کوچهای که خیابان اصلی را به خانه من وصل میکند ورود ممنوع است.راه ورود از کوچه تنگ و باریک و پر از ماشین هایی است که چسبیده به دیوار پارک کردهاند و باید مویی از کنارشان رد شوی تازه همین کوچه هم صد متر بالاتر قرار دارد و برای رسیدن به آن باید ۲۰۰ متر بالاتر دور برگردان را دور بزنی.آخر هفتهها خیابان اصلی ترافیک شدیدی دارد آن قدر که معمولا حدود بیست تا نیم ساعت بیشتر زمان نیاز است تا بتوانی دوربرگردان را رد کنی. اما من همیشه کوچه ورود ممنوع را یک طرفه بالا میروم چون مغز خر خوردهام .
همین طور من هیچ وقت نفهمیدم برای چه دلیلی ساعت ۳ صبح باید مدتها پشت چراغ راهنمایی تقاطعی توقف کرد ! چون کسی امکان دار خریت کند؟ قوانین را برای چه کسانی وضع میکنند؟
اصلا اولین علامت رانندگی کی درست شد؟ فکر کنم زمانی دیدند که حجم ماشین ها و خیابان ها بیشتر از نیروی انسانی است که باید به مردم نشان دهد حق تقدم با کیست و یا هزینه نیروی انسانی مورد نیاز زیاد است پس گفتند به جای آدم علامت میگذاریم و هیچ گزینهای هم نبود که امکان منعطف بودن را دارا باشد نمیشد علامتی گذاشت که ساعتی از شب به سمت چپ یک طرفه باشد و وقتی حجم ترافیک برعکس شد به سمت راست.
تقریبا تمام کسانی که تو کوچهای که من زندگی میکنم رفت آمد دارند ورود ممنوع وارد میشوند اما همگی این فرض رو دارند به خاطر علامت یک طرفه کوچه حق تقدم با ماشینی است که از سمت درست حرکت میکند. تابلو بیشتر نشان دهنده حق تقدم است تا ورود ممنوع بودن.
خیلی از قوانین رانندگی همین طور خشک هستند قوانین دیگر مملکتی و انسانی هم همین شکلی اند انگار آنها را با فرض بر احمق بودن مردم طراحی کردند و فرض بر این است همه سودجو و بی مسئولیت هستند.
من ترجیح میدم مغز خر خورده باشم و از قضیه حمار حمایت کنم.