رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات مهم شان در ابتدای سال ۱۴۰۰ به مساله مهم انتخابات اشاره کرده و فرمودند: انتخابات پیش رو بسیار مهم است. مطلب اول اهمیت انتخابات است. انتخابات در کشور بسیار مهم است، هم از جنبه خارجی هم داخلی. از جنبه داخلی یک نوسازی در کشور صورت می گیرد و افراد تازه نفسی و پرانگیزه وارد کار می شوند و در دستگاه اجرای کشور یک نوسازی صورت می گیرد و نفس تازه ای به دستگاه اجرایی داده می شود.
ایشان فرمودند: از جهت وجهه خارجی هم انتخابات و مشارکت مردم نشان دهنده اقتدار ملی است. همه باید بدانیم و اذعان کنیم که امکانات دفاعی و قدرت دیپلماسی به کشور اقتدار می دهد و شکی نیست اما بیش از همه اینها ملت و مردم یک کشور هستند که به کشور اقتدار می دهند. وقتی در دنیا احساس شود که این ملت هوشیار و بیدار و باانگیزه است هیبت و اقتداری در چشم همه پیدا می کند. بنابراین حضور مردم موجب اقتدار کشور می شود.
*ما باید تلاش کنیم ایران را قوی کنیم. کشوری که دشمنی های زیاده خواهان را می بیند باید خودش را قوی کند. ایران قوی یک شعار عمومی است و کسی که من را هم قبول ندارد شعار ایران قوی دارد. ایران قوی بهتر از ایران ناتوان و توسری خور است. این قدرت و قوت را ملت به کشور می بخشند و حضور ملت هم و مشارکت و اندازه مشارکت در این قوت ملی تاثیرگذار است.
*دستگاه های جاسوسی و اطلاعاتی کشورهایی چون آمریکا و اسرائیل از چندی پیش درحال تلاش هستند تا انتخابات خرداد ایران را بی رونق کنند. یا برگزار کنندگان و شورای نگهبان را متهم می کنند که انتخابات مهندسی می شود یا مردم را دلسرد می کنند و می گویند رای شما اثری در بهبود اوضاع ندارد. با شدت تمام اینکارها را می کنند و از فضای مجازی هم حداکثر استفاده می کنند متاسفانه فضای مجازی در کشور هم آن نظارت صورت نمی گیرد و در برخی جاها ول هستند. در همه کشورهای دنیای فضای مجازی خودر ا مدیریت می کند ما افتخار می کیم که فضای مجازی را ول کردیم. فضای مجازی را باید مدیریت کرد. فضای مجازی وسیله آزادی است و خوب است ولی نباید در اختیار دشمن گذاشت که توطئه کند.
*هدفشان این است که مشارکت مردم در انتخابات کاهش یابد . امیدوارم که مردم پاسخ رد به اینها بدهند که دشمن ناامید شود.
*مساله دوم اهمیت مساله ریاست جمهوری است. مهمترین و موثرین مدیریت کشور ریاست جمهوری است. اینکه می گویند رئیس جمهور اختیارات ندارد، تدارکاتچی است، 12 درصد و 15 درصد اختیارات است و حرف هایی که این چند سال در گوشه و کنار شنیده می شود یا از روی بی مسئولیتی و غرض ورزی گفته می شود یا از روی بی اطلاعی. رئیس جمهور از پرمشغله ترین و پرمسئولیت ترین مدیریت های کشور است. همه مراکز مدیریتی کشور تقریبا در اختیار رئیس جمهور است.
*امکانات حکومتی و بودجه کشور در اختیارات رئیس جمهور است بنابراین مدیریت های دیگر در جنب ریاست جمهوری چیزی نیستند. رای من با رای یک پسر 16 ساله یک اندازه وزن دارد، می خواهیم رای دهیم که یک رئیس جمهور انتخاب کنیم پس متوجه باشیم چه کسی را انتخاب کنیم.
*به داوطلبان ریاست جمهوری می گویم سنگینی کار را بدانید و بدانید که چه چیزی را بردوش می خواهید بگیرید. بدانید چه بارسنگینی است اگر می توانید وارد کارزار شوید ولی اینطور نباشد که سنگینی کار را ندارید. مشکلات و مسائل اصلی کشور را بشناسید. مسائل کشور صدها مورد است که ده ها مساله اصلی و مهم هستند، بدانید برای حل این مسائل چه راه حل و برنامه ای دارید ولو اجمالی.
*مساله اقتصاد را بشناسید، اقتصاد مهم است، رشد تولید ملی، رشد سرمایه گذاری، تورم، ارزش پول ملی و ...مهم است. مساله امنیت کشور و آسیب های اجتماعی بسیار مهم است. روبرو شدن با سیاست های پیچیده دنیا بسیار مهم است. مساله بسیار مهم فرهنگ و سیاست خارجی را باید بدانند. اگر می توانید این بار سنگین را بر دوش بگیرید وارد شوید والا وارد نشوید.
نامزدشماره1جناب اقای جلیلی
زندگینامه و تحصیلات
سعید جلیلی در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ خورشیدی در مشهد متولد شد، پدر او به نام محمدحسن جلیلی اهل بیرجند، دانش آموخته زبان فرانسه، معلم و مدیر دبستان نواب صفوی مشهد و مادرش اهل اردبیل است. جلیلی مقاطع دبستان و دبیرستان خود را در مشهد گذراند، سپس وارد دانشگاه شد و مدارج تحصیلی خود را تا مقطع دکتری در رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی در دانشگاه امام صادق (ع) به پایان رساند و مدتی در این دانشگاه به تدریس برخی از دروس دینی مانند "دیپلماسی پیامبر (ص) " پرداخت. عنوان پایان نامه دکتری جلیلی «بنیان اندیشهٔ سیاسی اسلام در قرآن» است که در ۱۳۸۱ خورشیدی آن را با موفقیت پشت سر گذاشت.
خدمت در دوران جنگ تحمیلی
بعد از پیروزی انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی، جلیلی نیز در جبهه های جنگ حضور یافت، او که دیده بان تیپ ۲۱ امام رضا (ع) خراسان بود در دی ۱۳۶۵ خورشیدی زخمی شد و به دلیل نبود امکانات کافی در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه پای راست خود را از دست داد، پس از آن در تدارکات لشکر حاضر شد.
فعالیتهای اجرایی
او که از چهره های سیاسی با گرایش اصول گرایی است، مسوولیتهای گوناگونی داشته است که در ادامه به برخی از مهم ترین سمت های اجرایی وی اشاره میکنیم: یکی از مهمترین و حساسترین مسوولیتهای این فعال سیاسی این بود که از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲خورشیدی یعنی به مدت بیش از ۶ سال نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و رییس گروه مذاکره کننده هسته ای ایران با کشورهای غربی بود. اوج و شاخص فعالیت چند ساله جلیلی در شورای عالی امنیت ملی، موضوع مذاکرات هستهای بود که در دوران مسوولیت او سه قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران ظرف بازه زمانی اسفند ۱۳۸۶ تا خرداد ۱۳۸۹ تصویب شد و به قرار دادن ایران ذیل فصل ۷ ماده ۴۱ منشور ملل متحد در قطعنامه ۱۹۲۹ منجر شد؛ یعنی شناسایی ایران به عنوان یک کشور مخل و تهدیدکننده صلح و امنیت جهانی.
علاوه بر این موارد که اشاره شد از دیگر مسوولیتهای وی به ترتیب زمانی باید از رییس اداره بازرسی وزارت خارجه در ۱۳۷۰ خورشیدی، معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه در ۱۳۷۶خورشیدی، مدیر بررسیهای جاری دفتر رهبری در ۱۳۷۹خورشیدی، معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۸۶خورشیدی نام برد.
این کاندیدای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری یک بار دیگر و در سال ۱۳۹۲ خورشیدی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده بود که با بیش از چهار میلیون رای، جایگاه سوم را به خود اختصاص داد و بعد از شکست در این دوره از انتخابات، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. شعار انتخاباتی جلیلی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری «حیات طیبه» بود. در این سال جلیلی در میان نامزدهای ریاست جمهوری، کاندیدایی بود که به نسبت بقیه، کمتر نسبت به سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد نقد وارد کرد و همین مساله احتمال ادامه روند سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد از جانب وی را مطرح کرده بود.
حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
جلیلی در ۲۵ اردیبهشت با حضور در وزارت کشور برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ثبت نام کرد. این حرکت با تعجب بسیاری از اصولگرایان مواجه شد، زیرا انتظار نداشتند رقیبی از جناح خود را در برابر ابراهیم رییسی ببینند به هر حال بعد از مدتی و در چهارم خرداد صلاحیت وی از طرف شورای نگهبان هم تایید شد و اینگونه پا به عرصه رقابت سیاسی گذاشت.
سعید جلیلی پس از ثبت نام به عنوان یکی از داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران مستقر در ستاد انتخابات کشور با بیان اینکه «در آستانه انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز برای کشور هستیم»، اظهار کرد: امیدوارم انتخابات پیش رو پر شور و بی اضطراب و عرصه ای برای آشنایی مردم با نامزدها و برنامه ها باشد و امیدوارم این انتخابات عرصه آشنایی مردم با برنامهها باشد نه عرصه اغوا. بهترین شخصی که میتواند فضای انتخابات را مدیریت کند، خود مردم هستند و نامزدهای انتخاباتی باید برنامه های خود را در معرض آزمون مردم قرار دهند. آنچه که بسیار مهم است این است که در این عرصه رقابتهایی که صورت میگیرد باید بر مسایل واقعی کشور و پاسخ های معتبری که به این مسأله داده می شود، ناظر باشد. امروز مسایل مهم و اساسی از جمله اشتغال، گرانی، تورم و تحریمها برای مردم مطرح است که باید پاسخ های معتبر برای این نیازها مطرح شود.
نامزدشماره2جناب آقای رئیسی
سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۳۹ در شهر مشهد بدنیا آمد.
سید ابراهیم رئیسی در ۲۳ آذر سال ۱۳۳۹ در محله نوغان شهر مشهد متولد شد. وی هم اکنون رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران هست.
سیدابراهیم رئیسی؛ تا پیش از عهده دار شدن ریاست قوه قضائیه در سال ۱۳۹۷، تولیت آستان قدس رضوی بود. او در سال ۱۳۳۹ در محله نوغان مشهد مقدس متولد شد. پدر و مادر ایشان از سلاله سادات حسینی هستند و نسبتش از هر دو طرف به حضرت زید بن علی بن الحسین (ع) میرسد. او در ۵ سالگی پدر خود را که از روحانیون مشهد بود از دست داد. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جوادیه گذرانده و تحصیل در علوم حوزوی را در مدرسه نواب و سپس در مدرسه آیت الله موسوینژاد شروع نمود. در سال ۱۳۵۴ جهت ادامه تحصیلات به حوزة علمیة قم، مدرسه آیت الله بروجردی رفت و مدتی نیز در مدرسهای که با مدیریت آیت الله پسندیده و در واقع با نظر امام خمینی (ره) اداره میشد، اشتغال به تحصیل داشت.
وی در حوزه علمیة قم، اصول فقه را نزد آیت الله مروی، لمعتین را محضر آیتالله فاضل هرندی، رسائل را نزد آیتالله موسوی تهرانی، مکاسب محرمه را خدمت آیت الله دوزدوزانی، کتاب البیع مکاسب را نزد آیتالله خزعلی، خیارات مکاسب را نزد آیت الله ستوده و آیتالله طاهری خرمآبادی و کفایه را خدمت آیتالله سید علی محقق داماد، تفسیر قرآن کریم را نزد آیت الله مشکینی و آیت الله خزعلی، شرح منظومه و فلسفه را نزد آیتالله احمد بهشتی و دوره شناخت را نزد آیت الله مطهری و نهج البلاغه را محضر آیت الله نوری همدانی آموخت.
