یکی دیگر از مسئولیتهایی که در حوزۀ مدیریت برند مطرح میشود، نگارش گزارشهای ادواری یا گزارشهای اتفاقی است که امروز سازمانها درگیر تهیۀ آن شدهاند. لازم میدانم ابتدا توصیفی از انواع گزارشهای سازمانی داشته باشم:
دستۀ اول، گزارشهای اداری و رسمی است که بهمنظور ارائهبه هیئتمدیره، سرمایهگذار، ادارات مالیاتی یا دیگر مراجع رسمی، مثل بورس تهیه میشود.
دستۀ دوم، گزارشهای توصیفی است که به قاعده، وقایع اتفاقیه است که با زبان و ساختاری داستانسرا، بهمنظور ارائه به گروهی از ذینفعان تدوین میشود.
دستۀ سوم، گزارشهای تحلیلی است. همانطور که از نامش مشخص است، رویکرد تولید محتوا کاملا متمرکز بر تحلیل دادهها است، این نوع گزارش بهمنظور ارائۀ راهکارهای توسعۀ برند یا توسعۀ کسبوکار بعنوان دستمایه قرار میگیرد.
دستۀ چهارم، گزارشهای انتقادی است که رویکردی کاملاً درونسازمانی دارد.
دستۀ پنجم، گزارشهای تجویزی است که اصولاً این گروه از گزارشها نیز با رویکرد نشر درونسازمانی تولید میشود.
همانطور که اشاره کردم، تمام این دسته از گزارشها لازمۀ فعالیت سازمانی توسعهیافته است و وابستهبه شناخت جامعۀ هدف. زیر چتر اهداف اصلی سازمان تهیه و تدوین میشود.
«دیجیکالا» بهعنوان برندی پیشرو در حوزۀ کسبوکارهای نوین، چند سالی است به این مهم اقدام کرده است و گزارشهایی از گروه گزارشهای ادواری (سالانه) با رویکرد توصیفی، تهیه، تدوین و نشر میدهد. این گزارش با گرافیکی قابل قبول و چاپی نسبتاً مناسب تولید شده است.
در گزارشهای سالانۀ دیجیکالا وقایع سال با رویکرد توصیفی، جذاب و داستانگونه تهیه میشود. همانطور که اشاره کردم، این گزارشها مناسب مخاطب دیجیکالا منتشر شده است. در گزارش ارائهشده، نیمنگاهی به تحلیل دادهها شده است؛ این مسئله سبب شده گزارش، حجم بالایی از اطلاعات کمی و کیفی را به مخاطب ارائه کند که این امر گزارش را به محتوایی حوصلهسربر تبدیل کرده است.
موضوع مهمی که اینجا نقد میشود، این نکتۀ اساسی است که مخاطب رده اول دیجیکالا، تأمینکنندهها هستند یا مشتری نهایی یا ارکان سازمانی وابسته به دیجیکالا؟
در این گزارش افتراق بین این موضوع دیده نمیشود و همین امر سبب شده است گزارش در بلاتکلیفی بماند.
موضوع بعدی که از دید منقدانه پنهان نیست، عدم وجود برنامۀ مناسب برای نشر این گزارش است. بهنظر میرسد از آنجاییکه مخاطب هدف درست شناسایی نشده پس هیچ برنامۀ مدون و هدفمندی برای طراحی کانالهای نشر آن نیز مشخص نشده است.
درنهایت، وجود گزارشهای سالانه امری بدیهی است؛ اما تشخیص لزوم ساخت گزارشهای اینچنینی بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه بدون درنظرگرفتن مناسبات حرفهای که به گوشهای از آن اشاره شد، ساخت چنین گزارشهایی میتواند مثل تیغ دولبه عمل کند و با انتظار ایجاد اعتماد، سلب اعتماد را رقم بزند یا به اسنادی بدل شود که فقط در کتابخانهها خاک میخورد.