روان درمانی را تحت تاثیر قرار دهد؛

3- زندگی غریب آرتور شوپنهاور و نابهنجاری مهم فردی اش چگونه نتایج فلسفی اش را تحت تاثیر قرار داد.

4- مرگ آگاهی چگونه بر زندگی و رفتار فرد اثر می گذارد.




در نهایت یادداشت را با چند جمله از این کتاب به پایان می برم:


  • فردی با استعدادهای والا و نادر ذهنی که به حرفه ای صرفا مفید گمارده شود، مانند یک ظرف با ارزش تزئین شده با زیباترین نقش هاست که به جای دیگ آشپزخانه استفاده شود.
  • رنج های عظیم موجب می شوند رنج های کوچک تر دیگر احساس نشوند و برعکس، در نبود رنج های عظیم، حتا کوجک ترین دردسرها و مزاحت ها مایه عذابند.
  • اگر رازم را مسکوت نگه دارم، آن راز زندانی من است؛ اگر بگذارم از دهانم خارج شود، این منم که زندانی آنم. بار درخت سکوت، میوه ی آرامش است.
  • هیچ گل سرخی بی خار نیست. ولی خارهای بی گل فراوانند.




نظر شما درباره درمان شوپنهاور چیست؟

اروین یالومدرمان شوپنهاورمرور کتابخلاصه کتاب
در این صفحه دیگر فعالیت نمی‌کنم./ ایمیل من: hesamshamsnia@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید