شاید برای شما هم پیش آمده که یک شب از سرکار، به خانه برگردید و آنقدر خسته باشید که توان غذا درست کردن هم نداشته باشید. از طرفی آنقدر هم گرسنهاید که نمیتوانید از فکر یک شام مفصل بگذرید و دلتان غذای گرم و خوشمزه میخواهد. اما شاید در آن موقع از شب، رستورانی باز نباشد، پس باید چه کار کنید؟ گوشی موبایل خود را بر میدارید و از طریق اپلیکیشن اسنپ فود غذا سفارش میدهید. به همین راحتی! اما قطعا داستان اسنپ فود و شکلگیری ایده آن، به این راحتیها نبوده است.
اسنپ فود یا زودفود سابق، در سال ۱۳۸۸ توسط یک پسر ۲۳ ساله به نام کیارش عباس زاده پایهریزی شد. او کار خود را با یک میلیون تومان سرمایه در اتاقی ۱۲ متری شروع کرد. این سرویس امروزه طیف وسیعی از خدمات را شامل میشود و امکان سفارش آنلاین از سوپرمارکتها، شیرینی فروشیها، کافهها و نانواییها را هم فراهم کرده است. اما کیارش چگونه توانست طفل نوپای زودفود را در این شرایط سخت اقتصادی به شکوفایی برساند؟ ما در این مقاله از استارتاپت، میخواهیم به روند شکلگیری داستان اسنپ فود و مسیری که خالق آن از ابتدا تا به امروز طی کرده بپردازیم و صحبتهایی را از زبان خودش بشنویم. خواندن تجربیات این فرد برای افرادی که به تازگی میخواهند کسب و کار خود را به راه بیندازند، میتواند بسیار الهامبخش و حتی کاربردی باشد.
کیارش عباس زاده(www.Abbaszadeh.org)، روند شکل گیری ایده اولیه اسنپ فود را اینگونه توضیح میدهد:
وقتی ایران بودم، گاهی اوقات در خانه یکی از دوستان جمع میشدیم. برای صرف شام به رستورانها زنگ میزدیم و میگفتند غذا تمام کردیم. سپس با ۱۱۸ تماس میگرفتیم تا شماره رستورانهای شبانهروزی را بگیریم، اما آنها هم میگفتند که شماره این رستوارانها در ۱۱۸ ثبت نشده است. این مشکل به مرور باعث شد تا جرقهای در ذهنم زده شود. در انگلیس دیده بودم که کسب و کارهایی وجود دارند که سفارش غذا به صورت اینترنتی انجام میدهند. بنابراین کار تحقیقات درباره این مسئله را از فروردین ۸۸ شروع کردم. تا بعد از فارغ التحصیلیام که تیرماه ۸۸ بود، روی آن کار کردم و پس از بازگشت به ایران، این ایده را با خانوادهام مطرح کردم. آنها هم از این ایده استقبال کردند و به این ترتیب، داستان اسنپ فود آغاز شد.
کیارش عباس زاده
تا به حال شده که بخواهید برای فرزند خود یا یکی از اطرافیان، اسمی انتخاب کنید؟ انتخاب نام برند هم شبیه به همان است. نامها و ایدههای بسیاری برای این شرکت پیشنهاد میشد اما به دل نمینشست. تا اینکه مادر آقای عباس زاده نام “زودفود” را پیشنهاد دادند و همه از شنیدن آن احساس رضایت کردند. نامی که ساده و معنادار بود و راحت به خاطر سپرده میشد. نامی که حدود ٨ سال یعنی تا قبل از تغییر نام این برند به اسنپ فود، با مردم زندگی کرد و به اعتبار رسید.
پس از برنامهریزی و ساخت سایت زودفود، نوبت به مراحل عملیاتی کار میرسد. پلتفرمی که باید برای این کار طراحی میشد، ۲ سر داشت؛ رستورانها و مشتریان. تیم زودفود در ابتدای کار به سراغ رستورانهای محلهی گیشا می رود. از ۳۲ رستورانی که در آن زمان در گیشا وجود داشت، فقط ۵ رستوران با آنها همکاری کردند و در سایت به عنوان سرویس دهنده آنلاین غذا ثبت نام خود را انجام دادند. پس از آن نوبت به جذب مشتری رسید.
جالب است بدانید که اولین مشتریان زودفود، خانواده آقای عباس زاده بودند! او گفت برای اینکه کار راه بیفتد، ابتدا خودشان از این سرویس استفاده کردند. مثلا زمانی که مهمان داشتند، غذا نمیپختند و از زودفود سفارش شام میدادند. به این ترتیب، هم مهمانها میفهمیدند که چنین پلتفرمی برای سفارش آنلاین غذا وجود دارد، هم رستورانها از مزایای سفارش آنلاین بهره میبردند.
امروزه اولین راهی که برای شناساندن یک برند به دیگران به ذهن مدیران کسب و کارها میرسد، تبلیغات است. اما همه از هزینه بالای تبلیغات باخبر هستند و هر شخص از پس هزینههای تبلیغات بر نمیآید. به خصوص زمانی که فردی با حداقل سرمایه، کار خود را شروع کرده باشد و هنوز هم سودی عایدش نشده باشد. پس باید بیخیال شویم؟ خیر، خلاقیت به خرج دهید!
بگذارید این قسمت را از زبان آقای عباس زاده بشنویم:
ما برای کارهای تبلیغاتی نمیتوانستیم هزینه بالایی متقبل شویم. چون هزینه اجرای تیزر در رسانههای دیجیتال بسیار بالا بود، بما دست به کارهایی زدیم که برایمان هزینه زیادی نداشت ولی باعث معروفیت برندمان شد. یکی از آن کارها این بود که با هزینه حدود ۴۰ هزار تومان، مقداری ساندویچ کالباس و پنیر به عنوان فینگرفود درست کردیم و آنها را به نمایشگاهی که در مصلای تهران با عنوان «رسانههای دیجیتال» برگزار میشد، بردیم.
کیارش عباس زاده
در آنجا با چند نفر از خبرنگارانی که مشغول تهیه گزارش بودند، صحبت کردیم و به آنها گفتیم که ما در حال راهاندازی ایده جدیدی هستیم. آنها هم به ما لطف داشتند و از غرفه ما گزارش تهیه کردند. ناگهان دیدیم که افراد زیادی به سمت غرفه ما آمدند و از این طریق اسم ما به گوش افرادی که آنجا حضور داشتند، رسید. علاوه بر این، چند تیزر خوب هم برایمان ساخته و پخش شد.
کیارش عباس زاده
این تیم در کنار این فعالیتها، به کار پخش تراکت و آگهیهای تبلیغاتی هم مشغول بود. اما این کار هم هزینه بالایی برای آنها داشت و به همین خاطر به فکر کار دیگری افتادند. بشنویم از آقای عباس زاده و ایده خلاقانه دیگر ایشان:
ما فکر کردیم که شاید بهتر است به جای تراکت، کارت ویزیت درست کنیم. حدودا ۱۰۰۰ کارت ویزیت با هزینه ۱۰ الی ۱۱ هزار تومان چاپ کردیم که یک سمت آن را درباره شرکت و فعالیت آن، نوشتیم و در سمت دیگر توضیح دادیم که اگر رستورانی بخواهد در زودفود پروفایل داشته باشد، باید چه کار کند. سپس این کارتها را بین بچههای شرکت پخش کردیم و گفتیم هر وقت به رستورانی میروید تا غذا بخورید، این را به صاحب رستوران بدهید و ما را معرفی کنید. پس از مدت کوتاهی اولین قرارداد را بستیم. صاحب یک سفره خانه پس از دیدن کارت، با شرکت تماس گرفته و حاضر به همکاری شد. سپس قراردادی ۳ ماهه با مبلغ ۳۵۰ هزار تومان با ما بست، و این در حالی است که ما فقط ۱۰ تا ۱۱ هزار تومان برای این کار خرج کرده بودیم.
کیارش عباس زاده
شرکت اسنپ هم مانند زودفود، اولین پلتفرم آنلاین در زمینه کسب و کار خود یعنی تاکسی بود. این ۲ مجموعه، هر دو از شرکتهای زیرمجموعه «گروه اینترنت ایران» بودند و در واقع در قالب یک مجموعه منسجم به فعالیت میپرداختند. آنها از تیرماه ۱۳۹۶ تصمیم به فعالیت تجاری مشترک گرفتند و به این شکل، برند «اسنپ فود» به عنوان برند جدید زودفود معرفی شد.
ما امروزه کسب و کارهای زیادی را میبینیم که تبلیغات آنچنانی کرده و به زودی معروف میشوند، اما پس از مدتی دیگر خبری از آنها نمیشود. دلیلش این است که همه بودجه شرکت صرف تبلیغات شده و این میزان پرداخت هزینه برای تبلیغات، در کسب و کارهای نوپا کمی زود اتفاق میافتد.
کیارش عباس زاده
به عقیده آقای عباس زاده، شما باید بودجه مشخصی را برای تبلیغات کسب و کار خود تعیین کنید و در نظر داشته باشید که شرکت، هزینههای دیگری هم به جز تبلیغات، باید بپردازد. راه دیگرش هم این است که خلاقیت خود را به کار گیرید و به دنبال روشهایی باشید که بدون صرف هزینه زیاد، برندتان را بین مردم معروف کنید. همان طور که اسنپ فود این کار را کرد.
همچنین او معتقد است که اگر شخصی امروز بخواهد موفق شود؛ یا باید یک منتور خوب داشته باشد، یا کتاب خوب بخواند. بدیهی است یک فرد با تجربه و کاردان که بخواهد منتور شما شود، هزینه بالایی برای کار خود درخواست میکند. اما واقعیت این است که وجود یک منتور خوب، اکثر اوقات باعث میشود که بسیاری از هزینههای ما، به علت بیتجربگی و عدم آگاهی از مسیر، اتلاف نشود. در واقع خسارت بی تجربگی به مراتب بیشتر از هزینه منتور است.
آقای عباس زاده تاکید میکند که در انتخاب منتور هم باید دقت کنید. همان طور که یک منتور خوب برای رسیدن به موفقیت، موثر است؛ در شکست هم منتور بد موثر است و گاهی اوقات همین راهنماییهای نابلدانه میتوانند به کلی مسیر ما را از جاده موفقیت منحرف کنند.
امروزه اسنپ فود از نظر تعداد تراکنش، یکی از ۵ کسب و کار موفق ایران محسوب میشود و بیش از ٣ هزار رستوران و فست فود از طریق این پلتفرم، خدمات ارائه میدهند. مسیری که در ابتدا سخت و دشوار، و از نظر دیگران توهم و خیال بود؛ حالا به جادههای زیبای موفقیت رسیده است.
شاید شما هم جزو افرادی باشید که ایده کاری جدیدی در سر دارید ولی به دلایل مختلفی بیخیال آن شدید یا ترس از شروع کسب و کار جدید خود دارید. امیدواریم داستان این برند محبوب، به شما انگیزه کافی برای شروع و تلاش، داده باشد. موفقیت در هیچ کاری یک شبه به دست نمیآید و به تلاش و پشتکار نیاز دارد و البته دیدید که نقش خلاقیت در کاهش هزینهها، چقدر در موفقیت برند اسنپ فود، پررنگ بود!
به قلم یگانه رحیمی