رئیسی از درس خارج اصول آیت الله سید محمدحسن مرعشی شوشتری و آیت الله هاشمی شاهرودی و خارج فقه آیت الله آقا مجتبی تهرانی و آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب استفاده کرده است علاوه بر این ایشان با اتمام دوره سطح حوزه توانست به دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی راه یافته و پس از دفاع از پایان نامه خویش با عنوان «ارث بلا وارث» در سال تحصیلی ۱۳۸۰ با قبولی در کنکور دکترای مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق خصوصی ادامه تحصیل دهد.
وی با تکمیل تحقیقات خود در حوزه فقه و حقوق، موفق به اخذ مدرک عالیترین سطح آموزشی حوزه (سطح چهار) شد و در نهایت رساله دکترای خود را با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع نمود.
رئیسی بدنبال هتک حرمت امام خمینی (ره) در روزنامه اطلاعات و آغاز حرکتهای مردمی، در اجتماعات اعتراضی که مبدأ اغلب آنها مدرسه آیت الله بروجردی (مدرسه خان) بود، شرکت داشته و در قالب هستهای از طلاب انقلابی فعالیت مینمود. وی در این دوران فعالیتهای مبارزاتی خود را در قالب ارتباط برقرار کردن با علمای انقلابی که از زندان ازاد شده بودند و یا در تبعید به سر میبردند پی گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوره تربیتی خاصی که مرحوم شهید بهشتی جهت کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام اسلامی برگزار مینمود، شرکت داشت.
وی به دنبال شورشهای مارکسیستی و ایجاد مشکلات متنوع در شهر مسجد سلیمان، جهت شرکت در فعالیتهای فرهنگی همراه با گروهی از طلاب عازم آن منطقه شد. پس از بازگشت از مسجد سلیمان، مجموعه سیاسی-عقیدتی پادگان آموزشی صفر- دو در شاهرود را تأسیس و برای مدت کوتاهی آن را اداره کرد.
رئیسی ۶ اسفند ماه ۹۷ با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شد.
سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۶۲ در سن ۲۳ سالگی با دکتر جمیله السادات علم الهدی دختر ارشد آیت الله سید احمد علم الهدی ازدواج کرد. خانم دکتر علم الهدی دانشیار رشته فلسفه علوم تربیت دانشگاه شهید بهشتی تهران، رییس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و رییس کمیسیون تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است. حجة الاسلام دکتر رئیسی و خانم دکتر علم الهدی دارای دو فرزند دختر هستند. رئیسی که اهتمام ویژه ای به تحصیل خود و اعضای خانواده اش دارد، دختر اول ایشان متاهل و دارای دو مدرک کارشناسی ارشد است. یکی در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها) و دیگری در رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه علوم حدیث شهر ری و دختر دوم وی نیز متاهل و دانشجوی کارشناسی رشته فیزیک دانشگاه شریف است.
ورود حجت الاسلام رئیسی به عرصه مدیریت قضایی از سال ۱۳۵۹ و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد. اما هنوز چند ماهی از این دوره نگذشته بود، که با حکم دادستان کل انقلاب، شهید آیت الله قدوسی، دادستان کرج شد. سال ۶۴ آغاز مدیریت قضائی رئیسی در تهران بود چراکه رئیسی در همین سال به عهده دار سمت جانشینی دادستان انقلاب تهران شد.
با گذشت ۳ سال از این تاریخ و در سال ۱۳۶۷، مورد توجه ویژه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت و احکام ویژه (۱ و ۲ و ۳) و مستقیمی برای رسیدگی به مشکلات قضایی در برخی استانها از جمله لرستان، کرمانشاه و سمنان را مستقل از ساختار قوه قضائیه، از بنیانگذار انقلاب اسلامی دریافت کرد. بعد از آن هم حضرت امام خمینی (ره) چندین پرونده مهم را برای تصمیم قضایی به وی محول کردند.
بعد از رحلت حضرت امام (ره) و آغاز زعامت حضرت آیت الله خامنهای، حجت الاسلام رئیسی با حکم آیت الله یزدی رئیس وقت قوه قضائیه، به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ به مدت پنج سال این مسئولیت را برعهده داشت. پس از آن و از سال ۱۳۷۳ به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و این سمت را تا سال ۱۳۸۳ عهده دار بود.
رئیسی از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۳، به مدت ۱۰ سال معاون اول قوه قضائیه و از سال ۱۳۹۳ تا سال ۱۳۹۵ نیز دادستان کل کشور بودند. همچنین وی از سال ۱۳۹۱ تا کنون با حکم مقام معظم رهبری به عنوان دادستان کل ویژه روحانیت و در نهایت با رحلت آیت الله واعظ طبسی به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. او از ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ تا ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ تولیت استان قدس رضوی بود.
تولیت آستان قدس رضوی در حال حاضر در روزهای شنبه، سه شنبه و چهارشنبه هر هفته در مدرسه نواب درس خارج فقه تدریس میکند.
البته تدریس متون فقهی سطح عالی، قواعد فقه قضاء و فقه اقتصاد در حوزههای علمیه تهران و دانشگاهها گوشهای از فعالیتهای آموزشی وی به شمار میرود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مرحوم شهید بهشتی که از نگرش عمیق حکومتی و تشکیلاتی برخوردار بود، بر آن شد تا با هدف کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام، یک دوره آموزشی برای ۷۰ نفر از طلاب قم که آنها را برای سپردن مسئولیتهای مختلف در کشور مناسب دیده بود، برگزار کند.
رئیسی یکی از این طلاب برگزیده بود. در این دوره فشرده که عمدتاً در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار میشد، شهید آیت الله بهشتی، حضرت آیت الله خامنهای و سایرین از جمله مرحوم شهید حسن آیت، آیت الله موسوی اردبیلی و... به صورت هفتگی به تدریس میپرداختند.
رئیسی همزمان در دانشگاههای متعدد کشور از جمله دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه شهید بهشتی به تدریس دروس تخصصی فقه قضا و فقه اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری پرداخته است.
سطح چهار فقه و اصول از حوزه علمیه قم، فوق لیسانس حقوق بین الملل خصوصی، دکترای فقه و مبانی حقوق با گرایش حقوق خصوصی از دانشگاه شهید مطهری و تدریس متون فقهی سطح عالی و قواعد فقه قضاء و فقه اقتصاد در حوزههای علمیه تهران و دانشگاهها از جمله ابعاد علمی حجت الاسلام رئیسی است.
کتابهای مختلفی با موضوعات حقوق، اقتصاد، فقه، عدالت اجتماعی، سبک زندگی و ... از سوی حجت الاسلام رئیسی منتشر شده است.
سید ابراهیم رئیسی یک بار در انتخابات سال ۹۶ در زمانی که تولیت آستان قدس رضوی بود وارد عرصه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری شد و چیزی نزدیک به ۱۶ میلیون رای کسب کرد. او در آن انتخابات از حسن روحانی شکست خورد. رئیسی یک بار دیگر در سال ۱۴۰۰ نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد و خرداد در ۴۱۴۰۰ صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان تائید گردید.
نامزدشماره3جناب آقای قاضی زاده هاشمی
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی (زادهٔ ۲۵ فروردین ۱۳۵۰) پزشک، سیاستمدار اصولگرا و نماینده مشهد در دورهٔ هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی است که در دورههای نهم و دهم به عنوان دبیر، عضو هیئت رئیسه مجلس بود و در دورهٔ یازدهم، تا خرداد ۱۴۰۰، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی بود و هماکنون نیز نمایندهٔ مجلس است. وی متخصص گوش و حلق و بینی است و پیش از نمایندگی مجلس، ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان را برعهده داشت.
او از زمان تشکیل جبهه پایداری، به عضویت این جبهه درآمد و در فاصله سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳ سخنگوی آن بود اما از جبههٔ پایداری جدا شد. قاضیزاده هماکنون عضو شورای مرکزی حزب اسلامی قانون است.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی در ۲۵ فروردین سال ۱۳۵۰ در شهر فریمان از شهرستانهای استان خراسان رضوی به دنیا آمد.وی متخصص گوش و حلق و بینی است. قاضیزاده هاشمی در سال ۱۳۸۶ از حوزهٔ انتخابیه مشهد توانست به دورهٔ هشتم مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. وی همچنین در دورههای نهم، دهم و یازدهم نیز از همین حوزهٔ انتخابیه به مجلس راه پیدا کرد. قاضیزاده هاشمی در دورههای نهم و دهم مجلس شورای اسلامی، دبیر هیئت رئیسه مجلس و در دورهٔ یازدهم، تا خرداد ۱۴۰۰ نایب رئیسی اول مجلس را بر عهده داشت.
او پسرعموی سید حسن قاضیزاده هاشمی (وزیر سابق بهداشت) و برادر احسان قاضیزاده هاشمی (نماینده کنونی مجلس) است.
قاضی زاده هاشمی در ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ کاندیداتوری خود را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کرد.
وی در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ به همراه دخترش با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور اقدام به ثبتنام برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران کرد.
صلاحیت قاضیزاده هاشمی در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۰ از سوی شورای نگهبان احراز شد.
نامزدشماره4جناب آقای زاکانی
علیرضا زاکانی (زادهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۴۴) سیاستمدار اصولگرا،رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نماینده قم در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او، مسئول اسبق سازمان سازمان بسیج دانشجویی و در پی آن حادثه کوی دانشگاه، و عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر بوده و نمایندگی تهران در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و ریاست کمیسیون ویژه بررسی برجام را برعهده داشتهاست.او فعالیت مطبوعاتی نیز دارد و علاوه بر دو دوره عضویت در هیئت منصفه دادگاه مطبوعات، صاحب وب سایت خبری جهان نیوز و هفته نامه پنجره است.
او برای ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ نامزد و توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. ولی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ احراز صلاحیت شد.
