ویرگول
ورودثبت نام
حسین آرزو
حسین آرزو
حسین آرزو
حسین آرزو
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

شاعران برندهٔ جایزه نوبل


یکی از جذابترین و عمیقترین موضوعات در دنیای ادبیات دیدگاه شاعران برندهٔ جایزه نوبل دربارهٔ شعر، بسیار متنوع و اغلب بسیار فلسفی است. در اینجا به بررسی دیدگاه های برخی از مشهورترین آنها می پردازم:

1. رابیندرانات تاگور (برندهٔ سال ۱۹۱۳)

تاگور شعر را به عنوان «نفس زندگی» و زبانی جهانی میدید که از مرزهای جغرافیایی و زبانی فراتر می رود.

· دیدگاه: برای تاگور، شعر تجلی روح انسان و ارتباط او با طبیعت، خدا و جهان است. شعر او اغلب عرفانی و سرشار از تصاویر طبیعی است. او معتقد بود شعر نباید در قید و بند قواعد سخت باشد، بلکه باید مانند یک رودخانه، آزادانه جریان یابد و احساسات ناب را بیان کند.

· نمونه گفتار: خود او می گوید: «شعر آهنگ واژه هاست که از قلب برمیخیزد و به قلب دیگران می، رود.»

2. گابریلا میسترال (برندهٔ سال ۱۹۴۵)

شعر برای میسترال، عمیقاً با عشق، رنج، مادری و عدالت اجتماعی verknüpft بود.

· دیدگاه: شعر او که اغلب از تجربیات شخصی و تراژدی های زندگیاش سرچشمه می گرفت، به دنبال دادن صدایی به بی صدایان، به ویژه زنان و کودکان بود. او معتقد بود شعر یک «ماموریت» است؛ وظیفه ای برای بهبود جهان و بیان دردهای انسانی.

· نمونه گفتار: او گفته است: «شعر زیبایی نیست که ما را احاطه کند، بلکه نگاهی است که زیبایی را می یابد.»

3. پابلو نرودا (برندهٔ سال ۱۹۷۱)

نرودا برای شعر دو نقش قائل بود: یکی نقش شاعرانه و عاشقانه و دیگری نقش اجتماعی و سیاسی.

· دیدگاه: او در ابتدا به شعر غنایی و-surrealistic (فراواقعگرا) روی آورد، اما بعدها شعر را «سلاحی» برای مبارزه با ظلم و بی عدالتی دانست. نرودا معتقد بود شعر باید در خدمت مردم باشد و از زندگی روزمره، تاریخ و مبارزات آنها سخن بگوید. برای او، شعر چیزی نبود که در برج عاج نوشته شود، بلکه در خیابان و میان مردم متولد می شد.

· نمونه گفتار: جملهٔ معروف او می گوید: «شعر مانند نانی است که باید با همه تقسیم شود.»

4. ویسواوا شیمبورسکا (برندهٔ سال ۱۹۹۶)

شیمبورسکا نگاهی فروتنانه، کنجکاو و فیلسوفانه به شعر داشت.

· دیدگاه: از نظر او، نقش شاعر نه پاسخ دادن، بلکه پرسش کردن است. شعر او به ظرایف زندگی روزمره، پارادوکس های existence (هستی) و شگفتی های جهان می پردازد. او معتقد بود جهان بینهایت پیچیده است و شعر تنها می تواند بخش کوچکی از آن را ثبت کند. شعر برای او ادامهٔ حیرت کودکانه در برابر جهان بود.

· نمونه گفتار: او در سخنرانی نوبل خود گفت: «شاعرِ امروز باید بداند که نمی‌داند... و با این حال می‌خواهد بنویسد.»

5. درک والکوت (برندهٔ سال ۱۹۹۲)

والکوت، که از کارائیب می آمد، شعر را وسیله ای برای کشف هویت، تاریخ و فرهنگ پسااستعماری می دانست.

· دیدگاه: شعر او تلاشی است برای آشتی دادن میراث های مختلف اروپایی، آفریقایی و کارائیبی. برای والکوت، شعر زبانی است برای بازسازی و بازیابی یک فرهنگ که سعی دارد خود را پس از دوران استعمار دوباره تعریف کند. او به زیبایی شناسی زبان و قدرت تصویرسازی در شعر بسیار اهمیت می داد.

· نمونه گفتار: او گفته است: «要么 هیچکس نمی‌تواند به تو بگوید کیستی و از کجا می‌آیی. خودت باید آن را در نگاهت و دستانت و در شکستن سطرهایت بیابی.»

6. توماس ترانسترومر (برندهٔ سال ۲۰۱۱)

ترانسترومر شعر را به عنوان یک «ماشین حقیقت‌یاب» می دید که سعی در کشف نادیدههای جهان دارد.

· دیدگاه: شعر او اغلب به حوزه ناخودآگاه و رویاها می پردازد. او با استفاده از استعاره های قوی و تصاویر مینیمال، سعی در ایجاد پلی بین دنیای درون و بیرون داشت. برای ترانسترومر، شعر یک «کنش تمرکز» بود؛ تمرکزی عمیق برای دیدن جوهرهٔ پدیده ها.

· نمونه گفتار: او شعر را اینگونه توصیف می کند: «شعر یک ماشین حقیقت‌یاب است... چیزی که از آن برای جستجوی حقیقت استفاده می‌کنیم.»

7. لوئیس گلیک (برندهٔ سال ۲۰۲۰)

گلیک شعر را وسیله ای برای کاوش در خود، روابط انسانی، رنج، فقدان و امکان transformation (دگرگونی) می داند.

· دیدگاه: شعرهای او اغلب به اساطیر یونانی متکی هستند تا حقایق جهانی دربارهٔ تجربه انسانی را بررسی کنند. از نگاه او، شعر گفتگویی است با خود و با تاریخ ادبیات. او بر صداقت عاطفی و وضوح زبانی تأکید زیادی دارد و معتقد است شعر باید خواننده را به تأمل وادارد.

· نمونه گفتار: او در جایی گفته است: «شعر نیاز به تمرکز دارد. من به دنبال حذف هر چیزی هستم که ضروری نیست.»

جمع‌بندی نهایی:

اگرچه دیدگاه این شاعران بسیار متنوع است، اما میتوان چند خط مشترک کلی در نگاه آنها یافت:
1. شعر به عنوان کشف و حیرت: برای بسیاری از آنها، شعر راهی برای کشف جهان و ابراز حیرت در برابر اسرار زندگی است.

2. شعر به عنوان صدای انسان: شعر وسیله‌ای برای بیان شرایط انسانی، از عشق و زیبایی گرفته تا رنج و بی عدالتی است.

3. شعر به عنوان مسئولیت: بسیاری از این شاعران (مانند نرودا و میسترال) شعر را یک وظیفه اخلاقی و اجتماعی می دانند.

4. شعر به عنوان زبانی فراتر از زبان: آنها معتقدند شعر قادر است به حقیقتی دست یابد که نثر معمولی قادر به بیان آن نیست.

در نهایت، میتوان گفت که از نگاه این بزرگان، شعر تنها یک فرم ادبی نیست، بلکه یک way of being (روشی برای بودن) و نگاه کردن به جهان است.

دیدگاهجایزه نوبل
۱
۰
حسین آرزو
حسین آرزو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید