این سریال اقتباسی از گریشاورس یا همون کتاب های لی باردوگوعه
این سریال راجع به دختریه به اسم الینا استارکوف که از زمانی که خودشو شناخته داخل جنگ توی یه یتیم خونه با دوستش مل بوده ... حالا اون و مل به ارتش اول پیوستن و الینا حالا یه نقشه کشه اما اتفاقی زندگی اونو کاملا تغیر میده: اون میفهمه که یک گریشا ست . گریشا چیه ؟ اونا گونه ای از انسان ها هستند که نیروهای خاصی دارن بعضیاشون با مواد سر و کار دارن و بعضیا شون با بدن انسان و تعدادیشون هم با عناصر کار میکنن . اما الینا جزو هیچ کدوم از اونا نیست ... اون بین گریشا ها از همه خاص تره و قراره به گفته همه اون ناجی باشه که همه دنبالش میگشتن... اما خود الینا این طور فکر نمی کنه
اما اون سمت ماجرا کز ،اینژ و جسپر اند اونا اون سر دریایی اند که دریا نیست . اونا مسعولین کلاب کلاغ ها اند...
اینژ بند بازیه که سال ها پیش از خونه اش دزدیده شده و کز اونو از بدترین جاها بیرون کشیده و تبدیلش کرده به شبح خودش : بهترین جاسوس برل.
جسپر هم یه تیرانداز ماهره که تیرش خطا نمیره و به شدت اهل غمار و خوش گذرونیه
و کز برکر هم کز برکره از معروف ترین و جوون ترین خلاف کارای برل معروف به الوده دست
و حالا این یه نفر درگیر معامله ای با سود عظیم شدن
گرفتن الینا در ازای یک ملیون کروگه
یه اقتباس کامل شبیه کتاب نبود و ترکیب چند کتاب بود اما با این حال به عنوان یه سریال اقتباسی خیلی خوب بود و نا امیدمون نکرد .یکی از خوبیاش شخصیت پردازیش بود گرچه توی خیلی از کاراکترا جای کار داره اما برای مثال کاراکتر جسپر یا الینا حتی از توی کتاب هم بهتر در اومده بودن . فضا سازی سریال هم خوب بود و تا یه جایی از سریال روابط احساسی توی ذوق نمیزد ... یه سری مبالغه های اضافی شخصیتی هم حذف شده بود و با وجود فانتزی بودن بیشتر میتونست به شما فاز یه فیلم تاریخی رو بده .
دیگه اینکه اسطوره و تاریخ و دلیل کم نداره و زیرنظر خود نویسنده ساختنش
روی استایل ها به وضوح وقت زیادی گذاشته شده
لنگرش رو زود انداخت و یکی از دغدغه های من موقع ساخت سریال این بود که کتاب پر از مرور خاطرات و تفکرات درونیه اما تو فیلم چطور میخوان اینا رو نشون بدن؟ ولی در نهایت از پسش عالی بر اومدن
به جرعت میتونم بگم که فیلمش از کتاب گریشا بهتر بود
اینکه بعضی جلوه های ویژه اش توی ذوق میزد مثل نیروی الینا اما بقیه اش اکی بود ..اینم هست که یکی از کاراکترای محبوبم هنوز وارد داستان نشده .
خلاصه حرف و حدیث کم نیست و بعد اضافه خواهم کرد اما به طور خلاصه به شدت پیشنهادش میکنم
دیگه اینکه جسپر توی فیلم حتی خیلی جذاب تر بود و الینا و مل قابل تحمل تر بودن و مل حتی کاراکتر خفنی از اب در اومده بود . اون اخلاق الکی تند و زیادی اغراق شده کز هم قابل قبول تر شدن بود.و واقعا کز عزیز میمردی یک هزارم این حرفایی که تو فیلم گفتی رو تو کتابا به اینژ میزدی؟و از زیبایی های سریال خود خانم نویسنده لی باردوگو بود که حضورش نه تنها توی فیلم نامه و نه تنها داخل پشت صحنه بلکه توی خود سریال هم حس میشد و چندین بار جلوی دوربینا رویت شد و خلاصه برای خودش استنلی بازی هایی در اورد که مپرس.
ممکنه این تیکه اسپویل کنه ❌❌❌❌
این نحوه پرداختن سریال به ویلن ماجرا هم جذاب بود طوری که ادمو بهش جذب میکرد بعد یهو توی اوج میفهمیدی خطر همون چیزیه که فکر نمی کردی
یه تیکه بود که ویلن داستان یه چیزی میگه تو مایه های اینکه اوکی پس من قراره از این به بعد ویلن داستانت باشم؟ بعد ادم دلش میخواست بگه پس میشه بگی تا الان چی بودی؟??
یه تیکه هم هست که کز، اینژ و جسپر خودشونو میکشن تا الینا رو بگیرن و نمی تونن ولی الینا خودش با پای خودش پا میشه میره تو صندوق عقب ? یا یه چیزی تو همین مایه ها ... کلا سریال طنزی نبود اما شوخیای خوبی داشت
پایان اسپویل ❌❌❌❌
بخوام بگم این مجموعه به ادم نشون میده ادما اون چیزی که نشون میدن ممکنه نباشن و حتی چیز بدی بودن از نظر بقیه به معنی این نیست که تو نتونی کار درست رو بکنی...و برای قدمی برداشتن اول لازمه خودتو بشناسی
این که به چشما نمیشه اعتماد کرد و حتما لازم نیست سان سامر باشی تا بتونی نور رو فرا بخونی ... همین که نور رو داخل خودت حس کنی کافیه.
دیالوگ محبوبم
I don't have to kill you, your paste will do it for me.
لازم نیست من تو رو بکشم، گذشته ات برام این کار رو میکنه
نام سریال shadow and bone
تعداد قسمت ها : برای الان ۸
امتیاز تی وی تایم : ۴.۹ از پنج
MIDB:8.6
زمان هر اپیزود ۴۵_۵۰ دقیقه