علیرضا زاکانی متولد سال ۱۳۴۴ در محله میدان خراسان تهران است و در همین منطقه نیز دوران کودکی و نوجوانیاش را سپری کردهاست. پدربزرگ مادری زاکانی، از اهالی تبریز است. جد مادریاش اهل کاشان و اجداد پدریاش نیز در روستاهای شمالی تهران (زایگان و لالان) زندگی میکردند. پدر او حسین زاکانی از پهلوانان تهران و منطقه شهر ری بود که برای مدت ۲۸ سال، مسئولیت برگزاری مراسم سالگرد غلامرضا تختی را برعهده داشت.[۶]
حسین زاکانی پدر علیرضا از پهلوانان و داوران کشتی ایران بود[۷] که پس از بازنشستگی عضو ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت جهان پهلوان تختی بود.[۸]
همسر علیرضا زاکانی، خانم معصومه پاکتچی است که پیش از ازدواج با او، همسر یک شهید بوده و یک فرزند نیز داشتهاست.[۹] خانم پاکتچی دارای تحصیلات سطح ۳ حوزه علمیه میباشد که سالیان متمادی در مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران مشغول به فعالیت میباشد. وی از سال ۱۳۸۶ مسئولیت واحد خواهران بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود را عهدهدار بوده و تندیس مهدییاوران را در همایش بینالمللی دکترین مهدویت در زمینه مدیریت در سال ۹۱ دریافت کردهاست.[۱۰]
زاکانی دارای ۳ فرزند دختر به نامهای طیبه، مریم و زینب است. دختر اول او در دوره دبیرستان و دو دختر بعدی پس از ورود به دانشگاه ازدواج کردند.[۱۱] مریم زاکانی دومین فرزند اوست که لیسانس مهندسی کامپیوتر را از دانشگاه صنعتی شریف[۱۲] و فوق لیسانس علوم انسانی دیجیتال را از اکول پلیتکنیک فدرال لوزان دریافت کرده. او یکی از اولین گروه فارغالتحصیلان این رشته در این دانشگاه است[۱۳]و به همراه همسرش حسین حیدری به ایران بازگشته است.[۱۴]
زاکانی در سال ۱۳۶۲ همزمان با حضور در جنگ ایران و عراق و مجروحیت ناحیه دست، پا و گردن مدرک دیپلم خود را گرفتهاست.[۱۵] او دربارهٔ انتشار کارنامه تحصیلیاش در دوره دبیرستان که در چند درس نمرات خوبی کسب نکرده در فضای مجازی، گفت است: «اینکه بنده در دوران دبیرستان هیچگاه نمراتی را که ذکر کردهاید نداشتهام و تنها در سال ۶۲ دو تا تجدیدی دارم؛ زیرا بنده سال ۶۲ تا ۶۳ اردیبهشت ماه در جبهه بودم و تنها ۷ روز بدون معلم درس خواندم و در طول تحصیل هم به علت حضور در منطقه عملیاتی ترک تحصیل تلقی شده بودم و آن دو درس هم مدتی بعد امتحان دادم و قبول شدم.»[۱۶]
۶۲ ماه حضور داوطلبانه در جبههها، شرکت در ۱۵ عملیات بزرگ و جانبازی ۵۰درصد، در کنار حضور در ستاد جنگهای نامنظم، لشکر ۲۷ محمد رسولالله و لشکر ۱۰ سیدالشهدا و قرارگاههای جنوب و غرب از دیگر سوابق او در دوران جنگ ایران و عراق بودهاست. او عمدتاً در واحدهای تخریب و «اطلاعات-عملیات حضور داشته و مسئولیتهایی از جمله مسئول محور اطلاعات و عملیات قرارگاه نجف اشرف ۳، قائممقام اطلاعات و عملیات لشکر۲۷ و نهایتاً مسئولیت محور این لشکر را برعهده داشتهاست.[۱۷]
پس از پایان جنگ، او در رشته دستیاری کودکان پذیرفته شد و در رشته پزشکی هستهای، تخصص گرفت.[۱۸][۱۹]
دربارهٔ مدرک تحصیلی او نیز شایعاتی وجود داشت و یک وبسایت خبری بامداد (نزدیک به محمود احمدینژاد) با انتشار تصویری اعلام کرد که علیرضا زاکانی در دوره تحصیل خود ۳ ترم مشروط شدهاست. همچنین این سایت اشاره میکند که در دوران متوسطه نمراتی مثل ۲٫۲۵ برای درس ریاضی و ۳٫۵ برای درس شیمی در شهریور سال تحصیلی ۶۳–۱۳۶۲ دارد و در دوران دانشگاه نیز با ارتباطات توانستهاست که تغییر رشته از «دستیاری کودکان» به «پزشکی هستهای» بدهد. او در این باره نیز گفته که «ذیل همان نامه منتشر شده در بامداد نوشته شده بود که دو ترم از این سه ترم از مشروطی درآمدهام که دلیل آن تأخیر در اعلام نمرات بودهاست که هنوز این چنین مشکلاتی برای دانشجویان رخ میدهد و نکته دیگر آنکه آن یک ترم هم به آن دلیل مشروط شدم که مجبور بودم در کنار درس و مسئولیت بسیج دانشگاه برای تأمین خرج زندگی؛ یازده ماه از سال با ماشین کار کنم!» او همچنین در مورد تغییر رشته از دستیاری کودکان میگوید که به علت جراحات موجود، تعییر رشته را با تأکید مسئولین دانشگاه انجام دادهاست.[۲۰][۲۱]
زاکانی در دوره تحصیلی خود، عضو بسیج دانشجویی بود. او از اواخر سال ۷۷ مسئول بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران بود و در وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حادثه کوی دانشگاه تهران حضور داشت. در جریان راهپیمایی ۲۳ تیر ۷۸ که با هدف پایان دادن به اعتراضات دانشجویان از سوی حکومت برگزار شد، او در کنار حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، یکی از سخنرانان مراسم بود.[۲۲] او به دفعات با مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور دربارهٔ حوادث آن زمان مناظره کردهاست.
زاکانی از سال ۱۳۷۹ مسئولیت سازمان بسیج دانشجویی کشور را برعهده گرفت و در سال ۱۳۸۲ از این سمت استعفا داد.[۲۳]
ثبتنام علیرضا زاکانی در انتخابات، با همراهی بیژن رنجبر، حسین صمصامی و منوچهر محمدی
زاکانی پس از پایان مسئولیت در بسیج دانشجویی، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را تأسیس کرد و برای چند دوره دبیرکل این حزب سیاسی اصولگرا بود.[۲۴] وی پیش از آن عضو شورای مرکزی ۱۱ نفره جبهه متحد اصولگرایان بود و برای حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فعالیت کردهاست.[۲۵] در حال حاضر او ریاست جبهه تحولخواهان انقلابی را برعهده دارد که متشکل از سه تشکل سیاسی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی است.[۲۶]
او پس از راهیابی به مجلس هفتم از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر، برای یکسال در هیئت رئیس مجلس عضویت داشت و علاوه بر آن در کمیسیون آموزش و تحقیقات فعالیت کرد. وی، از منتقدین جدی مدیریت خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی و عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد اسلامی[۲۷] بود و تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد اسلامی را در مجلس کلید زد که باعث تحولات مهمی در این دانشگاه شد.[۲۸]
زاکانی، تحقیق و تفحص از تخلفات آزمون دستیاری را نیز در همین دوره کلید زد و ریاست آن هیئت را برعهده داشت.[۲۹] در این تحقیق و تفحص مشخص شد که برای چند ین سال تقلب در آزمون دستیاری پزشکی در حجم وسیعی صورت گرفتهاست. علیرضا زاکانی در یک سخنرانی در سال ۱۳۹۳ نشان دار کردن سوالات در آزمون دستیاری را تأیید کرد و گفت:[۳۰]
موضوع اسفناکتر این بود که از سال ۷۷ تا ۸۲ سوالات آزمون دستیاری به فروش رسیده بود و هر سؤالی را نیز تا ۳۰ میلیون تومان میفروختند لذا وقتی ما کار بررسی را انجام دادیم و به لطف خدا به نتیجه رسید یک پزشک که نام او را نمیدانم برای من نوشت که من دفترچه آزمون سال ۷۷ را خریداری کردم و از ۲۰۰ سؤال ۱۴۶ سؤال آن مارک شده بود یعنی اگر کسی هیچ سوادی هم نداشت تنها با یک خطکش متوجه میشد که گزینه درست کجاست و در این صورت در بهترین رشته قبول میشد؛ حال حساب کنید کسی که با تقلب وارد یک حوزه تخصصی شده چطور میخواهد این مسئله را جبران کند.
او در دوره نمایندگی خود منتقد عملکرد قاضی مرتضوی[۳۱] و استفاده از علی کردان، محمدرضا رحیمی و اسفندیار رحیم مشایی[۳۲] در دولت محمود احمدینژاد بود.
زاکانی در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی با کسب ۳۳۹ هزار و ۱۹۹ رای به عنوان نفر هفتم از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافت و علاوه بر عضویت در کمیسیون آموزش و تحقیقات به عضویت کمیسیون اصل نود نیز درآمد.[۳۳]
مناظره زاکانی و تاجزاده دربارهٔ وقایع ۷۸ و اعتراضات ۸۸ در مجموعه سرچشمه تهران
علیرضا زاکانی و حزب متبوعش در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ علیرغم انتقادهایی که به دولت مستقر داشتند از حامیان محمود احمدینژاد بود. او در حوادث پس از انتخابات نیز نقش فعالی داشت و به شهادت قاضی حیدریفر که در آن زمان از مسئولین پروندههای بازداشت شدگان بود، زاکانی به همراه فرهاد رهبر با پا درمیانی به آزادی دانشجویان بازداشت شده دانشگاه تهران در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ کمک کرد.[۳۴] به علاوه زاکانی با ارائه مدارکی سعی در محکوم کردن سعید مرتضوی به عنوان آمر انتقال زندانیان به بازداشتگاه کهریزک که منجر به فوت سه تن از آنها شد نمود.[۳۵]
علیرضا زاکانی با انتصاب محمدرضا رحیمی به معاون اولی دولت محمود احمدینژاد مخالفت کرد و در جریان جلسه استیضاح علی کردان وزیر وقت کشور، مدرک تحصیلی رحیمی را نیز جعلی خواند.[۳۶] همزمان هفته نامه پنجره نیز اقدام به انتشار پروندهای دربارهٔ برخی اتهامات رحیمی از جمله دست داشتن او در پرونده فساد موسوم به ایران کرد که با واکنش رحیمی مواجه شد و معاون اول دولت از علیرضا زاکانی، سردبیر پنجره و دبیر سیاسی این نشریه شکایت کرد.[۳۷] زاکانی همچنین رحیمی را به توزیع پول میان برخی نمایندگان در زمان ریاست بر دیوان محاسبات نیز متهم کرد.[۳۸]
این کشوقوسها در پایان با شکایت همزمان علیرضا زاکانی، احمد توکلی و الیاس نادران از محمدرضا رحیمی همراه شد و پرونده او به قوه قضاییه رفت.[۳۹]
سایت اصولگرای مشرق تصویر تفاهمنامهای را در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده که بر اساس بند ۴ آن، سازمان تبلیغات اسلامی پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان را برای بصیرتزایی به نشریه پنجره (تحت مدیریت علیرضا زاکانی) برای یک سال تعهد کرده بود.[۴۰] در پاسخ زاکانی اعلام کرد که این یک تفاهم نامه بودهاست و نه فاکتور.[۴۱]
زاکانی در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با کسب رای لازم از حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافت و علاوه بر عضویت کمیسیون شوراها و امور داخلی[۴۲] رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام شد.[۴۳]
پس از پایان مذاکرات هستهای ایران و تدوین برنامه جامعه اقدام مشترک توسط ایران و کشورهای ۱+۵، نتایج به کشورها ارسال شد، که در این بین مجلس شورای اسلامی ایران، کمیسیون ویژه را مسئول بررسی این توافق کرد. علیرضا زاکانی مسئولیت این کمیسیون ویژه را که «کمیسیون ویژه بررسی برجام، پیامدها و نتایج» نام داشت، با رأی نمایندگان مجلس بر عهده گرفت. وی در زمان مدیریت خود در این کمیسیون، دعوت از مقامات هستهای، سیاسی و اقتصادی ایران به کمیسیون برجام را در دستور کار خود قرار داد و در نامههای جداگانه به سران قوا، خواستار دیدار با آنها شد.[۴۴] وی همچنین در نامهای به محمدجواد ظریف،[۴۵] خواستار حضور یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کمیسیون برجام و ارائه توضیحات در خصوص توافق با ایران شد.[۴۶] همچنین وی در برنامه تلویزیونی متن حاشیه، دربارهٔ ارائه اطلاعات محرمانه توافق ایران و آژانس گفت که علیاکبر صالحی قول داده که این مفاد را در اختیار کمیسیون قرار بدهد.[۴۷]
زاکانی از مخالفین کرسنت بشمار میرود[۴۸] و معتقد است که ایران در کرسنت ۵۶ میلیارد دلار ضرر کردهاست.[۴۹] وی اعلام کرد اظهارات و اقدامات مسئولان نفتی آخرین کورسوهای امید را نیز در داوری بینالمللی از بین میبرد.[۵۰] این سخن در حالی گفته شد که دادگاه لاهه از اظهارات زاکانی علیه ایران استفاده کرد و در صورت جریمه شدن ایران توسط لاهه، اظهارات زاکانی از عوامل مهم آن است. زنگنه اعلام کرد که صحبتهای نابجایی برخی مقامات ایرانی همچون علیرضا زاکانی کردهاند، منجر به استناد تیم داوری شرکت کرسنت پترولیوم به صحبتهای آنان شدهاست و در نتیجه منابع ملی به خاطر صحبتهای غیرواقعی اصولگرایانی که در صدد تخریب اصلاحطلبان بودهاند به خطر افتادهاست.[۵۱] در جایی دیگر از رئیسی خواست تا دربارهٔ جریمه از جلیلی، زاکانی و بذرپاش دربارهٔ کرسنت بیشتر بپرسد که چه کسی دنبال مذاکره بوده و در چه زمانی و چه مرجعی چنین موردی را تصویب کردهاست.[۵۲]
شعبه ۹ دادگاه کیفری یک تهران، پس از رسیدگی به شکایت وزارت نفت، علیرضا زاکانی را به جرم نشر مطالب خلافواقع[۵۳]به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد که قابلی تبدیل به ۵۰ میلیون ریال جزای نقدی را داشت. این حکم به تأیید دیوان عالی کشور نیز رسید،[۵۴][۵۵]اما او بعدها اعلام کرد که در پیگیریهای مجدد، با رأی قاطع هیئتمنصفه تبرئه شدهاست.[۵۶] به نوشته خبرگزاری مهر، پس از فرجام خواهی از رأی صادره با اعتراض و درخواست زاکانی، حکم حبس یکساله مورد اعاده دادرسی و اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری قرار گرفت و نهایتاً موجب برائت از اتهامات وارده شد.[۵۷]
استقبال مردم از زاکانی در دادگاه شکایت حسین فریدون و وزارت نفت
علیرضا زاکانی در یک نشست خبری دربارهٔ فساد اقتصادی خطاب به حسن روحانی رئیسجمهور وقت ایران دست به افشاگری دربارهٔ روابط حسین فریدون برادر رئیسجمهور با برخی از بدهکاران بانکی همون رسول دنیالزاده و شبدوست مالامیری و بانکهای ملت و رفاه زد و گفت:[۵۸] آقای فریدون در این کشور چه کار میکند؟ آقای رئیسجمهور اگر میخواهد جلوی فساد را بگیرد به اخوی خود مراجعه کند.
