نارثیث
نارثیث
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

مامان ، شیشه شکسته!

_ میگن یه پسره نزدیک خونه نرگس خانوم اینا کشته شده

+ حتما از این کل کلای بین پسرا بوده مثل چند سال پیش که پسره با یه ضربه چاقو فوت کرد

_ نمیدونم بیشتر خبر ندارم

تا چند ساعت فکرم درگیر بود هزاران سناریو چیدم و دلیل اوردم که چرا باید یه آدم را کشت تا اینکه شب ماجرا را کامل فهمیدم

" قتل نبوده که خودکشی بوده

- حتما از این بچه سوسولا بودن بهشون برخورده گفتن یه رگی بزنیم

+ چیشده مگه که خودکشی کرده

با حالت سرخوش ادامه داد ؛ " هیچی بابا دختره ولش کرده یا ردش کرده اینم نزدیک خونه دختره خودکشی کرده اخه یکی نبوده بهش بگه چرا با اسلحه

+ حماقت کرده بابا

آدم عاشق پیشه ای نبودم اما احساس عشق زیادی را از نزدیک لمس کردم این داستان خودکشی برام جالب بود اینکه یه آدم باعث مرگ آدم دیگه ­ای شده از یه زاویه مثل مرگ با کنترل ذهنه اما جایی نقض میشه که میفهمی این دو نفر بهم حس داشتند روزی دست هایشان در یکدیگر گره خورده بوده ، روزی در آغوش هم بودند همه چیز روشن بوده بینشان ، ماه تا ستارگان و خورشید همگی بی پروا بودند برای این دو نمیدانم چه به پسر گذشت که اینگونه دختر را رها کرد .

اتفاقی یکی از موزیک های مورد علاقم پلی شد احساسات و حرف های ناگفته پسر برایم آشکار شد ؛

" کاش اینجا بودی و من نصفه و نیمه نبودم نفست میپیچید تو گوشم انقدر صدات نمیزد این قلب "
" دنیارو بهم بدن میگم نمیخوام
اگه یه وقت تو نباشی توش
مواظبش ام اینکه بین من و توعه
نمیزارم یه خراشی روش بیوفته
دیدی آدم ها از هم دیگه چقدر زود خسته میشن
میخوام نشه نه ، میخوام نشه نه
میخوام نشه نه ، میخوام همیشه بمونه
هروئین منی تو
داری الآن یک رو یه وقت نری دو
ندی بهم اون حس غریب رو
چون بر میگردی ولی میگم که دیره
میرم و میرم دیگه بر نمیگردم "
" نگو اومده وقت ترکم "
"برف و بارون نمیتونن
من رو از تو دور کنن
صد سال تو یه راه موندن
یه لحظست وقتی با تو ام"
(منتظر بودن کاریه که بعضی وقتا پسرا برای دخترا میکنن از زدبازی)
عشق واقعییک ماجرای واقعیخودکشیعشق
خودمو توی کلمات غرق کردم. دچار بحران وجودی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید