پیشگفتار-فضاسازی : چند روزی بود به شدت آشفته و عصبی بودم،ذهنم مشکلات رو از جهات مختلف به سمتم پرتاب می کرد.در چنین شرایطی هر روز عصبی تر و بی حوصله تر بودم و هر روز تصمیم گیری و تغییر سخت تر به نظر میرسید.
روزانه بارها انتخاب های موجودم رو بررسی می کردم تا بهترین راه ممکن برای پشت سر گذاشتن این حال رو پیدا کنم،به بهترین نحو بحران شرایط جدید شغلیم رو پشت سر بگذارم و ...
روانشناس ها همچین شرایطی رو تحت عنوان "خستگی انتخاب" مطرح می کنند،در شرایطی که به نظر میرسه تعدد راه ها و اطلاعات زیاد پیرامون یک موضوع باعث انتخاب بهتری میشه ، ذهن دچار خستگی شده و شما رو به سمت تصمیم گیری سریع(جهت آسوده شدن از کار ذهنی) هدایت می کنه که عموما هم انتخاب های خوبی نیستند.
راه مقابله یا جلوگیری از چنین شرایطی ، ساده کردن مراحل تصمیم گیری و محدود کردن گزینه هاست.
در زندگی روزمره ی همه ما ، عادات غلطی وجود داره ، ممکنه این عادات غلط خیلی نمایان باشند(مثل سیگار کشیدن)،ممکنه هم این عادات پنهان باشند،مثل عادات غلط تفکر و تصمیم گیری !
این عادت ها به زندگی ما شکل می دهند و در نهایت ما رو تبدیل به آدمی می کنند که نباید و نمی خواهیم باشیم !
مثال های ساده و زیادی هست، همه به اهمیت ورزش ،سلامتی،مطالعه،پیشرفت شغلی و تحصیلی و... واقفیم ؛
اما چند درصدمون برنامه ای برای رسیدن به اهدافمون داریم و بهش پایبندیم ؟!
روش های برنامه ریزی و نکات انگیزشی و... در اینترنت و کتاب ها به طور وسیعی موجود است ،پرداختن به این موضوعات هم از حوصله این متن خارج است.
با وجود تمام این منابع درصد پایینی از مردم(در هر جامعه ای) افراد منظم ، با برنامه و موفقی هستند.از علت های واضح این موضوع تفاوت دانستن و عمل کردنه !
در قسمتی از کتاب "هنر خوب زندگی کردن"ِ رولف دوبلی به جمله ای برخوردم باعث ایجاد انگیزه و تحرک در من شد(جمله در عنوان متن موجود است).برای مشکلات ریز یا درشت باید راهکاری اندیشید و نباید به تعویق انداختشان، در هر شرایطی و هر مشکلی راهکار خاصی باید اتخاذ کرد .
هدف اصلی این است که به برنامه ریزی عادت کنیم،ایرادات را اصلاح کنیم و هر روز زندگیِ هدفمند رو تمرین کنیم.در پایان سال احتمالا آدمی رو درونتون خواهید یافت که خیلی بیشتر از آدمی که در ابتدای متن اشاره کردم دوستش خواهید داشت.
پی نوشت ۱ ؛ برنامه ریزی و چیدن اهداف رو شروع کردم ، از اینجا به بعد به تعهد ،سختکوشی و پشتکار نیاز دارم.
پی نوشت ۲ ؛ اگر تصمیم به تغییر دارید،بهتون کتاب های "هنر شفاف اندیشیدن"،"هنر خوب زندگی کردن" اثر رولف دوبلی و کتاب "تفکر،سریع و کند" اثر دانیل کانمن رو پیشنهاد میکنم.انتظار معجزه و راه های جادویی و طلایی نداشته باشید،این ۳ کتاب طرز درست دیدن مسائل و بهتر فکر کردن رو بهتون یاد میدن و ما رو با خطاهای ذهنیمون آشنا میکنن.از اینجا به بعدش هرکسی ،مسئول تصمیم های خودش و انتخاب مسیر زندگیش خواهد بود.
خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم ،همچنین اگر کتاب های اینچنینی میشناسید معرفی کنید.
ممنون