این افشاگری با واکنش حسین فریدون مواجه شد و برادر رئیسجمهور بابت این اظهارات از زاکانی شکایت کرد.[۵۹] زاکانی نیز با حضور در دادگاه تبرئه شد[۶۰]و برخی افراد نظیر دانیالزاده[۶۱] نیز دستگیر شدند.
زاکانی در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با کسب ۷۶۷ هزار و ۲۵۸ رای و با کسب رتبه سیونهم در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر از راهیابی به مجلس بازماند.
زاکانی پس از آنکه نتوانست برای چهارمین بار به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند، از مرداد ۹۵ تا خرداد ۹۸، رئیس مجمع عالی بسیج کشور را با جایگاه ۱۹ سرلشکری برعهده گرفت.[۶۲]
زاکانی خرداد ۹۸ و درحالیکه مصونیت قضایی نمایندگی نیز نداشت، دست به افشاگری علیه یکی از مدیران ارشد قوه قضائیه بود، زد و گفت:
کسی که دو رئیس قوه را بیچاره کرده و دچار مشکل بوده و مایه بدنامی قوه قضائیه و زد و بند شده را باید کنار گذاشت.[۶۳]
این افشاگری زاکانی با واکنش مصطفی تاجزاده نیز مواجه شد و او در مناظره خطاب به زاکانی گفت: «آنقدر فساد افزایش پیدا کرده که آقای زاکانی هم میترسد اسم فاسد را بیاورد و فقط میگوید یک نفر هست دو رئیس قوه قضائیه از دستش عاجز شدهاند.» در واکنش به این سخنان، زاکانی دست به افشاگری زد و نام او را اکبر طبری اعلام کرد.[۶۴]
زاکانی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با کسب ۱۹۰ هزار و ۴۲۲ رای از حوزه انتخابیه قم به مجلس راه یافت[۶۵] و به عضویت کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی درآمد.[۶۶]
پس از تشکیل مجلس یازدهم، علیرضا زاکانی که سابقه ۳ دوره نمایندگی را داشت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس[۶۷] را برعهده گرفت و دست به تغییر ساختار این مرکز پژوهشی زد که با انتقاداتی از سوی برخی نمایندگان[۶۸] و فعالان سیاسی[۶۹] نیز مواجه شد.
زاکانی به دلیل گفتههایی که در برنامه تلویزیونی تهران ۲۰ شبکه ۵ سیمای جمهوری اسلامی انجام داد با شکایت وزارت اطلاعات مبنی بر نشر اکاذیب به دادگاه فراخوانده شد. نخستین پرونده جرایم سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران یکشنبه ۲۰ مهر سال ۱۳۹۹ برگزار شد که نتیجه این دادگاه صدور حکم برائت زاکانی بود.[۷۰]
علیرضا زاکانی در ۲ دوره پیاپی انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ و انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ با حضور در ستاد انتخاباتی وزارت کشور در یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخابات نامنویسی که پس از بررسی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.به گفته زاکانی مفتوح بودن پرونده شکایت وزارت نفت و حسین فریدون از وی و محکوم شدن به یک سال حبس در دادگاه بدوی،دلیل این ردصلاحیت عنوان شده بود. زاکانی البته به این رای اعتراض کرد و دیوان عالی کشور رای به تبرئه او داد.
نوشتار(های) وابسته: علیرضا زاکانی در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۴۰۰)
علیرضا زاکانی در سیزدهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز شرکت کرد که با نظر شورای نگهبان احراز صلاحیت شد.طی احکامی روحالله متفکر آزاد (نماینده تبریز) ریاست ستاد انتخاباتی زاکانی و مالک شریعتی (نماینده تهران) سخنگوی ستاد انتخاباتی او شدند.
زاکانی در یکی از اولین برنامههای تبلیغاتی تلویزیونی خود، نام ستاد انتخاباتی خود را «ستاد دهه شصتیها» اعلام کرد.
زاکانی با حضور در برنامه اینترنتی تبادل اولین نامزدی بود که به چالش شفافیت پیوست و داراییهای خود را اعلام کرد. او دارای دو واحد ۹۵ متری در خیابان ایران واقع در شهر تهران است و همسرش نیز یکخانه ۷۵ متری در پردیسان قم دارد.او اعلام کرد که ۱۰۰ میلیون تومان برای انتخابات هزینه خواهد کرد.
زاکانی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشیار پزشکی هستهای است و در بیمارستان دولتی امام خمینی تهران و مجمتع درمانی ولیعصر مشغول به طبابت است.او در زمینه پژوهشی رادیوداروها نیز فعال است.
زاکانی در دی ۱۳۹۲، در مورد اصلاحطلبان گفت:
کارگزاران و اصلاح طلبان غیرخودی و ضدانقلاب نیستند بلکه خودیهای متاخر هستند که از قافله انقلاب عقب افتادهاند. ما عناصر فعالی در کشور داریم که یا خودی هستند یا غیرخودی، غیرخودیها ضد انقلابند اما برخی گروهها نیز خودی هستند اما خودی متاخر هستند. این گروه، سلطه پذیر بوده و به راحتی میگویند باید انقلابی گری را کنار گذاشت و خود را با نظم جهانی هماهنگ کرد، اینها نمیتوانند پا به پای انقلاب حرکت کنند. بعضی از عناصر اصلاح طلب از انقلابیهای قدیمی هستند اما حرفهای امروز آنها با انقلاب و آیتالله خمینی منافات دارد.
وی تأکید کردهاست که سالها طول میکشد تا خاطرات تلخ دوم خرداد را فراموش کنیم.
علیرضا زاکانی در نقد رفتارهای جنجالی و هیجانی علیه آزادیهای اجتماعی، یادداشتی با عنوان «امروز باید آتشبس یکطرفه داد» منتشر کردکه احمد توکلی نیز با تأکید بر لزوم «آتشبس» در توییتر خود نوشت: «با این اختلافات خانهسوز، پیشنهاد زاکانی را باید با آب طلا نوشت که گفت حتی یکطرفه هم شده آتشبس دهیم تا اصلاحات اساسی به دست دولت انجام شود.»
زاکانی معتقد است اگر حضور قاسم سلیمانی در عراق نبود و ارادهٔ ایران نسبت به ماندن حکومت سوریه وجود نمیداشت، بغداد و دمشق سقوط میکردند.
نامزدشماره5جناب آقای رضایی
محسن رضایی (زادهشده به نام سبزوار رضایی میرقائد؛ ۱۰ شهریور ۱۳۳۳) فرمانده نظامی، اقتصاددان و سیاستمدار ایرانی است که هماکنون بهعنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت میکند. او همچنین مدرس دانشگاه امام حسین است.
وی فعالیت سیاسی را از سالهای ابتدای دهه ۱۳۵۰ آغاز کرد، که منجر به دستگیری او توسط ساواک گردید و دورهای را نیز در شهر اهواز در زندان سپری نمود. این فعالیتها به پایهگذاری گروه منصورون انجامید. رضایی به همراه محمد بروجردی از اعضا تیم حفاظت از روحالله خمینی، پس از ورود وی به کشور بودند. پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ وی از پایهگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود، همچنین یکی از اعضای هیئت ۱۲ نفره تدوین اساسنامه سپاه پاسداران در زمستان ۱۳۵۷ بشمار میآمد.
رضایی از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ نخستین فرمانده واحد اطلاعات سپاه بود و در سال ۱۳۶۰ با حکم سید روحالله خمینی به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب گردید و تا ۱۳۷۶ برای مدت ۱۶ سال در این جایگاه فعالیت نمود. وی که تحصیلات در مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت را پیش از انقلاب نیمهکاره رها کرده بود، در سال ۱۳۷۶ و پس از استعفاء از فرماندهی سپاه، بار دیگر از سر گرفت و ابتدا کارشناسی اقتصاد را از مرکز آموزش سازمان برنامه و بودجه دریافت کرد، سپس کارشناسی ارشد و دکتری اقتصاد را در سال ۱۳۷۹ از دانشگاه تهران اخذ نمود.
?
محسن رضایی در بنیاد توسعه پایدار، سال ۱۳۸۶
محسن رضایی در پی استعفاء از فرماندهی سپاه پاسداران در سال ۱۳۷۶ از حضور در کلیه نیروهای نظامی نیز کنارهگیری نمود و وارد دنیای سیاست شد.[۴] در سال ۱۳۷۶ با حکم علی خامنهای، به سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد و از سال ۱۳۷۹ نیز ریاست کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده گرفت.[۴] محسن رضایی در این سالها فعالیتش را در مجمع تشخیص مصلحت نظام متمرکز کردهاست. از فعالیتهای وی در مجمع تشخیص، میتوان به تدوین سند چشمانداز بیست ساله ایران و کمک به اصلاح قانون سرمایهگذاری خارجی در ایران، اشاره نمود.[۴]
محسن رضایی تاکنون ۴ بار وارد انتخابات شدهاست. سال ۸۴ که دو روز مانده به رایگیری انصراف داد. ۸۸ و ۹۲ که تا پایان ماند و رای نیاورد. او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هم ثبتنام کرده که تا پیش از این رکورد او و قالیباف یکسان بوده اما با نامنویسی برای انتخابات ۱۴۰۰ گوی رقابت را از قالیباف ربود و رکورددار حضور در کارزار انتخابات ریاست جمهوری شد.[۵] او یکبار نیز در انتخابات مجلس ششم شکست را پذیرا شد.
محسن رضایی در سال ۱۳۷۸ خود را کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در تهران کرد و در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» (معروف به جناح راست) و جامعه روحانیت مبارز قرار داشت، اما موفق به کسب آرای لازم نشد و نخستین شکست انتخاباتی خود را خورد.[۶]
رفیق دوست میگوید: «سالی که محسن رضایی برای نمایندگی مجلس از تهران کاندیدا شد به ایشان گفتم: شما ویژگی فرماندهی و ریاست را داری اما از جایی مثل مسجد سلیمان یا بهبهان کاندید شو که قطعاً میدانی انتخاب میشوی، اما ایشان حرف من را گوش نکرد.» محسن رضایی از تهران کاندیدا شد و در لیست «ائتلاف خط امام و رهبری» و جامعه روحانیت مبارز قرار گرفت؛ اقدامی که نتیجه ای جز شکست برای او نداشت.
