Farzane Ghobadi
Farzane Ghobadi
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

نوتردام و بازار تبریز

از آثار تاریخی مهجور تا انتقادهای بی‌اساس

هفته پیش خبر آتش‌سوزی بازار تبریز بسیاری از ایرانیان را متاثر کرد. بازاری که به عنوان بزرگترین بازار سرپوشیده دنیا در فهرست میراث‌جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. بازاری پر از دالان‌ها و حجره‌هایی که هر کدام به شکلی نماینده هنر و معماری اصیل و فاخر ایرانی هستند. بازار تبریز حکم ستون فقرات این شهر را دارد و قطعا آسیب دیدن آن برای بسیاری از مردم این شهر و همچنین ایرانیان سایر شهرها اتفاقی تلخ و دردناک است.

کمتر از یک ماه پیش از آتش‌سوزی بازار تاریخی تبریز، کلیسای نوتردام در پاریس نیز دچار حریق شد. افراد و شخصیت‌های بسیاری در سطح جهان به حادثه نوتردام واکنش‌ نشان دادند و از تخریب این اثر تاریخی که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده، ابراز تاسف کردند. ایرانیان هم از این قاعده جهانی مستثنا نبودند. آنها که این کلیسای تاریخی را از نزدیک دیده بودند خاطراتشان را با این بنا مرور کردند و آنها که فیلم و انیمیشن و کتاب مرتبط با این بنا را به خاطر داشتند هم با یادآوری شخصیت گوژپشت نوتردام نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند.

همان روزها که نوتردام در صدر خبرها بود، عده‌ای که همیشه ساز مخالف به دست دارند، شروع به انتقاد کردند که شما چرا این واکنش را به تخریب فلان اثر تاریخی ایران نشان نمی‌دهید؟ چون این اثر در اروپاست اینقدر ابراز تاسف می‌کنید؟ کاش همان اندازه که برای نوتردام متاسفید برای فلان اثر تاریخی ایران هم متاسف بودید و مواردی از این دست. پس از آتش‌سوزی بازار تبریز، ساز مخالف به دستان و همیشه منتقدان باز آمدند و با هشتگ «ببخشید که اسمت نوتردام نیست» شروع به انتقاد کردند که چرا ایرانیانی که برای نوتردام مرثیه‌ها سرودند و ابراز تاسف کردند، حالا در مقابل آتش‌سوزی بازار تبریز سکوت کرده‌اند و داد سخن سر نمی‌دهند و مرثیه نمی‌سرایند...

ذکر چند نکته بهانه این یادداشت شد تا شاید تلنگری باشد برای ما که اینقدر نسبت به بناهای تاریخی و به طور کلی تاریخ و هویتمان بی‌توجهیم و وقتی کسی نسبت به یک حادثه که جهان را درگیر کرده هم واکنش نشان می‌دهد، او را به باد انتقاد می‌گیریم که چرا به آثار وطنت توجه نمی‌کنی.

حالا که قرار بر مقایسه است، بهتر است این دو حادثه را از زوایای دیگری هم با هم مقایسه کنیم:

1. پس از آتش‌سوزی نوتردام، رییس جمهور فرانسه در تلویزیون حاضر شد و گفت کار بازسازی کلیسای نوتردام تا ۵ سال دیگر به اتمام خواهد رسید. این در حالی است که فرانسه مدتهاست با تظاهرات گسترده مردم در شنبه‌های سیاه روبروست و رییس جمهور می‌توانست به همین بهانه از زیر بار واکنش به چنین حادثه‌ای شانه خالی کند و شاید کسی از او که کشورش درگیر تنش است انتظار هم نداشت که نسبت به چنین حادثه‌ای واکنشی سریع نشان دهد.

در ایران اما سه روز پس از آتش‌سوزی بازار تبریز رییس سازمان میراث‌فرهنگی تنها به ابراز همدردی اکتفا کرده و پیامی در کانال تلگرامی این سازمان منتشر کرده است. هیچ یک از مسئولان کشور نیز گویی از این حادثه حتی متاثر هم نشده‌اند. ایران همان کشوری است که گردشگری‌اش بر پایه آثار تاریخی آن استوار است و سالهاست شعار جایگزینی درآمد حاصل از گردشگری به جای درآمد نفتی در آن بلند است و در عمل هیچ رفتاری که در راستای این شعار باشد دیده نمی‌شود.

2. یک شاهکار ادبی توسط ویکتور هوگو نویسنده شهیر فرانسوی با محوریت کلیسای نوتردام نگاشته شده که به زبانهای مختلف ترجمه شده است. چند فیلم و انیمیشن بر پایه این رمان ساخته شده است که در سطح جهان منتشر شده و به زبانهای مختلف دوبله شده است. حالا امروز مردم دنیا با شنیدن نام نوتردام به یاد گوژپشت نوتردام هوگو می‌افتند. بسیاری از کاربران توییتر هنگام بروز آتش‌سوزی بارها و بارها نام « کازیمودو » (گوژپشت معروف کلیسای نوتردام) را توییت کردند و یاد او را زنده کردند. حال ببینیم در مورد بازار تبریز چند کتاب نوشته شده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است؟ چند فیلم در تبریز و در بازار تبریز و با محوریت این اثر جهانی ساخته شده است؟ اگر فیلمی ساخته شده و یا کتابی نگاشته شده چقدر در شهرهای دیگر ایران دیده شده و مورد توجه قرار گرفته است؟ چقدر برای تبلیغ و معرفی این مجموعه ارزشمند تاریخی در سطح جهان تلاش شده است؟ در مورد بناهای تاریخی دیگر شهرها چطور؟

