✍ علیرضا مصباح ( حاج مرصاد )
در هفتههای اخیر، ساخت فیلمی توسط بالیوود با عنوان «تهران» توجه افکار عمومی و رسانهها را به خود جلب کرده است. این فیلم، با تمرکز بر انفجاری نزدیک سفارت اسرائیل در دهلی و ورود مأمور هندی به تهران برای انتقام، تصویری منفی، تروریستی و عقبمانده از ایران ارائه میدهد. این اقدام، در ادامه روندی است که هالیوود سالها پیش آغاز کرده بود و با روایتهای اغراقشده و تحریفشده، تصویر ایران را در سطح جهانی تحت تأثیر قرار داده است. اهمیت این موضوع از چند جنبه قابل بررسی است:
اول، اثرگذاری رسانه و تصویرسازی بینالمللی. فیلمها و محصولات سینمایی، حتی زمانی که صرفاً سرگرمی تلقی میشوند، نقش بسیار بزرگی در شکلدهی ذهنیت عمومی جهانی دارند. وقتی کشوری به صورت مداوم به تصویر منفی کشیده میشود، در ناخودآگاه مخاطبان خارجی، تصویری تحریفشده از فرهنگ، امنیت و هویت ملی آن شکل میگیرد. فیلم «تهران» بالیوود، با ارائه ایران به عنوان کشوری پر از تروریسم و ناپایداری، میتواند به تثبیت این ذهنیت کمک کند.
دوم، پیامدهای سیاسی و اجتماعی. چنین تصویرسازیهایی صرفاً محدود به سینما نمیماند و میتواند در سیاستهای خارجی کشورها، تصمیمات دیپلماتیک و حتی رفتار بخشهای اقتصادی و تجاری تأثیرگذار باشد. وقتی یک کشور در سطح جهانی به عنوان تهدید یا محل ناامنی معرفی شود، احتمال تحریمها، محدودیتهای تجاری یا فشارهای سیاسی افزایش مییابد.
سوم، ابعاد فرهنگی و روانی. انتشار چنین روایتهایی میتواند در میان ایرانیان خارج از کشور احساس ناامنی و استیصال ایجاد کند و همچنین موجب تقویت کلیشهها و نادرستانگاریها در جامعه بینالمللی شود. پیامد بلندمدت این است که تعاملات فرهنگی، گردشگری و تبادلات علمی تحت تأثیر قرار میگیرد و مانع درک صحیح از جامعه ایران میشود.
با توجه به این اهمیت، واکنش هوشمندانه و چندوجهی ضرورت دارد. نخست، اطلاعرسانی دقیق و علمی به رسانهها و مخاطبان جهانی برای تصحیح برداشتهای غلط از ایران. انتشار مقالات تحلیلی، نقد فیلمها و تبیین واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی ایران میتواند مانع تثبیت تصویر منفی شود. دوم، تقویت تولیدات داخلی و بینالمللی که نماینده واقعی فرهنگ و تمدن ایران هستند، مانند فیلمها، مستندها و پروژههای هنری که تصویر درست و جذاب ایران را معرفی میکنند. سوم، دیپلماسی فرهنگی فعال؛ تعامل با جشنوارههای بینالمللی، شبکههای رسانهای و انجمنهای سینمایی میتواند فضایی ایجاد کند که روایتهای نادرست به سرعت شناسایی و نقد شوند.
در نهایت، اقدام بالیوود در ساخت فیلم «تهران» نمونهای از جنگ رسانهای نرم علیه ایران است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که تصویرسازی جهانی، حتی به ظاهر سرگرمی، میتواند اثرات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روانی واقعی بر کشور داشته باشد. واکنشهای به موقع، هوشمند و مبتنی بر واقعیت، تنها راه مقابله با این روند است تا ایران بتواند صدای واقعی خود را به جهانیان منتقل کند و مانع از تثبیت تصویر نادرست و مخرب شود.