نوشتار(های) وابسته: شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی
او همچنین در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ نیز با شعار انتخاباتی «دولت عشق»[۷] حضور یافت، اما دو روز پیش از برگزاری انتخابات کنارهگیری خود را اعلام کرد. در بیانیهای که او در آن زمان منتشر کرد، دلیل کنارهگیری خود را «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» در اثر کثرت نامزدها عنوان کرد.[۴]
تا جایی که فیلم تبلیغاتی اش در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، با نام دولت عشق را رسول ملاقلی پور کارگردان سینمای جنگ ساخت. در بخشی از این فیلم گفتگو محور ملاقلی پور از رضایی میپرسد: «آقا محسن چقدر میگیری بروی کنار اصلاً از قدرت بروی کنار، گیر ندهی و کار نداشته باشی؟»
محسن رضایی هم پاسخ میدهد: «یا با گلوله کنار میروم یا اینکه مردم نخواهند.»[۶]
نوشتار اصلی: محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)
رضایی یکی از نامزدهای دوره دهم ریاست جمهوری ایران نیز بود. وی در بین نامزدهای رسمی انتخابات، آخرین فردی بود که به صحنه وارد شد. رضائی با ایده «دولت ائتلافی» و به صورت مستقل وارد انتخابات شد. وی نفر سوم از بین کاندیداهای چهارگانه شد.
محسن رضایی پس از انتخابات به نتایج اعلام شده اعتراض نمود و آن را مورد تأیید قرار نداد و اعلام کرد «رأی ناموس من است»[۸] اما بعد، از اعتراض خود منصرف شد.[۹] جمله او دربارهٔ اینکه رأی مردم ناموس او است منجر به اعتراضات فراوانی نزد هوادران وی گردید.
نوشتار اصلی: محسن رضایی در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۳۹۲)
رضایی در اولین همایش انتخاباتی اش در ۱۳۹۲
محسن رضایی در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۱ در جمع مردم شهر دیواندره، بهطور رسمی کاندیداتوری خود را اعلام کرد. رضایی در جمع مردم دیواندره اظهار داشت: پیشنهاد شده بود در تهران کاندیداتوری خود را اعلام، تا از امکانات وسیع رسانهای استفاده کنم اما با اعلام کاندیداتوری در این شهر، بر رویکردم نسبت به پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور و حل مشکلات مردم تأکید میکنم. همچنین ابوالقاسم رئوفیان، مسئول ستاد انتخاباتی «جبهه ایستادگی»، پس از معرفی محسن رضایی به عنوان کاندیدای جبهه ایستادگی، شعار انتخاباتی محسن رضایی را «دولت فراگیر و جامعه امید» اعلام کرد.[۱۰]
وی جزو ۸ نفری بود که صلاحیت آنها برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان تأیید شد.[۱۱] محسن رضایی در این انتخابات در رتبه چهارم قرار گرفت. محسن رضایی اعلام نمود با شعار «سلام بر زندگی» در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۳۹۲) شرکت کرد.[۱۲]
یکی از فعالیتهای انتخاباتی محسن رضایی رونمایی از وبسایت ویکی رضایی بود که در آن طی برنامهای مرحله به مرحله و تدریجی پس از ورود اطلاعات، داده و برنامههای اقتصادی ایران توسط کارشناسان و نخبگان، مردم ویرایش شده تا کارشناسان اطلاعات موثقتر و شاید اولویتهای ضروریتری به دست آورند. این وبگاه برپایه سیاستهای ویکی یعنی با مشارکت عمومی ساخته شدهاست.
تفاوت این مدل با سفرهای استانی این است که بتوان پیش از سفر به دورترین مناطق کشور، دیدگاههای مردم و اطلاعات آنان را با کمک نخبگان تجزیه و تحلیل کرده و بهترین تصمیم را برای آنان گرفت.[۱۳]
?
جمعی از حامیان رضایی در یکی از سخنرانیهای او، کارزار رضایی از رنگ آبی فیروزهای به عنوان نشان استفاده میکرد.[۱۴]
محسن رضایی در ۷ اسفند ۱۳۹۱ در همایشی تحت عنوان «دانشجوی پیشرو، انتخابات پیش رو» در دانشگاه رجایی شرکت نمود[۱۵] و در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان که آیا اجرای طرح فدرالیسم ایران، منجر به استقلال مناطقی از کشور نخواهد شد؟ گفت:
ایران تا قبل از دوره رضا شاه نیز به صورت فدرالی اداره میشد اما وی که تمایل داشت قدرت را به صورت یکپارچه در دست بگیرد دست به ایجاد حکومت استانی زد لذا اگر قرار بود استقلالی شکل بگیرد در آن دوران شکل میگرفت ضمن آن که این طرح فقط در زمینه اقتصاد کشور را فدرالی خواهد کرد.
?
درصد آرای رضایی در انتخابات ۱۳۹۲ به تفکیک شهرستانها
در نهایت رضایی با کسب ۳٬۸۸۴٬۴۱۲ رای (۱۰٫۵۹٪) در انتخابات رتبه چهارم را بدست آورد و به پاستور راه نیافت. او در سه استان خوزستان (محل تولدش)، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد از برنده نهایی انتخابات، حسن روحانی رای بیشتری آورد.[۱۶]
محسن رضایی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۱۴۰۰، برای سیزدهمین دورهٔ انتخابات ریاستجمهوری ایران ثبت نام کرد[۱۷] و در تاریخ ۴ خرداد صلاحیت وی توسط شورای نگهبان تأیید شد.[۱۸] او ابتدا اعلام کرده بود که در صورت شرکت سید ابراهیم رئیسی در انتخابات، کنارهگیری خواهد کرد اما بعد از ثبت نام رئیسی، در انتخابات ثبت نام کرد و اعلام کرد که قصد کنارهگیری ندارد.[۱۹]
رضایی به نام سبزوار رضایی میرقائد در ۱۰ شهریور ۱۳۳۳[۲۰] به هنگام کوچ ایل بختیاری به سوی قشلاق، در روستای بنهوار بابااحمد، از توابع شهرستان مسجدسلیمان در استان خوزستان زاده شد.[۲۱] دوران کودکی و نوجوانی را در مسجدسلیمان سپری کرد و بخشی از تحصیلات متوسطه را در دبیرستان سینا این شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیل در هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران، به اهواز نقل مکان کرد. رضایی در این شهر فعالیتهای سیاسی علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد، که در پی این فعالیتها، در سال ۱۳۵۲ توسط ساواک اهواز دستگیر شد و مدت ۶ ماه را در زندان اهواز سپری نمود. وی در زندان با گروهی از مخالفان پادشاهی پهلوی از شهرهای خرمشهر، دزفول و تهران آشنا شد، که این آشناییها منجر به تشکیل یک گروه چریکی با مشارکت اسماعیل دقایقی، عبدالله ساکی، فریدون مرتضایی و غلامرضا قمیشی، تحت نام جمعیت منصورون گردید.
رضایی در سال ۱۳۵۳ پس از قبولی در کنکور سراسری، در مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و به تهران نقل مکان کرد و در محله نارمک ساکن شد. او در سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد. در سال ۱۳۵۴ با شدت گرفتن فشار ساواک بر گروههای چریکی، او ناچار شد تحصیلات دانشگاه را رها کند و از آن پس تا سال ۱۳۵۷ به همراه گروهی از اعضای منصورون، زندگی مخفی را در پیش گرفت.[۳] رضایی به همراه محمد بروجردی از اعضا تیم حفاظت از روحالله خمینی، در روزهای نخست ورود وی به کشور بودند.[۲۲]
وی پس از انقلاب ۱۳۵۷ از پایهگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بهشمار میآمد، که ائتلافی متشکل از ۷ گروه مسلح بود و به دعوت مرتضی مطهری برای رویارویی با سازمان مجاهدین خلق تأسیس گردید.[۲۳] او عضو هیئت ۱۲ نفره تدوین اساسنامه سپاه پاسداران در زمستان ۱۳۵۷ بود و در اردیبهشت ۱۳۵۸ با پشتیبانی روحالله خمینی واحد اطلاعات سپاه را تأسیس کرد و اولین فرمانده این واحد، در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ بود.[۴] پس از پایان جنگ ایران و عراق، به دانشگاه علم و صنعت بازگشت، ولی بار دیگر تحصیلات مهندسی را نیمهکاره گذاشت و در سال ۱۳۶۹ در مقطع کارشناسی اقتصاد در مرکز آموزش سازمان برنامه و بودجه تحصیلات خود را از ابتدا آغاز کرد. وی کارشناسی ارشد اقتصاد و دکتری اقتصاد را در سال ۱۳۷۹ از دانشگاه تهران اخذ نمود.[۴]
?
محسن رضایی و ابوالحسن بنی صدر در مناظره ۱۳۵۸
بعد از حادثه اشغال گنبد کاووس توسط گروههای مخالف جمهوری اسلامی، در ۱۱ اسفند سال ۱۳۵۸، نخستین مناظره در نظام جمهوری اسلامی شکل میگیرد.[۲۴] محسن رضایی مسئول وقتِ اطلاعات سپاه، پس از آزادی شهر و دستگیری سران مخالفین مسلح به سید محمد بهشتی پیشنهاد میدهد که قبل از محاکمه، به سران چریکهای فدایی خلق اجازه بدهند با آنها مناظره کنند، از آنجا که رضایی مسئول اطلاعات سپاه بود، از طرف نظام با سران چریکهای فدایی خلق به صورت زنده در صدا و سیمای جمهوری اسلامی مناظره کرد.[۲۵]
در این مناظره ابوالحسن بنی صدر (رئیسجمهور وقت) و مصحف (استاندار مازندران)، محسن رضایی (مسئول اطلاعات سپاه)، درویش (مسئول سپاه گنبد)، ولیالله فلاحی (فرمانده نیروی زمینی ارتش)، افشار (معاون فرمانده یگان گنبد)، درازگیسو (فرمانده گنبد)، همچنین از سازمان چریکهای فدایی خلق نیز سه نفر آمده بودند؛ فرخ نگهدار، علیمحمد فرخی (علی کشتگر) و جمشید طاهریپور.[۲۶] مناظره به مدت بیش از ۴ ساعت برگزار شد، به مناظرهای مشهور و از پربینندهترین برنامههای صدا و سیما در آن مقطع زمانی تبدیل گردید. در بخشی از این مناظره محسن رضایی خطاب به بنی صدر میگوید:
شما سپاه پاسداران را متهم میکنید که با فئودالها در رابطه است؟ اگر چنین بود که آمریکا از آن وحشتی نداشت. ما امیدواریم که مردم قضاوت همیشگی خودشان را خواهند کرد؛ قضاوتی که پشت دشمنان این مرز و بوم را به لرزه درآورد. این قضاوت، قضاوت خلق هاست. قضاوت عدهای قدرت طلب و انحصار گرا نیست— محسن رضایی،[۲۷]
?
سخنرانی رضایی در جمع رزمندگان ایرانی در کنار محمدابراهیم همت و سید یحیی رحیمصفوی
محسن رضایی و محمد بروجردی از اعضا تیم حفاظت روحالله خمینی بودند که به کوشش مرتضی مطهری، پس از بازگشت خمینی به ایران تشکیل شده بود. این آشنایی مختصر باعث گردید که در شهریور ۱۳۶۰، روحالله خمینی وی را به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب نماید. او پنجمین فرمانده کل سپاه بعد از جواد منصوری، عباس دوزدوزانی، مرتضی رضایی و عباس آقازمانی بود.
محسن رضایی در سال دوم جنگ به عنوان فرمانده سپاه منتصب شد. قوای نظامی ایران نیز در چهار عملیات پی در پی در عملیاتهای طریق القدس، ثامن الائمه، فتح المبین و بیتالمقدس توانست بخش قابل توجهی از اراضی اشغال شده را آزاد و به مرزهای بینالمللی برسد.
