کتابی که در ادامه معرفیش رو برای چالش کتابخوانی طاقچه برای شهریور ماه خواهید دید نه تنها یکی از پر فروش ترین کتاب های جهان با فروش ۱۵ میلیون نسخه رسمیه بلکه فیلمش هم در سال انتشار تبدیل به پر فروش ترین فیلم تاریخ شده و به نظر من بهترین گزینه است برای خوندن داخل شهریور چون همه ماجرا تقریبا داخل سپتامبر شروع میشه و کتاب اولین بار داخل سپتامبر منتشر شده ( سال۱۹۳۷ ).
هابیت ها گونه ای هستن که داخل حفره هایی داخل زمین زندگی میکنن اونم وسط سرزمین میانه ، مردمی هستن عاشق جشن و میهمانی و حرفه اصلیشون هم تجارته و کشاورزی داخل یکی از این سوراخ های هابیتی داخل شایر کسی زندگی نمیکنه جز بیلبو بگینز که زندگی آروم و ساکتش رو دوست داره ولی همه چیز روزی عوض میشه که گندالف خاکستری و دسته ای از دورف ها میان خونه ی هابیت ماجرا و تلاش میکنن اون رو راضی به همراه شدنش توی ماجراجویی بزرگشون برای پس گرفتن ثروتشون از اژدهای عظیمی له اسم اسماگ کنند.
درواقع داستان این کتاب واقعا از یک سوراخ هابیتی شروع نشد با جملهی اول توی برگهی امتحانی یکی از شاگرد های تالکین که استاد آکسفورد بود شروع شد... در داخل سوراخی در زمین هابیتی زندگی میکند...
از نظر من این کتاب برای همه نیست و حتی برای کسانی که دنبال خوندن ارباب حلقه ها هستند واجبش نمیدونم اما اگه دنبال یک کتاب خیلی ریلکس و دوست داشتنی هستید که برای گرم کردن قلبتون بخونید این کتابیه که برای شماست از اون سمت هم باید در نظر گرفته بشه که این کتاب کودکه و روند تندی نداره و شاید گزینه خوبی برای خوندن کنار بقیه کتاب هاتون باشه اما برای خوندن بدون توقف پیشنهادش نمیکنم
از اون سمت میتونید بدون خوندنش سراغ ارباب حلقه ها برید اما دلایل دیگه ای هم برای خوندنش وجود داره
این کتاب شما رو با سرزمین میانه بیشتر اشنا میکنه و انتقالتون به ارباب حلقهها رو آسونتر میکنه و باعث میشه بیشتر تاثیر تاریکی در ارباب حلقهها رو حس کنید. سر جمع بدون شک هابیت کتاب ارزشمندیه و ما توی همخوانی از خوندنش بسیار لذت بردیم و به شما هم خوندنش با دوستان تون رو پیشنهاد میکنم چرا که کتابیه که حس یه هات چاکلت گرم رو میده و همون طور که بالا تر گفتم چیزی نیست که یک پشت بشه خوند و استراحتی نداد
و این هم غیرقابل انکاره که به دلیل کتاب کودک بودنش بعضی از گرهها خیلی سریع و آسون حل شدند پس ازش انتظار اتفاقات پیچیده نداشته باشید و اجازه ندید که دید شما رو به آثار بعدی تالکین عوض کنه چون بقیه به مراتب فضای تاریک تر و موقعیت های تاریخی و پیچیده تری دارند ولی بهطور خلاصه اذیت کننده ترین چیزی که از نظر من داخل هابیت دیده میشه اینه که مدام به ما حسی داده میشه که وعدهی مبارزه و اتفاق خیلی خاصی میده اما در نهایت ما گرسنه میمونیم و مجبوریم خودمون رو با خوردن فینگر فود های بانمک هابیتی قانع کنیم اون هم اگه گیر ما بیاد?
چند تا فکت جالب راجع به هابیت:
حدود بیست سال بعد از انتشار اولیه کتاب نسخه دیگه ای منتشر شد که داخلش خیلی از دیالوگ های بین بیلبو و گالوم عوض شده بود برای اینکه کتاب با ارباب حلقه ها همخوانی بیشتری داشته باشه .
داخل این کتاب تنها اشاره به وجود دورف های خانم توی اثار تالکین رو داریم یعنی مادر فیلی و کیلی که بچه های خواهر تورین بودن.
و این هم نکته جالبیه که سی اس لوییس ( نویسنده نارنیا ) با تالکین رابطه خیلی دوستانه ای داشته و از اولین اشخاصیه که کتاب رو خونده گویا.
توی اولین پیش نویس تالکین از هابیت اسم گندالف بلادورتین بوده و اسم گندالف رو برای تورین دورف گذاشته بوده?