محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
جهان بر اثر تغییرات آب و هوایی در حال گرم شدن است اما راهحلهای مسأله به همان اندازه که فنی، اقتصادی و محیطزیستی است، ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز دارد.
آنتونی گیدنز، جامعهشناس شهیر انگلیسی (متولد 1938) در کتاب «سیاستهای مقابله با تغییرات آب و هوا» (ترجمه صادق صالحی و شعبان محمدی، انتشارات آگه، 1394) الزامات سیاسی و اجتماعی مقابله با تغییرات آب و هوایی را ارائه میکند.
اهمیت این کتاب فقط در نگاه او به تغییرات آب و هوایی نیست، بلکه راهبردی که گیدنز پیشنهاد میکند، همچنین نظریهای درباره دولت و نقش آن در توسعه پایدار و حفظ محیطزیست است.
گیدنز ابتدا مفهوم «تناقض گیدنز» را تعریف میکند: «این تناقض میگوید از آنجا که خطرات گرمایش زمین در جریان زندگی روزمره ملموس، فوری و مشهود نیست، ممکن است بسیاری از افراد دست روی دست بگذارند و هیچ کار خاصی درباره آن انجام ندهند.» (ص. 24) این همان نادیده گرفتن آینده یا تنزیل کردن آینده است. او راهحل تناقض گیدنز را در ترکیب نوینی از نقش دولت، بازار و جامعه مدنی جستوجو میکند.
سخن اصلی گیدنز این است که «باید در روشهای مرسوم تفکر سیاسیمان تغییرات بنیادینی صورت گیرد. با این حال، ما باید با نهادهایی که پیشاپیش وجود دارند کار کنیم و البته به شیوهای که به دموکراسی احترام بگذاریم.» (ص. 27)
وی که لیبرالی شناختهشده است، آشکارا اعلام میکند «بار دیگر به دخالت فعال دولت نیاز داریم.» (ص. 27) تا «محافظت از این سیاره و در صورت امکان، ایجاد یک سبک زندگی آبرومندانه برای بشر ساکن در آن» (ص. 29) ممکن شود.
گیدنز میداند که حمایت از ایده مداخله دولت و آنچه در فصل ششم «بازگشت به برنامهریزی» مینامد، تصاویری از اقتدارگرایی تا بیلیاقتی دولت را پیش میکشد (ص. 29) و خوشایند نیست و بنابراین مهمترین تلاش او معطوف است به اینکه ویژگیهای نوع مناسب مداخله دولت برای حفظ محیطزیست را مشخص کند.
او میپذیرد که «برای مقابله با مشکلاتی که با آنها مواجهایم، هیچ راهحل فوری وجود ندارد» (ص. 32) و از پوپولیسم محیطزیستی نیز گریزان است (نک: فصل سوم، «جنبش طرفداران محیطزیست و بعد از آن»).
گیدنز در فصول مختلف شرحهای مفصلی از ریشههای تغییرات آب و هوایی، تحولات فناورانه برای مقابله با تغییرات، فناوریها و مالیاتها، و حتی ژئوپلتیک تغییرات آب و هوا میپردازد، اما در اینجا فقط فصل ششم کتاب را با تفصیل بیشتری معرفی میکنم.
«دولت تضمینگر» (Ensuring state) کلیدیترین مفهوم نویسنده است: «دولت مسئول کنترل اهداف عمومی» (ص. 113) که «به تصمیمهای سختی که باید اتخاذ گردد» (ص. 115) توجه دارد. این دولتی است که از سیاستهای حزبی فراتر میرود و پاسخ به تغییرات آب و هوا را در چارچوب نگرش چپ-راست نمینگرد. (ص. 116) گیدنز نُه ویژگی برای این دولت برمیشمرد:
1. دولت باید به ما کمک کند تا به آینده بیندیشیم.
2. دولت باید مخاطرات آب و هوا را در متن مخاطرات دیگری که جوامع معاصر با آنها مواجه میشوند مدیریت کند.
3. دولت باید همگرایی اقتصادی و سیاسی را در مقام مهمترین نیروهای مؤثر بر سیاست انرژی و تغییرات آب و هوا بهبود ببخشد.
4. دولت باید برای نهادینه کردن اصل «آلودهکننده هزینه را میپردازد» در بازار دخالت کند.
5. دولت باید با منابع اقتصادیای که مانع ابتکارات در مسأله تغییرات آب و هوا میشوند برخورد کند.
6. دولت باید موضوع تغییرات آب و هوا را در صدر برنامه سیاسی خود قرار دهد.
7. باید چارچوب مالی و اقتصادی مناسبی برای حرکت در جهت اقتصاد کمکربن شکل گیرد.
8. دولت باید برای سازگاری با پیآمدهای تغییرات آب و هوا آماده شود.
9. باید جنبههای محلی، منطقهای، ملی و بینالمللی سیاست مواجهه با تغییرات آب و هوا با هم هماهنگ شود. (صص. 145-141)
سه فصل از کتاب به شرح چگونگی عملی کردن این نُه توصیه و نوآوری لازم در رابطه دولت، بازار و جامعه مدنی برای رسیدن به دولت تضمینگر اختصاص یافته است. کتاب همچنین منبعی از شناسایی ایدههای سیاستی برای توسعه پایدار است.
اهمیت کتاب برای جامعه ایران، معرفی رویکردی سیاسی –اجتماعی به محیطزیست و نگاهی به بایستههای سیاست محیطزیستی است. آنچه را گیدنز درباره دولت و تغییرات آب و هوایی گفته میتوان به دولت و کل محیطزیست تعمیم داد.
? کتاب در نُه فصل، 335 صفحه و با قیمت 22 هزار تومان عرضه شده ا
(شما میتوانید شبکه توسعه را در تلگرام به نشانی I_D_Network دنبال کنید.)