ویرگول
ورودثبت نام
شبکه توسعه
شبکه توسعه
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

تفاوت خاله بازی با سیاست‌گذاری


علی سرزعیم، تحلیل‌گر اقتصادی

کودک که بودیم در نقش‌های مختلف ظاهر می‌شدیم، گاه پدر، گاه دکتر، گاه پرستار و گاه مادر و گاهی هم خاله! واقعیت هر کدام از ما که فرقی نمی‌کرد و همان آدم قبلی بودیم اما ادای نقش‌های مختلف را در می‌آوردیم. تفاوت بین ادعا و عمل دقیقا تفاوت بین زندگی واقعی و خاله بازی دوران کودکی است. در دنیای حکمرانی افراد می‌آموزند که باید کم بگویند و تنها وقتی سخنی بگویند که قادر به عمل باشند در غیر این صورت اعتبار سخنانشان از بین می‌رود. در برخی موارد معدود شاهد هستیم که «حرف» اعتبار دارد. مثلا وقتی ایران از تلافی اقدام آمریکا سخن گفت آن را با حمله به پایگاهی در عراق اجرا کرد و به این ترتیب اعتباری برای وعده‌های خود در عرصه امنیت آفرید. ما اینک نیازمند چنین اعتباری در عرصه اقتصاد هستیم.


این روزها حرف‌های بسیاری از اصلاح ساختار بودجه گفته می‌شود. نکته جالب این است که این حرف‌ها جدید نیست و سال‌هاست مطرح می‌شود. مثلا سال‌ها در بوق و کرنا شد که بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد پیاده شده است. اما اگر قرار بر این باشد که در هر صورت بودجه یک دستگاه اجرایی به اندازه سابق به علاوه تورم پرداخت شود دیگر چه اهمیتی دارد که این بودجه طبق چه سرفصل و چه عنوانی داده شود. اصلاحات اقتصادی وقتی جدی است که پای عمل در میان باشد یعنی ما تغییر رفتار در میان دولت‌مردان، خانوارها و بنگاه ها را به عینه ببینیم. تنها در این صورت است که واقعیت تغییر می کند وگرنه با تغییر عناوین و اسم‌ها واقعیت سخت را نمی‌توان تغییر داد.


من پنج نشانه اصلاح واقعی بودجه را می‌گویم شما این را با واقعیت تطبیق دهید:

? هر وقت حاکمیت توانست در مورد وجود و عدم وجود برخی سازمان‌ها و نهادها که در طی زمان فلسفه وجودیشان را از دست داده‌اند تصمیم قاطعانه بگیرد و سازمان‌های بی‌مصرف را تعطیل کند یعنی اصلاح ساختار بودجه خاله بازی نیست.

? هر وقت دستگاه‌های موازی، ادغام شدند، مشخص می‌شود که اصلاح ساختار بودجه با جدیت در دستور کار است.

? هر وقت دولت و مجلس توانستند در مورد تعداد بهینه کارمندان دولت به جمع‌بندی برسند و برنامه‌ای برای سبک کردن دولت گرفتند می‌فهمیم که اصلاح ساختار بودجه تعارف نیست.

? هر وقت سیاست‌گذاران نگفتند که مقدار و میزان افزایش حقوق کارکنان دولت که قابل دست زدن نیست معلوم می‌شود که اراده جدی برای تغییر سازمان دولت و حاکمیت ایجاد شده است.

? هر وقت صدای یک عده که سال قبل بودجه می‌گرفتند و امسال دیگر به آنان بودجه داده نشده به صورت جدی درآمد یعنی اصلاح ساختار بودجه.


بگذارید با یک مثال مقصودم را واضح‌تر بیان کنم. سال‌های سال گفته می‌شد که اینترنت فرصتی برای کلاس‌های مجازی ایجاد کرده است اما تقریبا کسی آن را جدی نمی‌گرفت. بارها و بارها گفته می‌شد که لازم نیست همه جلسات حضوری باشد و می‌توان جلسات غیرحضوری برگزار کرد اما عرف رایج نظام اداری کماکان بر جلسات حضوری اصرار داشت. همه می‌گفتند که تحولات فناوری، آینده را متفاوت خواهد کرد اما اراده‌ای برای تغییر رفتار وجود نداشت. کرونا موجب شد تغییر واقعی در رفتار ایجاد شود. علی‌رغم اکراه همه ما، واقعا کلاس‌ها و جلسات غیرحضوری شد. این یک تغییر واقعی بود و همه مجبور شدیم ثمرات آن را لمس کنیم و مزیت‌های آن را تجربه کنیم. در گذشته بسیاری از ما اثرات فناوری اطلاعات بر آموزش را با عقلمان تایید می‌کردیم اما قلبمان کماکان با روال گذشته بود و به سنت رایج از گذشته وفادار بودیم و به آن چسبندگی داشتیم. تهدید کرونا ما را مجبور به بازنگری و تغییر رفتار کرد! رفتار ما قبل و بعد از کرونا بصورت مشهود تغییر کرده است. خیلی واضح!


ما امروز تشنه سیاست‌گذاری از نوعی هستیم که تغییر رفتار به دنبال داشته باشد! بیاییم حرف درمانی را کنار بگذاریم و «حرف بس» اعلام کنیم! و تنها به دنبال تغییرات واقعی در رفتارها، ساختارها و رویه‌ها باشیم.

تفاوت خاله‌بازی و کشورداری در همین جاست. در خاله‌بازی ما دکتر می‌شدیم اما خاله‌بازی که تمام می‌شد برمی‌گشتیم به شرایط قبلی. اگر قرار باشد به هیچ چیز دست زده نشود تا صدایی برنخیزد، اگر قرار است هر سال میلیاردها تومان صرف تنظیم، تدوین، تحویل (دولت به مجلس)، تصویب، ابلاغ (مجلس به دولت)، تخصیص، ارزیابی و تهیه گزارش تفریغ بودجه شود و هیچ! تغییری شاهد نباشیم پس چرا اصلا صحبت از اصلاح ساختار بودجه می‌کنیم؟ بهتر است همین ته مانده اعتبارمان را نگه داریم برای آینده؟ بهتر نیست که خود را بی اعتبارتر از گذشته نکنیم؟


شما می‌توانید شبکه توسعه را در تلگرام به نشانی زیر دنبال کنید.

@I_D_Network


شبکه توسعهعلی سرزعیمبودجه ریزیلایحه بودجه
در جستجوی راهی برای توسعه ایران؛ زیرنظر آقایان دکتر:‌ مجتبی لشکربلوکی (استراتژیست)، علی سرزعیم (اقتصاددان) ، امیر ناظمی (آینده پژوه) و محمد فاضلی (جامعه‌شناس)، محمدرضا اسلامی (پژوهشگر توسعه)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید