پیغام ی ادم دلتنگ و بی قرار ...
بخوان ب نام پرودگارت که عاشق را بیچاره آفرید ??
بی قرار رسیدن های محال ...
بی قرار انتظار های پر تکرار .....
بی قرار لحظه های دل آشوب دیدار ....
بی قرار همانی ک هر لحظه از تنهایی ات
خیره ب عکس های بی جون و سردش میشوی
همانی ک خوب یا بد بودن حالت ب بود و نبود او بستگی دارد
همانی ک ندیدنش بد قلقت میکند ?
آه از این همه درد ...
آه از این همه صبوری ...
دلم میخواد قلبم و بگیرم زیر شیر اب سرد
روزهای نبودنت آزارم میده
اون منی ک با تو باشه با اون منی ک بی تو باشه زمین تا آسمون فرقشه
منی ک عادت داره از دور دوستت داشته باشه
عادت ب این که وقت و بی وقت نیام سراغت تا اذیت نشی
منی ک بعد کلی انتظار تو ی تایم محدود با کلی استرس و نگرانی چند دیقه وقت دارم ک ببینمت
این ی آزارِ دیدن ک میگم مثل ی حسی ک انگار با کاغذ دستت و بریدی
یا مثل وقتیه ک حواست نیست نمک میخوره ب زخمت
اتفاق خاصی نمیفته ولی دردش تو همون لحظه از همه چیز بدتره
خانواده ات تو رو میبینن ، دوستات ،همکارات ، کل مردم غریبه،هزار نفر تو رو میبینن
اون وقت من عاشق بیچاره ک از دلتنگی ی گوشه کز کرده و بی جون افتاده نمیتونم ببینمت
وقتی حتی فرمون ماشین تو دستته یا ی کفش پاته ی لباس ک تنته ی گوشی ک دستته با خودم میگم اشيا هم میتونن خوشبخت باشن
وقتی فک میکنم اصلا بینمون چیه ؟
فقط فاصله و عشق و میتونم بگم
از تموم تو فقط فاصله ات سهم منه ..
این حجم از غم اندوه ک در منه از منم بیشتره "
روح من مدام ب تو سفر میکنه
واسه دوباره دیدنت چقدر باید صبر کنم
میدونم ی روز ک خیلی هم دور نیست برای چند لحظه بغض گلومو میگیره و من حتی از الانم دلتنگ ترم
روزهای پیری من ک اگ جون ندادم باید ببینم
روزی ک دلتنگ بودنتم روزهای غم انگیز تری قراره بیان ک خیلی من و اذیت کنه
قراره حتی لبخند دو تا عاشق جوون منو ب گریه بندازه چ روز تولدایی ک قراره بی تو سر کنم
از الان ب خاطر شون غمگینم
من زندگی بدون تو رو نمیخام
کاش هیچ وقت ب اون روز نرسم
ی جا خوندم خبر برگشتنش مانند خبر اعلام اتش بس ب دختریست ک در جنگ ، معشوق ،برادر ، پدرش را از دست داده همانقدر بی معنی همان قدر ویران کننده ک از خودش میپرسد چرازودتر ن ؟
خدا مهر کسی که قسمتت نیس و به دلت نندازه ،( امین )