به وقت روزمرگی (با علامت ساکن روی "ر") ولو شده ام روی تخت و به ساعت دیواری زل زده امتا ده دقیقه پیش خمار خواب بودم و درحال چرت، از آن چرتهایی که لجوجانه پاره اش نمیکنی... و مسران…
به وقت فیلم میگه:مردم میگن عاشقتن، ولی منظورشون اینه کهاونا عاشق اون حسی هستن که از طریق عاشق شدن راجع به خودشون پیدا میکنن.یا ... یا عاشق چیزی میشن که…
به وقت شنیدن از چشم و دست هامان که بگذریم، از شنیدن به دیدن میرسیم.شنیدنِ یه سری حرفا برای آدم خوبه، منظورم از خوب البته "کافی" و "لازم" هست.این حرفا هم…
به وقت نشانی حالا ديگر دير است من نامِ کوچههای بسياری را از ياد بردهام نشانی خانههای بسياری را از ياد بردهام و اسامی آسان نزديکترين کسانِ دريا را ..…