امیر ناظمی
تیپشناسی نوابیغ
نوابیغ اصطلاحی طنزآمیز است که اشاره به بیغهایی دارد که احساس خودنابغهپنداری دارند. آنها کسانی هستند که مدعی حل مسئلههای غیرممکن یا بسیار دشوار میشوند. نوابیغ همان کسانی هستند که قوانین مسلم فیزیک و ریاضی را نقض میکنند.
نخستین بار این واژه را «عفت چهرهگشا» و «عبادالله محمودیان» از اعضاء هیات علمی دانشگاه شریف، در خبرنامه انجمن ریاضی ایران (شماره ۱۰۳) در بهار ۱۳۸۴ از اصطلاح «نوابیغ» استفاده کردند. نوابیغ البته به دلیل تعددشان خیلی زود تبدیل به واژهای شناختهشده در سطح پژوهشگران شد.
نویسندگان مقالهٔ «نوابیغ»، در آن زمان ۴ دسته از نوابیغ را شناسایی کردند، هرچند امروز ما با دستههای جدیدی از آنها نیز آشنا شدهایم! آن ۴دسته عبارت بودند از:
1️⃣کسانی که سعی میکنند ناممکنها را ممکن سازند: مثلا کسانی که سعی در حل مسائلی چون تثلیث زاویه دارند یا تلاش میکنند موتور بدون سوخت بسازند. به عبارتی آنها مدعی موضوعی هستند که از نظر علمی امکانناپذیر است!
2️⃣مدعیان حل مسئلههای حلنشده معروف: مثلا کشف فرمولی برای تولید تمامی اعداد اول، آن هم با روشهای ابتدایی.
3️⃣بنیانگذاران نظریههای بیاساس: اين افراد مدعی بنيانگذاری نظريههای بیپايهای هستند که البته از نظر خودشان بسيار مهم است! به نحوی که حتی جهان را متحول میکند. مثلا کسانی که نظریه نامرئیکردن اجسام هستند (صرفنظر از اینکه غیرممکن است (دسته۱) اما نظریهای بیاساس هم هست!)
4️⃣رد کنندگان اصول اثبات شده: افرادی که تلاش میکنند اصول اثبات شده ریاضی و فیزیک را نقض کنند. مانند ادعای درست نبودن قانون اول ترمودینامیک!
پیامدهای نوابیغ
در مقاله نوابیغ به خوبی به یکی از ویژگیهای اصلی نوابیغ اشاره شده است: «آنها برای ثبت تئوری خود سراغ مقامات و مسئولين رده بالای کشوری میروند و حتی ممکن است به بالاترين مقام کشور نيز رجوع کنند»!
نویسندگان مقاله ادامه دادهاند: «نوابيغ ممکن است هر کدام به تنهائی به مراجع زيادی رجوع کنند که با اين عمل با توجه به نامههای مختلف موجب اتلاف وقت بزرگی میشوند. مثلاً موردی به نام آقای X مقاله خود را به ۱۰۰ مرجع مختلف فرستاده بود که به قول خود چون از نوشتن همه آنها عاجز بود به ناچار به دستگاه کپی متوسل شده بود! اين آدمها از رجوع به مقامات و مسئولين خسته نمیشوند و اگر در برخورد با اين آدم ها دقت نکنيم ممکن است دچار يک دردسر اساسی شويم. مثلاً يکی از اساتيد دانشگاه در جواب يکی از همين نوابيغ مقالهای را برايش فرستاده بود که به خاطر اين کار آن شخص ايشان را به دادگاه کشاند»!
نوابیغ آنقدر در میان دستگاههای دولتی چرخ میزنند تا از سر بداقبالی و ناآگاهی مسوول آن نهاد و شانس نوابیغ، بدترین اتفاق اجتماعی روی میدهد: اعتماد آن نهاد به نوابیغ!
در این لحظه نوابیغ میتوانند یکتنه همه چیز را نابود کنند:
1️⃣سرمایه ملی: نوابیغ برای اجرای طرحهای خود از منابع عمومی استفاده میکنند، استفادهای که مشخصا به هیچ نتیجهای نمیرسد!
2️⃣تخریب اعتماد عمومی: نوابیغ با ادعایی که دروغ بودناش مشخص میشود، اعتماد عمومی را سلاخی میکنند. آنها با شکستی که در ادعای خود میخورند، تنها خود را قربانی نمیکنند، بلکه اعتماد عمومی به توانستن را نابود میکنند.
3️⃣خداحافظ نوآوری: پشتیبانان نوابیغ روزی متوجه دام ادعای دروغ میشوند، و از آن پس دیگر به سراغ هیچ امر نویی نخواهد نرفت!
توصیه راهبردی
در مقاله نوابیغ، به خوبی به ما هشدار میدهند که مواجهه با نوابیغ هم سخت و هم در اغلب اوقات منجر به شکست ما میشود؛ چرا که آنان به مانند یک بیمار توهمانگارانه دیگران را نفی میکنند تا در تصویری که میسازند، خودشان نابغهای جلوه کنند که درگیر تنگنظری و عدم درک آدمیان شدهاند.
نوابیغ حتی شما و سازمان شما را تهدید میکنند و ادامه ادعایشان آن است که این اختراع یا کشف را به دیگران واگذار خواهند کرد و آن روزی را برای شما تصویر میکنند که شما متهم به فراری دادن سرمایهای ملی شدهاید.
در مقاله، به ۴ دسته از مخاطبین اشاره میشود: «دسته سوم، دفاتر مقامات و مسئولين مملکتی است که تصور میکنيم در موارد بسياری تشخيص اين عده از نوابيغ برايشان کاری دشوار است... لذا به دفتر مقامات پيشنهاد میکنيم اگر بررسی اين ادعاها برايشان مهم است، از تعدادی از کارشناسان دعوت کنند که به رسيدگی آنها بپردازند. انجمنهای علمی میتوانند معرف اين کارشناسها باشند.»
آنها ۱۵سال پیش خطر شکلگیری نوابیغپروری را هشدار دادند. مقاماتی که ادعاهای بزرگ را دوست دارند و البته متخصص آن حوزه نیستند؛ نخستین قربانییاناند! مبارزه با دروغ بزرگ نیاز به یک برخورد بزرگ هم دارد؛ وگرنه ما با سازمانهای نوابیغپروری روبهرو خواهیم شد که به مخالفیناش برچسب غربزده میزند!
شما میتوانید شبکه توسعه را در تلگرام به نشانی زیر دنبال کنید.
@I_D_Network