در پی انتشار یک سند تاریخی و محرمانه در سال ۹۹، روایت جدیدی از دوران مدیریت محسن رضایی بر سپاه پاسداران مشخص شد. در پی شکستهای پیاپی ایران در خاک عراق، جلسه مهمی در مرکز فرماندهی جنگ برگزار میشود که در آن فرماندهی سپاه مورد انتقاد سپاهیان ناراضی قرار میگیرد.[۲۸] در این جلسه به نقش حسین طائب در نفوذ یک جریان سیاسی خاص به این نهاد، و اقدامات حسین نجات در پرونده سازی امنیتی برای سپاهیان منتقد اعتراض میشود. به علاوه، انتصاب مدیران ناآشنا با جنگ، از جمله محسن رضائی و محمدباقر ذوالقدر، به مسئولیتهای کلیدی مورد انتقاد قرار میگیرد. برخی معترضان از فرماندهانی انتقاد میکنند که «مینشینند توی قرارگاه، توی لندکروزها، اما وقتی عملیات شروع میشود، نیروی بسیج… رها میشود به امید خدا». آنها در مقابل، به برخورد حذفی با فرماندهان مهم نظامی همچون داوود کریمی، علی موحد دانش یا احمد متوسلیان انتقاد دارند و در مورد وقوع «کودتای خزنده در سپاه» هشدار میدهند. حسن بهمنی، معاون وقت طرح و عملیات سپاه تهران و مسئول عملیات تیپ ۱۰ سیدالشهدا در این جلسه میگوید: «اصل قضیه این است که همین الان، برادر محسن رضایی همه میدانند که ایشان قبل از اینکه به عنوان فرمانده کل سپاه منصوب بشوند از مسائل نظامی اطلاع نداشتند، بعد از این هم که منصوب شدند توی قرارگاهها نشستهاند با دستیارانشان. کسانی هم که توی قرارگاهها مینشینند چیزی یادنمیگیرند. بچههایی هم که مثل حاج علی موحد، حاج احمد متوسلیان، توی دل خون و آتش آن چیزهایی که باید یاد بگیرند [را یادمیگیرند] منزوی میشوند. اصل قضیه و مشکلات ما در اینجا نهفتهاست که فرماندهی ما آن طوری که باید و شاید نمیتواند در جنگ کار بکند.»[۲۸]
بیشتر منتقدان این جلسه اگرچه بعضاً جزو فرماندهان هستند، اما چون به مدیران ارشد سپاه اعتقاد ندارند، در عملیات بعدی به عنوان بسیجی ساده به خط مقدم میزنند و کشته میشوند.[۲۸]
رضایی (ایستاده) به همراه فرماندهان سپاه در دوران جنگ ایران و عراق. در تصویر فرماندهان سرشناسی چون محمدابراهیم همت، مهدی باکری، محمدحسین باقری و محمدعلی جعفری نیز دیده میشوند.
او و نزدیکانش بلافاصله پس از جلسه مذکور زمینهسازی برای برخورد با منتقدان را شروع میکنند. اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات همان روز مینویسد: «بعداز ظهر، آقایان محسن رضایی و محسن رفیق دوست و سیدجلال ساداتیان [مسئول دفتر وقت هاشمی] آمدند. گزارش مراسم معرفی فرمانده سپاه پاسداران تهران را آوردند که عدهای از مخالفان، شلوغ و اغتشاش کرده بودند. اجازه تعقیب آنها را میخواستند.» رضایی چهار روز قبل هم، با درخواست «برخورد خشن» با منتقدانش به سراغ فرمانده جنگ رفتهاست. در خاطرات اول آذر ۱۳۶۳ هاشمی رفسنجانی آمده: «پیش از ظهر، آقای محسن رضایی آمد. از تحرک مخالفانش در سپاه و کارشکنی در منطقه تهران، علیه فرماندهی سپاه اظهار ناراحتی شدیدی و درخواست اجازه برخورد خشنتر و تنبیه مخالفان را داشت.» درخواست محسن رضایی، ظاهراً پس از آن صورت میگیرد که او در استان کرمانشاه، که آن زمان باختران نام داشت، تجربه سختی را پشت سر میگذارد. در خاطرات ۲۵ آبان هاشمی رفسنجانی آمده: «آقای محسن رفیقدوست اطلاع داد که امروز در باختران، در جلسهای از طرف بعضی از پاسداران به محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران اعتراض و اهانت شدهاست.»[۲۸]
در خاطرات حمید داودآبادی از مورخان جنگ ایران و عراق آمده که در ابتدی جلسهای در پادگان ابوذر در در پاییز ۶۳، مجری مراسم اسامی عباس کریمی فرمانده وقت لشکر ۲۷ و معاونش محمدرضا دستواره را، به همراه کاظم رستگار فرمانده تیپ ۱۰ و معاونش میخواند که قاعدتاً در آن زمان، احمد غلامی بوده. مجری این فرماندهان را صدا میکند تا پهلوی محسن رضایی بنشینند، ولی هیچکدام جلو نمیآیند. پس از اختلافهایی که پیش میآید، برخورد محسن رضایی با منتقدان آغاز میشود: «از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ میزدند و مثل فیلمهای سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلاً شناسایی کرده بودند -و اکثراً بچههای لشکر ۱۰ بودند- دستگیر کرده و با خود میبردند. به دستور زرمخی مسئول تبلیغات، عکسهای منتظری از اتاقها پایین کشیده شد… [به گفته یکی از نیروهای اطلاعات و عملیات] دیشب، در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفین او بوده که کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته که چرا نیروهای مجاهدین انقلاب را به کار میگیری و محسن هم همانجا جلوی همه گفته که تو منافق هستی و من میدهم به جرم نفاق دادگاهیت کنند.»[۲۸] کاظم رستگار فرمانده تیپ ۱۰ در عملیات بعدی به عنوان بسیجی ساده شرکت کرد و کشته شد.[۲۸]
?
رضایی به همراه علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نتله
در سال ۱۳۶۴ و بعد از عملیات قادر صیاد شیرازی ناکامی ارتش در این عملیات را ناشی از عدم همکاری سپاه دانسته[۲۹]و این موضوع اختلافات پیش آمده بین محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه و صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی تا بدانجا رسید که رضایی در دیدار با روحالله خمینی درخواست که که به او درجه امیری ارتش داده تا بتواند از امکانات ارتش برای سپاه و جنگ استفاده کند. به گفته رئیس اداره دوم ارتش در دهه ۶۰ سرهنگ محمدمهدی کتیبه محسن رضایی باعث کنارگذاشتن صیاد شیرازی از فرماندهی نیروی زمینی ارتش بود.[۳۰][۳۱][۳۲]
نوشتارهای اصلی: عملیات کربلای ۴ و عملیات کربلای ۵
یکی از چالشهای مدیریتی محسن رضایی در دوران فرماندهی جنگ، عملیات کربلای ۴ و ۵ است؛ محسن رضایی و بعضی از فرماندهان مانند محمد کوثری، عملیات کربلای ۴ و ۵ را بهم پیوسته میدانند در مجموع آن را نسبتاً موفق میدانند چرا که این دو عملیات به آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر مربع خاک کشور، تصرف جزایر مهم بوآرین، فیاض، امالطویل، تصرف شهرک دوعیجی، رودخانه دوعیجی، نهر جاسم و قسمتی از جاده شلمچه بصره منجر گردید.
هنگامی که عملیات شروع شد، نیروها بعد از گذشت چند ساعت با مشکل عجیبی روبرو شدند؛ در منطقه شلمچه جبهه باز شد ولی در منطقه خرمشهر و آبادان دشمن مقاومت عجیبی میکرد. محسن رضایی تصمیم میگیرد باقی نیروها از شلمچه ادامه تک بدهند ولی اکثر لشگرها در خرمشهر و آبادان بودند و برای انتقال به شلمچه و توجیه شدن و آمادگی پیدا کردن چند روز وقت میخواستند و از طرف دیگر دشمن در کل منطقه هوشیار شده و او هم نیروهایش را روبروی نیروهای ایرانی میآورد؛ بنابراین از نزدیکیهای صبح به نیروها دستور داده شد که عملیات را متوقف کنند و به عقب برگردند و نیروها تقریباً تا قبل از ظهر به عقب برگشتند و دوازده روز بعد بلافاصله عملیات کربلای پنج را در منطقه عمومی شلمچه اجرا کردند که منجر به آزادسازی ۱۵۰ کیلومتر از اراضی ایران و بعضی تصرفات دیگر گردید و از تلخی مرحله اول عملیات کاسته شد.
در پی اعلام تعلیق فعالیت حزب جمهوری اسلامی و زایش دو جناح چپ و راست در جمهوری اسلامی اختلافات سیاسی در حاکمیت بهویژه بین رئیسجمهور و نخستوزیر افزایش یافت و دامنه این اختلافات به جبهههای جنگ و سطوح فرماندهی سرایت کرد.
