من در میان جنگ و آتش کودکی کردم
در بغض پر سشهای بی پاسخ
در کوچه فریاد و مشت و خشم و خمپاره
در شوقهای خسته و هشدارهای گنگ
در پادگانی هم قد خانه
من در میان جنگ و آتش کودکی کردم
با یادگیری های بی تاثیر
در زوزه آژیر و استمرار خاموشی
دهقان رزمنده
تصمیم بی کبرا
روباه وامانده
نسلی شدم یک نسل بی رویا
من در میان جنگ و آتش کودکی کردم
یک واژه جامانده در تاریخ
با سهم خواهی های بعد از خون
در صلح جنگ آلوده پرکین
هرگز نفهمیدم
آن جنگ بود یا این؟
من در میان جنگ و آتش کودکی کردم
در بغض پرسشهای تکراری
در حرم پاسخ های اجباری
در انتظاری خالی از تصویر
یک یادگاری مانده از نسلی
آن نسل بی تدبیر
من در میان جنگ و آتش کودکی کردم
در جستجوی عشق
در فکر آزادی
با کوله ای خالی
تا ناکجا آباد خواهم رفت
اما بر نمی گردم...
ح.د