مهمترین و مؤثرترین عامل تعیینکننده در مقدرات حیات انسان «امتحان» است. ما قرار است در این دنیا امتحان شویم و الا اصلاً برای چه به این دنیا آمدهایم؟ امتحان فلسفۀ حیات انسان است و این عامل است که شرایط زندگی ما، فقر و ثروت ما و هر نوع موفقیت یا شکست ما در زندگی را تعیین میکند.
به زندگی «امتحانی» نگاه کنید؛ چون ما امتحانی آفریده شدهایم/جوانها امتحانی جوان هستند و پیرها هم امتحانی پیر هستند
اگر دعا میکنیم: «خدایا به من رفاه و امکانات بده» یعنی «خدایا مرا با رفاه و امکانات امتحان کن» یا اگر دعا میکنیم: «خدایا دردِ بیماری را از جان من ببَر» یعنی «خدایا مرا با بیماری امتحان نکن، مرا با سلامت امتحان کن» و الا بیماری و سلامتی، ماهیت مستقلی خارج از امتحان الهی ندارند. باید بدانیم که ما در بستر امتحان زندگی میکنیم. لذا باید امتحانی زندگی کنیم، چون اساساً ما امتحانی آفریده شدهایم!
هدف از امتحان گرفتن چیست؟ /امیرالمؤمنین(ع): هدف محوری امتحانات الهی، اخراج تکبر و ادخال تواضع در قلب است
آیا واقعاً اینهمه امتحانات دائمی و سخت برای خارج کردن تکبر از قلب انسان است؟! مگر ما دائماً در حال تولید تکبر هستیم؟! بله، چون انسان برای «خدای بزرگ» آفریده شده است و انسان دوست دارد بزرگ شود اما وقتی برای رسیدن به این بزرگی عجله کند دچار تکبر میشود. انسان وقتی بزرگی را در چیزهای غلط ببیند، یا وقتی راه بزرگ شدن خودش را اشتباه بگیرد و بزرگی را در مواردی ببیند که بزرگی واقعاً به آنها نیست؛ معنای همۀ اینها میشود تکبر.
میل به بزرگ شدن، تمایل طبیعیِ دائمی روح انسان است و پاسخ آن هم جز خداوند بزرگ، چیز دیگری نیست. انسان اساساً برای خدا خلق شده و میخواهد به این خدای بزرگ برسد، لذا دائماً تحت تأثیر میل به بزرگ شدن است. به همین خاطر است که انسان دائماً درگیر خودبزرگبینی میشود و دائماً دربارۀ اینکه «بزرگی به چیست؟» دچار اشتباه میشود و دائماً در حال انتخاب راه غلط برای رسیدن به این بزرگی است.
بزرگی مسألۀ اصلی حیات بشر است. به همین دلیل وقتی انسان سرِ سجادۀ نماز میرسد(همان نمازی که عمود خیمۀ دین است) نمازش را با «الله اکبر» یعنی یادآوری بزرگی خدا شروع میکند که آرزوی اصلی حیات اوست. و در هر رکعتی سر به سجده میگذارد و به خودش یادآوری میکند که «تو کوچک هستی و باید به آن خدای بزرگ برسی تا آرام بگیری».
البته تکبر تجلیات مختلفی دارد. مثلاً بعضیها با تواضع کردن، تکبر میورزند، یعنی با ظاهر متواضعانه میخواهند خود را بزرگ نشان دهند.
هر وقت دیدی امتحان الهی سخت است، امتحان را دور بزن و سرت را به سجدۀ «هدف» بگذار
گاهی برای اینکه امتحانات الهی برایتان آسان شود، یک سَر به هدف امتحان بزنید، یعنی امتحان خدا را دور بزنید و مستقیم به سراغ هدف امتحان بروید.
هر وقت دیدی که امتحان الهی سخت است و دارد تو را میپیچاند و اذیت میکند و داری زمین میخوری، امتحان را دور بزن! برو سرِ سجادۀ نماز و سرت را به سجدۀ هدف بگذار و طولانیتر سجده کن. بگو: «خدایا! من در مقابل تو خَم شدهام» یعنی در مقابل خدا تواضع و فروتنی کن؛ اگر این کار را انجام دهی، برمیگردی و میبینی که واقعاً امتحان تو آسانتر شده است.
در اوج سختیهای امتحان، سرِ سجادۀ نماز برو و بگو: «خدایا! تو با این امتحان داری به من سختی میدهی تا من به اینجا برسم؛ ببین الان رسیدم!» سرت را به سجده بگذار و بگو: «خدایا! من کوچکِ تو هستم» اگر عمیقاً در مقابل خدا تواضع کنی، وقتی به سرِ صحنۀ امتحان برگردی خواهی دید که امتحانت آسان شده است. چون خدا میبیند که تو هدف از امتحان را فهمیدهای، و میدانی که با امتحان قرار بود به کجا برسی، لذا وقتی خودت به همانجا برسی دیگر خدا سختی امتحان را برمیدارد و امتحان برایت آسان میشود. پس گاهی اوقات وقتی هدف از امتحان را بفهمیم، امتحان برداشته میشود. لذا باید به هدف امتحان خیلی توجه داشته باشیم.
چرا در امتحانات الهی باید از نماز کمک بگیریم؟ / نماز و امتحان، هر دو برای از بین بردن تکبر است!
نماز امتحانات الهی را آسان میکند. آیۀ قرآنش هم این است: «از صبر و نماز کمک بگیرید، البته این کار جز بر خاشعین، گران و دشوار است؛ وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعین»(بقره/45) یعنی فقط آدم خاشع میتواند اینطور راحت سر به سجده بگذارد و از نماز کمک بگیرد.
وقتی میفرماید: «از نماز کمک بگیرید» این سؤال پیش میآید که برای چه کاری باید از نماز کمک بگیریم؟ برای پاسخ باید ببینیم که اصلاً ما برای چه چیزی در این دنیا هستیم؟ برای چه زنده هستیم؟ ما برای امتحان، زندهایم پس برای امتحان باید از نماز کمک بگیریم. همچنین معلوم است که در سختیها باید صبر داشته باشیم و از صبر کمک بگیریم.
پس راه دور زدن امتحانات الهی این است که برویم سرِ سجادۀ نماز و بگوییم: «خدایا! تو با این امتحان میخواستی تکبر از دلم زائل شود، حالا من با نماز میگویم: تو بزرگ هستی و من کوچک هستم»
حضرت فاطمۀ زهرا(س) میفرماید: «خداوند نماز را برای دوری از تکبر، واجب کرده است؛ فَرَضَ اللَّهُ...الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْرِ»(منلایحضرهالفقیه/3/568) یعنی فلسفۀ نماز هم این است که تکبر از دل مردم خارج شود. و طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) امتحانات الهی نیز برای خارج شدن تکبر از قلوب بندگان است. ببینید چه نسبتی بین این دو وجود دارد! برای همین است که در امتحانات الهی باید از نماز کمک بگیریم. اصلاً همۀ سختیها و امتحانات سخت الهی برای از بین بردن تکبر است.
گرفته شده از (و کامل تر) :http://panahian.ir/post/1598