محسن رضایی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۶ در نامهای به احمد خمینی با ذکر دلایلی چون امکانات کم و پشتیبانی ضعیف و پیشبینی اینکه نیروهای ایرانی بدون رفع این مشکلات تلفات سنگینی خواهند داد از مقام فرماندهی کل سپاه استعفا داد. آقای رضایی در استعفانامه خود نوشت که «علیرغم مقاومتهای زیاد در مقابل مشکلات و نارساییهای میدان نبرد (که عمدتاً ناشی از افراد و عوامل داخلی جامعه و مسئولین کشور بودهاند)، مجبور به استعفا شدهاست.» روحالله خمینی با استعفای محسن رضایی مخالفت کرد و او تا سال ۱۳۷۶ در فرماندهی کل سپاه باقی ماند.[۳۳]
رضایی (تکیه داده به نرده) در کنار سید علی خامنهای، مرداد ۱۳۶۶
سید علی خامنهای در سال ۱۳۷۶ پس از کنارهگیری محسن رضایی از فرماندهی سپاه، در حکم دبیری او[۳۴] مینویسد: «شما حقاً در این مدت همه استعدادهای خود را بکار انداختید تا سازمانی را که عظمت و کارایی و فداکاری و نشاط انقلابی آن، چشم تحلیلگران جهان را هم به خود متوجه ساختهاست، از مجموعهای از جوانان ایثارگر و عاشق اسلام و انقلاب و امام پدیدآورید و به رشد و بالندگی برسانید.»[۳۵]
غلامعلی رشید، جانشین سابق ستاد کل نیروهای مسلح ایران و فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء در مقدمه کتاب «جنگ به روایت فرمانده» در خصوص محسن رضایی میگوید:[۳۶]
«برای عملیات طریقالقدس آماده میشدیم اینجانب به همراه شهید حسن باقری و برادر رحیم صفوی دربارهٔ گرههای مواصلاتی به نظر واحدی رسیدیم لیکن در جلسه با آقا محسن ایشان آنچنان با استدلال و منطق نظامی قوی با ما بحث کرد که منطق او بر ما برتری یافت آنگونه که شهید حسن باقری پس از اتمام جلسه به من گفت آقا رشید! آقا محسن فرماندهی خودش را در این جلسه به همه ما اثبات کرد، او فرماندهی بزرگ است و خواهد بود.[۳۷] او در این مقدمه میافزاید بسیاری از فرماندهان و سرداران و امیران، در تفکر راهبردی و فرماندهی، مدیریت بحران، بنبست شکنی و بسیج نیروها و امکانات همچون سیل بنیانکن و پای کار آوردن آنها علیه دشمن، به گرد پای آقا محسن نخواهند رسید و درخشانترین عملیاتهای جنگی خود را باید از او تقلید کنند. در آینده در نیروهای مسلح، کارها و اقدامات آقا محسن رضایی بهعنوان یک سبک و مکتب دفاعی خواهد ماند و فرماندهان آینده با غرور باید کارها را «محسن وار» انجام دهند.[۳۷][۳۸]»
حسن باقری جوانترین فرماندهِ ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود. وی بهعنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، نقش مهمی در موفقیت نیروهای ایران در عملیاتهای فتحالمبین و رمضان، همچنین بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر داشت. غلامعلی رشید میگوید حسن باقری در زمان فرماندهی، یکی از برجستهترین عناصر اطلاعاتی بود، بهطوریکه محسن رضایی، همواره به نظریات اطلاعاتی وی تکیه میکرد.[۳۹]
چند ماهی از انقلاب نگذشته بود که گروه فرقان شروع به ترور انقلابیون از جمله مرتضی مطهری کردند. محسن رضایی جمعی از جوانان انقلابی را گرد هم جمع کرده و یک واحد اطلاعات درست کرد، روزی سیدعلی خامنهای جوانی را پیش او میفرستد، به نام غلامحسین افشردی. محسن رضایی میگوید: «با او مصاحبه کردم، نظرم را جلب کرد و کار با او را شروع کردیم. به او گفتم از فردا اسم تو حسن باقری است. پیشرفت خوبی کرد. جنگ که شروع شد او را به جبهه فرستادم. وقتی فرماندهی سپاه را به عهده گرفتم دست راست مرا در جبهه به عهده داشت و به یکی از فرماندهان بزرگ ایران تبدیل شد.»[۴۰]
یکی از ایدههای محسن رضایی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، سربازی حرفهای بود. او دربارهٔ سرباز حرفهای میگوید: «در سربازی حرفهای، هم نیروهای نظامی توانمندتر میشوند و هم جوانان به جای خدمت اجباری زمانشان را در فراگیری و انجام یک شغل خواهند گذراند تا به نوعی کارآفرینی در کشور نیز تقویت شود و آمار بیکاری کاهش یابد.»[۴۱][۴۲]
محسن رضایی بر اجرای فدرالیسم اقتصادی تأکید دارد و معتقد است که ایالات میتوانند از نظر اقتصادی روی پای خود ایستاده و تصمیمگیریهای کلان در سطح کشور داشته باشند.[۴۳] در طرح رضایی، فدرال اقتصادی نوع محدود شدهای از اداره کشور به سبک فدرالیسم و محدود به امور اقتصادی است. او در این روش اداره مسائل سیاسی و دفاعی را به صورت متمرکز قابل اجرا میداند.[۴۴]
ایده دولت در سایه ایده دیگری از رضایی بود. به نظر وی دولت در سایه در کنار دولت رسمی باید متشکل از نخبگان و بهترین کارشناسان کشور تشکیل شود. او معتقد است از نخبگان همیشه تعریف و تمجید شده، اما کمتر نقشی سازمان یافته در اداره کشور داشتهاند.[۴۴] در دیدگاه رضایی، وزارتخانههای نخبگی باید بر وزارتخانههای رسمی نظارت داشته باشد تا با انجام این نظارت بتوان معایب و محاسن دستگاهها را رصد و پیگیری کرد. همچنین تولید فکر، مشاوره و ارائه پیشنهاد وظیفه دولت در سایه و دولت نخبگی است.[۴۴]
رضایی در مراسم وداع با اکبر هاشمی رفسنجانی در جماران، دی ۱۳۹۵
رضایی در دوم خرداد ۱۳۹۵ و در برنامه پایش که به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به صورت زنده در صدا و سیمای ایران پخش میشد، خبر از تهیه طرح اقتصادی انتظار و تقدیم آن به دولت داد.[۴۵] وی گفت در این طرح ۳۱۳ نقطه از هزار شهر در ایران مشخص شده و حدود ۵۰۰۰ مدیر جهادی هم اعلام آمادگی کردند و ۱۱۰ بنگاه کارآفرین و ۳۳ دانشگاه مشخص شدهاند. این ۳۱۳ نقطه توسعهای در سراسر کشور شامل ۲۰ میلیون جمعیت آن مناطق است که در صورت اجرا شدن این طرح شاهد ایجاد یک میلیون شغل در سال پنجم و درآمد سالانه ۳۰ میلیارد دلار، خواهیم بود.[۴۵]
ایده بانک مردم با هدف توسعه کسب و کار خانگی و اشتغالزایی برای ۵ میلیون نفر تأسیس شد. بانک مردم که با اولویت اشتغالزایی برای زنان خانهدار و فارغالتحصیلان دانشگاهی راهاندازی میشود، کسب و کار خانگی و رفتن جوانان و دانشگاهیان به سمت تولید را حمایت میکند.[۴۵]
رضایی، یارانه ۱۱۰ هزار تومانی شامل تخصیص و پرداخت یارانه درآمدی به دو شکل یارانه نقدی «۶۵ هزار تومانی» و «۴۵ هزار تومانی» به مردم است. بر اساس نظر رضایی این یارانه از مسیر تولید گذشته و با سود بیشتر به مردم داده میشود، یارانه درآمدی باعث میشود تولید رونق گرفته و از تورم جلوگیری میکند. او این یارانهها را در اقتصاد مردمی و با ساختار فدرالیسم اقتصادی فرصتی را برای شکوفایی صنایع و بهرهگیری از نخبگان استانها و اقوام میداند.[۴۵]
این ایده رضایی، یارانهای است که با هدف تأمین امنیت غذایی کشور و توسعه کشاورزی، ساختاری و دامپروری به کشاورزان پرداخت میشود. این یارانه با هدف تغییر خاستگاه کشاورزی از سنتی به مدرن و بالا بردن بهرهوری در کشاورزی کشور طراحی شدهاست. اهدافی که رضایی با ایده «یارانه سبز»[۴۶] آنها را مد نظر داشت:
سند منتشر شده از دستنوشتههای حسن باقری از سخنان محسن رضایی دربارهٔ پیشبینی تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران[۴۷]
حسن باقری در دفتر خاطرات خود در تاریخ ۶۰/۱۱/۱۳ سخنانی از محسن رضایی نوشتهاست که پیشبینی وی دربارهٔ تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران را نشان میدهد. این دست نوشته ۲۸ سال بعد منتشر شد،[۴۸] در بخشی از این نوشته آمدهاست: «صحبت برادر محسن: آمریکا همانطور که از منافقین و بنیصدر به نتیجه نرسید از این جنگ، هم به نتیجه نخواهد رسید ولی بعد از جنگ دو کار علیه ما انجام خواهند داد، اول اینکه ایران را محاصره اقتصادی میکنند و دوم اینکه اعراب را به جای اسرائیل روبهروی ما قرار خواهند داد.»[۴۹][۵۰]
در زمان برگزاری مذاکرات برجام محسن رضایی در گفتگوی ویژه خبری بیستم تیرماه سال ۱۳۹۴ در مورد بحث تجاوز نظامی و درگیری با آمریکا بیان داشت که:
اگر آمریکاییها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل ۱۰۰۰ آمریکایی را اسیر میگیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود
محسن رضایی در برنامه نگاه یک تلویزیون گفت: «آمریکاییها میخواهند از طریق دمکراسی در ایران نفوذ کنند، به همین خاطر در انتخابات اخیر، در خارج کشور همه برای رای دادن صف میکشند و حتی فرح پهلوی هم رای میدهد». وقتی مجری تلویزیون، «جعلی» بودن این موضوع را یادآوری کرد، رضایی همچنان با تکرار نظر خود از شرکت فرح پهلوی در دوره بعدی انتخابات یاد کرد.[۵۲][۵۳]
محسن رضایی در توئیتی در پاسخ به تحلیلها و علل شکست در عملیات کربلای ۴ این عملیات را صرفاً یک عملیات فریب دانست.[۵۴] عملیات کربلای ۴، در سوم دی ۱۳۶۵ و با تصرف شهر بصره آغاز شد اما نتیجه آن بزرگترین شکست ایران در طول جنگ هشت ساله با عراق بود به دلیل لو رفتن عملیات از قبل تنها پس از یک شبانه روز متوقف شد.[۵۵]
علی شمخانی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در مورد تلفات این عملیات چنین میگوید:
نزدیک ۱۰۰۰ شهید و ۳۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم که اکثر آنها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح .
و حسین علایی، فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران، تلفات این عملیات فریب را پنج هزار کشته و ۱۱ هزار مجروح در «کربلای ۴» اعلام میکند.[۵۶]
محسن رضایی علیرغم اطلاع از لو رفتن عملیات به فرماندهان لشگرهای شرکت کننده در عملیات در این مورد یا برنامه لغو عملیات و عقبنشینی اطلاعی نمیدهد.[۵۷]
وی پس از موج اعتراضهای صورت گرفته در خصوص توئیت خود با پسگیری سخنانش در تصحیح این توئیت گفت که از توئیت او «برداشت اشتباه شد» و این عملیات، عملیات اصلی بودهاست، نه «عملیات فریب».[۵۸]
وی در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۹۹ گفت «اگر ایران بزرگ در شمال خلیج فارس و دریای عمان بهوجود بیاید ۱۵ کشور به ایران وصل میشود و اگر ایران بزرگ شکل بگیرد، در سیاست دنیا دخالت میکند. وظیفه ما این است که مجد و عظمت و شکوه ایران بزرگ را دوباره بهدست بیاوریم و ما میتوانیم این کار را بکنیم.» وی در ادامه «اقتدار علمی» را پیشنیاز دستیابی به ایران بزرگ دانست و گفت «هرچه در فناوری پیشرفت کنیم، به سوی ایران بزرگ حرکت خواهیم کرد».[۵۹][۶۰]
حکم جلب بینالمللی رضایی از سوی اینترپل (پلیس بینالملل) در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۰۷ و به درخواست دادگستری آرژانتین به اتهام جنایات منجر به مرگ، اوباشی و خرابکاری[۶۱] مبنی بر دخالت داشتن وی در انفجار مرکز همیاری یهودیان و در مقام فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر شدهاست.[۶۲][۶۳] محسن رضایی همچنان تحت تعقیب اینترپل (پلیس بینالملل) قرار دارد.[۶۴]
سخنرانی محسن رضایی در ۲۲ بهمن بعد از بازگشت به سپاه پاسداران
در فروردین ۱۳۹۴، رضایی از بازگشتش به سپاه پاسداران خبر داد. وی دلیل اینکار را تدوین کافی سیاستهای کلان اقتصادی کشور برای ۵۰ سال آینده در طول زمان حضورش در مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین در اولویت بودن امنیت ملی ایران برای سالهای نزدیک به ناامنیهایی که در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ در مرزهای ایران حادث شدهبود عنوان کرد.[۶۵]
رضایی با لباس رسمی نظامی در یک مصاحبه، اسفند ۱۳۹۸
روز جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا موسوم به اوفک محسن رضایی و هفت مقام ارشد جمهوری اسلامی را به دلیل پیشبرد اهداف بیثباتکننده حکومت در منطقه و جهان در فهرست تحریمها قرار داد.[۶۶][۶۷]
همسر محسن رضایی، معصومه خدنگ نام دارد، که رضایی از طریق امام جماعت مسجد جامع احمدیه نارمک، به عنوان عضوی از خانوادهای انقلابی، با او آشنا شد و ازدواج کرد.[۶۸][۶۹] فرزندانش به ترتیب احمد، سارا، علی، زهرا و مهدیه نام دارند.
فرزند دیگر محسن رضایی، علی رضائی میرقائد همسر هدی طباطبایی و پدر تنها نبیره روحالله خمینی (محمد بنیامین رضایی) میباشد، که در حال حاضر معاون اطلاعرسانی، پروژهش و امور بینالملل دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد. برادر وی امیدوار رضایی نیز به مدت ۱۶ سال در دورههای پنجم، ششم، هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی، به عنوان نماینده مسجدسلیمان، لالی و هفتکل از استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی حضور داشت. وی در دوره نهم مجلس، برای حضور در انتخابات، نامزد نشد. امیدوار رضایی در ادوار پیشین همواره در هیئت رئیسه مجلس حضور داشت و از افراد نزدیک به علی لاریجانی (رئیس سابق مجلس) بهشمار میآید و هماکنون به عنوان معاون قوانین مجلس شورای اسلامی فعالیت میکند.[۷۰]
احمد رضایی، فرزند ارشد وی، در اولین دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به ایالات متحده آمریکا پناهنده شد و با انجام مصاحبههایی جنجال بسیاری در ایران آفرید. چند سال بعد و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، محسن رضایی اعلام کرد فرزندش به ایران برگشتهاست. در ۲۲ آبان ۱۳۹۰ اعلام شد احمد رضایی میرقائد، در هتل گلوریا در شهر دبی به طرز مشکوکی درگذشتهاست.[۷۱] احمد رضایی با استفاده از یک گذرنامه آمریکایی و با نام آمریکایی خود یعنی تام جی اندرسون" وارد دبی شده بود. در بررسی پلیس دبی علت مرگ احمد رضایی مصرف بیش از اندازه از داروی ضد افسردگی اعلام شد.[۷۲]
اما در ایران بازپرس ویژه پرونده بر این نظر بود که وی به دلیل داشتن اطلاعات به قتل رسیدهاست و احتمالاً دستگاه جاسوسی اسرائیل در این میان نقش داشتهاست.[۷۳][۷۴]
فرزند دوم محسن رضایی در انتخابات مجلس مسجد سلیمان، لالی، اندیکا و هفتکل ثبت نام نمود، اما شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد.[۷۵]
نامزدشماره6جناب آقای مهرعلیزاده
محسن مهرعلیزاده (زاده ۸ مهر ۱۳۳۵، مراغه) سیاستمدار اصلاحطلب، رئیس فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای و عضو هیئت مدیره سازمان منطقه آزاد کیش و همچنین رئیس هیئت مدیره شرکت مهندسی توسعه آب آسیا است.[۱] وی در دولت اول سید محمد خاتمی استاندار خراسان و در دولت دوم وی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بود. وی مدتی نیز قائم مقام مدیر عامل شهاب خودرو، عضو هیئت عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و معاون سازمان انرژی اتمی ایران بود.[۲]
وی از نامزدان انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۳۹۴ بود که صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد شد.[۳] در ۷ آبان ۱۳۹۶ در دولت حسن روحانی، به عنوان استاندار اصفهان انتخاب شد که در این دوره استان اصفهان با بحرانهای مدیریتی مختلفی از جمله کمآبی زاینده رود مواجه شد. ایشان در ۲۶ آبان ۱۳۹۷ به علت قانون منع بهکارگیری بازنشستگان سمت خود را ترک کرد.
محسن مهرعلیزاده در هشتم مهر ماه سال ۱۳۳۵ در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۵۳ وارد دانشگاه تبریز شد و در ۱۳۵۷ لیسانس مهندسی مکانیک را از این دانشگاه اخذ کرد و بلافاصله بعد از پایان کارشناسی، توانست در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تبریز قبول شود و پس از آن دکتری خود را در رشته مدیریت مالی از دانشگاه تهران[۱] گرفت.[۶][۷] مهرعلیزاده در مقطع دکتری رشتهٔ مهندسی اقتصاد در دانشگاه تیلبرگ تحصیل کرده اما به گفتهٔ پسرش، یاسر مهرعلیزاده، «به علت مسئولیتهای زیاد» نتوانسته از تز خود دفاع کند.[۸][۹]
مهرعلیزاده دارای سه فرزند (دو پسر و یک دختر) است.[۱]
از جمله مسئولیتهای اجرایی وی میتوان به ریاست فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای و عضویت در هیئت مدیره سازمان منطقه آزاد کیش و رئیس هیئت مدیره شرکت مهندسی توسعه آب آسیا که مجری شیرین سازی طرح انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرق کشور است اشاره کرد.[۱][۱۰]
وی در دولت هفتم، استاندار خراسان و در دولت هشتم، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بود، وی همچنین در هفتم آبان سال ۱۳۹۶ در دولت دوازدهم به عنوان استاندار اصفهان انتخاب شد و در ۲۶ آبان سال ۱۳۹۷ به علت قانون منع بهکارگیری بازنشستگان مسئولیت خود را ترک کرد.[۱][۵][۱۱]
از دیگر مهمترین مسئولیت مدیریتی وی میتوان به مشارکت در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی مراغه در سال ۱۳۵۷، مشارکت در تأسیس جهاد سازندگی و هیئتهای هفتنفره در استان آذربایجان شرقی و تمام شهرستانهای آن در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، مشارکت در تشکیل سپاه پاسداران ناحیه شهرستان مراغه، مشارکت در تشکیل کانون نشر فرهنگ انقلاب اسلامی تبریز در سال ۱۳۵۸، مشارکت در تشکیل کانون نشر فرهنگ انقلاب اسلامی مراغه در سال ۱۳۵۸، قائم مقام مدیر عامل شرکت لیلاند موتور ایران در سال ۱۳۶۰، عضو هیئت مدیره و قائم مقام مدیر عامل شرکت خودروسازی سایپا در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳، مدیر صنعتی و بهرهبرداری گروه خودرو سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴، عضو هیئت عامل سازمان گسترش و نوسازی ایران در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹، معاون وزیر صنایع در امور صنعتی و بهرهبرداری، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل سازمان عمران کیش که مأموریت ایجاد منطقه آزاد کیش، جلب سرمایهگذاری و توسعه توریسم را در سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۱ برعهده داشت، معاون سازمان انرژی اتمی ایران در امور نیروگاهها در سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سرمایهگذاری شاهد در سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ و رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل مؤسسه اندوخته شاهد در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ اشاره کرد.[۱۲][۱]
نوشتار اصلی: محسن مهرعلیزاده در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۴۰۰)
مهرعلیزاده در جریان مبارزات انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ نامنویسی کرد و صلاحیتش تأیید نشد، اما شورای نگهبان پس از نامهٔ سید علی خامنهای رهبر ایران که خواستار بازنگری در صلاحیت وی و مصطفی معین شدهبود، ایشان را تأیید کرد.[۱۳] اصلاحطلبان با سه گزینه وارد عرصه شدند: مهدی کروبی از سوی مجمع روحانیون، مصطفی معین از طرف اصلاحطلبان پیشرو و محسن مهرعلیزاده به عنوان اصلاحطلب مستقل وارد عرصه شد.[۱۴] از نمایندگان گیلان و آذربایجان و خراسان در مجلس حمایتهای کمی دریافت کرد و با کسب ۴٫۳۸٪ درصد آرای مردمی در آخرین جایگاه قرار گرفت.
او در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ با حضور در ستاد انتخابات کشور برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۴۰۰) ثبتنام کرد و تأیید صلاحیت گردید.[۱۵] حزب راه ملت وی را نامزد حزب خود معرفی نمود.
نامزدشماره7جناب آقای همتی
عبدالناصر همتی (زادهٔ ۱۳۳۶ در کبودرآهنگ، همدان) سیاستمدار اصلاحطلب[۲] و اقتصاددان ایرانی است. او رئیس پیشین بانک مرکزی بود و به عنوان استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران فعالیت میکند.[۳]وی هماکنون نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است.
وی دانشآموخته دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران است[۴][۵] و فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۵۹ در سازمان صدا و سیما آغاز کرد و تا ۱۳۶۸ به عنوان مدیرکل خبر فعالیت نمود و از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیما بود.
او از سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ به مدت ۱۲ سال، ریاست بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران برعهده داشت.[۶][۷] وی از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ برای مدت ۷ سال مدیرعامل بانک سینا و از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ نیز مدیرعامل بانک ملی ایران بود.[۸] همتی از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ برای بار دوم ریاست بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران را برعهده داشت.[۹] او به مدت ۵ سال در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی عضو کمیته اقتصادی شورای عالی امنیت ملی بود.
عبدالناصر همتی با رتبه اول دوره کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران[۱۶] را آغاز کرده بود و در سال ۱۳۵۹ مسئول کمیته اقتصادجهاد دانشگاهی بود.[۱۷]
او در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۳ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکرد و تا معاونت سیاسی این سازمان پیش رفت. او ۹ سال مدیرکل خبر و ۵ سال معاون سیاسی صدا و سیما بود. وی در دوران جنگ ایران و عراق، از مسئولین تبلیغات جنگ بود.[۱۸]
عبدالناصر همتی از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ طی سه دوره به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران و رئیس شورای عالی بیمه فعالیت کرد[۱۹] و نقش کلیدی در طراحی و اجرای سیاستهای آزاد سازی و خصوصیسازی در صنعت بیمه داشت. در جمهوری اسلامی ایران، از وی به عنوان پدر بیمههای خصوصی یاد شدهاست.[۲۰]
بعد از آنکه محمدابراهیم امین رئیس کل بیمه مرکزی ایران در پی انتشار فیش حقوقهای نجومی مدیران بیمه از سمت خود استعفا کرد، وزیر اقتصاد عبدالناصر همتی مدیرعامل بانک ملی ایران را برای رئیس کلی بیمه مرکزی ایران به هیئت وزیران معرفی کرد که مورد موافقت هیئت وزیران قرار گرفت.[۹]
عبدالناصر همتی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ به مدت شش دوره لاینقطع ریاست شورای عالی شرکت بیمه اتکایی آسیایی (کمیسیون اقتصادی – سیاسی آسیا و اقیانوسیه سازمان ملل متحد - اسکاپ) مستقر در بانکوک پایتخت تایلند را بر عهده داشت که با رای مستقیم روسای بیمه ۱۰ کشور مهم آسیایی به این سمت انتخاب شدهبود.[۲۱][۲۲][۲۳]
عبدالناصر همتی در دوره مسئولیت حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی به مدت پنج سال عضو کمیته اقتصادی شورای امنیت ملی بود.[۲۴]
وی در آغاز دوران ریاستجمهوری سید محمد خاتمی پیشنهاد اولیه تأسیس «صندوق ذخیره ارزی»[۲۵] را که بعداً به نام «صندوق توسعه ملی» نام گرفت به ایشان ارائه داد.[۲۶][۲۷] از جمله اقدامات وی در این دوره تلاش مؤثر برای لغو تحریم بانک سینا بود که منجر به خارج شدن بانک سینا با رأی دادگاه عالی اروپا[۲۸] از فهرست تحریم اتحادیه اروپا گردید.[۲۹]
عبدالناصر همتی از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ برای مدت ۷ سال مدیرعاملی بانک سینا را به عهده داشته و در این مدت مؤسسه مالی و اعتباری بنیاد را با بانک سینا ادغام کرد.
علی طیبنیا وزیر امور اقتصادی و دارایی به مجمع عمومی بانک ملی پیشنهاد کرده بود که عبدالناصر همتی جایگزین فرشاد حیدری در ریاست بانک ملی شود و اعضای مجمع با پیشنهاد وزیر اقتصاد موافقت کردند.[۳۰]
وی پس از خاتمه فعالیت در بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، و قبل از نشستن بر مسند رئیس کلی بانک مرکزی سفیر ایران در چین شد.[۳۱]
در مرداد ماه ۱۳۹۷ حسن روحانی وی را جایگزین ولیالله سیف کرد و بدین ترتیب عبدالناصر همتی به سمت رئیس کل بانک مرکزی منصوب شد.[۳۲] در خرداد ۱۴۰۰ و به دلیل کاندید شدن برای انتخابات ریاست جمهوری از این سمت برکنار شد.[۳۳] در حالی که همتی گفته بود به دلیل اختلاف نظر در حوزهٔ اقتصادی با حسن روحانی از مسئولیت بانک مرکزی عزل شدهاست، محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: «خیر این حرف درستی نیست، آقای دکتر همتی هیچ اختلافی با آقای روحانی نداشت. حتی وقتی هم که آقای همتی کاندیدا شدند، میخواستند مرخصی بگیرند که اگر رای نیاوردند سرکارشان برگردند اما رئیسجمهور مخالفت کردند.»[۳۴][۳۵]
نوشتار اصلی: عبدالناصر همتی در انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۴۰۰)
عبدالناصر همتی در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرد.[۳۷] همتی در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۰ از سوی شورای نگهبان به عنوان یکی از کاندیدهای نهایی ریاست جمهوری در انتخابات معرفی گردید.[۳۸]
حزب کارگزاران سازندگی حزب متبوع همتی و مهدی کروبی، رسماً حمایت خود را از وی در انتخابات ۱۴۰۰ اعلام نمودند.