علی سرزعیم-تحلیلگر اقتصادی
اول؛من احتمالا مفصلترين کتاب در نقد سياستهاي دولتهاي محمود احمدينژاد را با عنوان «پوپوليسم ايراني» نوشتهام. سر سازگاري با پوپوليستها ندارم اما در همان کتاب نوشتم که سیاست پرداخت نقدی ايده درستي بود که محمود احمدينژاد به يکي از بدترين شکلهاي ممکن اجرا کرد، اما همان اجرای نصفه-نیمه و بد نیز بعداً نشان داد که تا اندازهاي در کاهش فقر و کاهش نابرابری مؤثر بوده است.
دوم؛ اقتصاد ايران بيمار است و سياستهاي گذشته بر شدت بيماري افزودهاند. جراحي ناگزير شده است، اما جراحي بايد بر بستر يک بسته سياستي منسجم صورت گيرد که اصلاح قيمت حاملها را هم شامل ميشود.
سوم؛ افزايش قيمت بنزين به روشي که انجام شد، بهترين طرح افزايش قيمت و بازتوزيع منابع نيست. روشهاي بسيار بهتري نيز وجود داشت ولي اکنون بايد به سياست فعلي پرداخت.
عطف به اين توضيحات متن زير را بخوانيد.
⭕️من در متن «مديريت بهينه بدبختي» توضيح دادم که کیک اقتصاد به واسطه رشد منفی کوچک شده و تورم بالا قدرت خرید خانوارهای ایرانی را کاهش داده و بدبختی در اقتصاد ایران به وجود آورده است. هنر سیاستگذاری در وهله اول (میان مدت و بلندمدت) افزایش رشد و مهار تورم و در کوتاه مدت (مهار فقر فزاینده) است. فقرزدایی زماني با تخصیص بهتر منابع دولت به سمت فقراست اما در شرایط تحریم که دولت به زحمت حقوق و دستمزد میدهد و با کسری بودجه بزرگ مواجه است، دیگر توزیع بهتر منابع دولتی موجود ممکن نيست.
⭕️تداوم وضع موجود يعني بدبختی بيشتر بر روی بخش ضعیف جامعه منتقل شود که تبعات سنگيني خواهد داشت. تنها راه موجود بازتوزیع است. مقصود از بازتوزیع یعنی با مالیات یا افزایش قیمت برخی کالاها یا خدمات مثل بنزین، رفاه طبقات بالا و متوسط کاسته شود تا از منابع حاصله پرداخت به اقشار پایینتر صورت گيرد. این دقیقا همان مدیریت بهینه بدبختی است!
⭕️کمتر از نیمی از خانوارهای ایرانی خودرو دارند که دقیقا 5 دهک بالای جامعه را تشکیل میدهند. این اقشار در کوتاهمدت به واسطه افزایش قیمت بنزین بازنده هستند و پنج دهک پایین جامعه که فاقد خودرو هستند از بازتوزیع، بیش از پیامدهای منفی و غیرمستقیم افزایش قیمت بنزین منتفع میشوند.
⭕️بنابراین مسئله این است که سیاستمدار رضایت کدام قشر را دنبال کند. اگر سیاستمدار به کوتاهمدت سیاسی خود نگاه کند (یعنی عدم افت محبوبیت یا عدم تشدید افت محبوبیت)، باید رضایت پنج دهک بالا را دنبال کند اما اگر مصلحت کوتاهمدت و بلندمدت اقتصاد را نگاه کند باید از خير محبوبيت بگذرد.
⭕️پنج دهک بالای جامعه ایران صدای بلندتری در رسانههای رسمی (روزنامهها، سایتها ...) و رسانههای غیررسمی (تلگرام، ...) و حتی بیشتر دستگاههای دولتی و حتی مراجع تصمیمگیری دارند و بیشتر و موفقتر از پنج دهک ضعیف میتوانند به مسئولان فشار وارد کنند و آنها را به سمت سیاستهای ناظر بر منافع خود سوق دهند.
⭕️پنج دهک پایینتر چون در استانهای دورتر از مرکز هستند و به رسانههای جمعی و دستگاههای حاکمیتی دسترسی کمتری دارند فشار سیاسی کمتری وارد ميکنند تا سیاستهای معطوف به فقرزدایی و منافع آنها در دستور کار قرار گیرد. این مسئله یکی از دلایل اصلی عدم اصلاحات اقتصادی در ایران است.
⭕️تردید نکنیم که تداوم سیاستهای اقتصادی موجود سبب افت تدریجی و پیوسته رفاه مردم ایران ميشود. اگر نمیخواهیم به این مرگ تدریجی تن بدهیم باید به جراحی تن بدهیم. روشن است که جراحی درد و خونریزی دارد اما منفعت هر بیماری از جمله اقتصاد بیمار ایران در جراحی اقتصادی است نه نادیده گرفتن، خود را به نادانستن زدن یا به جادو و جنبل متوسل شدن.
⭕️روشن است که این اصلاحات اقتصادی در بستر اصلاحات اقتصاد سیاسی موفق میشود یعنی نظام حکمرانی کشور باید همزمان اصلاح شود تا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی برای همراهی با این اصلاحات اقتصادی سخت دوباره ایجاد شود.
⭕️همراهی جامعه با اصلاحات اقتصادی مستلزم همراهي نهادهای حکمرانی با اصلاحات بنيادين در نظام حکمرانی است. تنها دست در دست هم میتوان از یک فرجام بد به یک فرجام خوب منتقل شد. فراموش نکنیم که تقدیر ما و هیچ کشوری لزوما انحطاط تدریجی نیست بلکه تدبیر جمعی است ما مسیر آینده ما را مشخص میکند.
⭕️اصلاحاتي لازم است که راه بدبختي را ناگزير نسازند تا مجبور به «مديريت بهينه بدبختي» نشويم.
شما میتوانید شبکه توسعه را در تلگرام نیز دنبال کنید.
@I_D_Network