واقعیت این است، نام «بازار تاریخی تبریز» هیچ کلیدی را در ذهن مردم ایران روشن نمی کند. هیچ تصویری را در ذهن ایرانیان تداعی نمی‌کند. و این خلاء بزرگ محدود به یک مجموعه تاریخی به نام «بازار تبریز» نیست، بلکه تمام آثار تاریخی ایران از این مهجوریت رنج می‌برند. هنوز بسیاری از ایرانیان حتی نام آثار تاریخی‌شان را نمی‌دانند، چه رسد به خاطره‌ای یا ذهنیتی از این آثار.

چندی پیش در جریان یک رویداد گردشگری به نام «ماکوگرام» برگزار کنندگان به سراغ مردم رفتند و از آنها پرسیدند: «ماکو کجاست؟» بسیاری از مردم پاسخشان این بود: «در کشور آذربایجان» ، «در یکی از کشورهای همسایه» ، « نمی‌دانم» و پاسخ‌هایی از این دست. جالب است بدانید که در شهر مرزی ماکو در آذربایجان غربی، دو اثر «قره‌کلیسا و کلیسای زُر زُر» که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده اند قرار دارند. وقتی کسی از وجود شهر ماکو در ایران خبر ندارد طبیعی است که آثار جهانی آن را هم نشناسد.

3. تفاوت در میزان واکنش‌ها به دو حادثه نوتردام و بازار تبریز را از منظری دیگر هم می‌توان بررسی کرد: «رسانه‌ها». همزمان با آتش‌سوزی نوتردام، چند رسانه معتبر و پر مخاطب بین‌المللی این خبر را به عنوان خبر فوری پوشش دادند و به طور زنده تصاویری از محل حادثه را منتشر کردند. توریست‌ها، خبرنگاران و شهروندان پاریس تصاویری از زوایای مختلف این حادثه را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند. مدیران شهری پاریس و مسئولان بلندپایه فرانسه به حادثه واکنش نشان دادند و...

یک ماه بعد اما بازار تبریز در آتش می‌سوزد، چند عکاس از خبرگزاری‌ها به محل حادثه اعزام شده اند. تصاویر بی‌کیفیت از محل حادثه مخابره می‌شود. رسانه‌ها خارج از ساعت کاری هستند و واکنشی به حادثه ندارند، فقط شیفت شب برخی خبرگزاری‌ها حادثه را از راه دور پوشش می‌دهند. تلویزیون طبق معمول همیشه دیر رسیده و خبر را فردای حادثه در بخش خبری نیمروزی شبکه سراسری اعلام می‌کند. آتش‌سوزی بازار تبریز برای رسانه‌ها خبر فوری نیست. روزنامه‌ها سیاست‌زدگی‌شان را برای هزارمین بار به رخ می‌کشند. آتش‌سوزی بازار تبریز تیتر یک تعداد معدودی روزنامه می‌شود و تمام.

4. شاید بد نباشد حالا که صحبت از آتش‌سوزی بناهای تاریخی است، مروری به حادثه آتش‌سوزی در موزه ملی برزیل هم داشته باشیم. موزه‌ای که با حدود 20 میلیون شی تاریخی به زعم صاحبنظران اهمیتی بیشتر از موزه بریتانیا داشت. این موزه شهریور ماه سال 97 در آتش سوخت. اما واکنش‌های جهانی به این موزه به اندازه نوتردام نبود. چرا؟ اهمیت تاریخی آن کمتر بود؟ آثار کم ارزشی در آن نگهداری می‌شد؟ بنای آن کم اهمیت‌تر از نوتردام بود؟ خیر. این بنا جایی در ذهن مردم جهان نداشت. بسیاری از مردم نخستین بار بعد از آتش‌سوزی از وجود چنین موزه‌ای مطلع شدند. طبیعی است که وقتی خاطره و تصویری از یک بنا نداریم، نسبت به تخریبش هم واکنش کمتری نشان خواهیم داد.

بسیاری از بناهای ارزشمند و تاریخی ایران از مهجوریت رنج می‌برند. هیچ فیلمسازی با محوریت آنها فیلم نمی‌سازد تا نامشان گوشه ذهن آدمها حک شود. هیچ نویسنده‌ای کتاب پر مخاطبی در موردشان نمی‌نویسد. بناهای تاریخی ایران تنها در کتابهای نفیسی که عکاس‌ها از عکس‌های هنری‌شان منتشر می‌کنند حضور دارند. در بروشورهای پر اشتباهی که ادارات کل میراث‌فرهنگی در آستانه نوروز برای گردشگران منتشر می‌کند. در تصاویری که این روزها در جولان انبوه هلی‌کم ها از فرازشان گرفته می‌شود، تصاویری که هیچ نقطه پررنگی در ذهن هیچ مخاطبی از خود به یادگار نمی گذارد.

آثار تاریخی ایران مهجورند. این حقیقت را بپذیریم و اینقدر به واکنش‌های طبیعی به تخریب اثری که ردی پر رنگ در ذهن همه مردم دنیا دارد، انتقاد نکنیم.

بازار تبریزآثار تاریخیایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید