همه دیدهایم در زمانه ما وقتی یکی از رزمندگان بزرگوار شهید میشوند، دوربینها سراغ خانوادهشان میروند. زن و بچه را برجسته میکنند و نشان میدهند، در حالی که شهید شخص دیگری است و ممکن است خانوادههایشان اصلا بویی از فرهنگ شهادت نبرده باشند.
نمیدانم شما هم خبر دارید که مثلا فرزند فلان شهید بی حجاب است یا خارج از کشور است. در این جا اصلا لزومی نیست که به فرض اگر من شهید شدم کسی بیاید با زن و بچه من مصاحبه کند و اینها را بزرگ کند، چه بسا اصلا زن و بچههایش آدمهای مذهبی و وفاداری به نظام نباشند.
کتاب دختر شینا را خواندهاید. درباره مرحوم قدمخیر محمدی، یکی از همسران شهداست که شیر به شیر بچه میآورد و تنهایی بچهها را پشت جبهه بزرگ میکند.
اصلا دهان من باز مانده چه ضرورتی هست که شیر به شیر بچه دار شوند آن هم در آن شرایط سخت جنگی. در بخشی از این کتاب میخوانیم که یکی از فامیلهایش وقتی روزه ماه رمضان بوده بهش میگوید بیا روزهات را بشکن، و بعد ایشان هم با اصرار روزهشان را به خاطر گرمازدگی و حاملگی میشکنند و بعد جالب به طرف مقابل(خدیجه) میگوید تو هم باید بشکنی و او هم با اصرار میشکند. شما در این کتاب اگر یک اسطوره مقاومت از زنان پشت جنگ میبینید، اما ناراحتیها و (نمیخواهم تهمت بزنم) شکایتهایی که ممکن است همین فرد نسبت به نظام و مذهب داشته باشد را ندیدهاید و سانسور شده است.
?
مثلا مستندی ساختهاند درباره شیخ محمد مسلم وافی که ۱۱ تا بچه دارد و به عنوان الگو نشان داده میشود. شما اگر چه در مستند بچهها و خانواده و مراسم عقد دخترش را میبینید، اما زد و خوردها و دعواهایی که امکان دارد این بچهها با هم داشته باشند و پوستی که از پدر و مادرش کنده میشود را متوجه نمیشوید.
مطلب دیگر که هست درباره سهمیه کنکور فرزندان شهدا و جانبازان است که من اگر فرزند شهید هم بودم به آن اعتراض داشتم. چه مفهومی دارد افرادی به جهت این که پدرشان یا بستگانشان در راه خدا فداکاری کردهاند آن وقت در رشتههایی به راحتی قبول شوند که صلاحیت بودن در آن را ندارند؟
فرض کنید سر کلاس فلسفه، دو نفر امتحان دهند، یکی ۱۵ شود و یکی ۱۹، بعد بیایند به آن شخص ۱۵ گرفته صرفا چون پدرش بُوَد فاضل، نمره ۲۰ بدهند و بورسیه شود برای ادامه تحصیل در خارج. این کار عین بی عدالتی و البته حماقت است که کسی که استعداد و علمیت کافی برای آن رشته را ندارد جای دیگران را پر کند.
چرا زن شهید صدر زاده مطرح نمیشود ولی زن شهید بزرگوار سیاهکل مرادی میشود بخشی از فرهنگ حزباللهیها؟ چون همسر شهید سیاهکل مرادی بر و روی بهتری نسبت به دیگری دارد و بهتر جلوی دوربین گریه میکند. زندگی عاشقانهتری هم داشته و با خاطرات جذابتر.
عاملی که باعث میشود تصویر شهید جهاد مغنیه را بسیاری از مذهبیها پروفایل خود بگذارند ۹۹ درصد موارد چهره زیبای این شهید است و الا شهدای با فضیلتتر از ایشان بسیارند که جوان هم باشند.
نکته را بگیرید، بحث این است سمت و سوی این جامعه حزب اللهی با احساسات رقم میخورد، تا یک رزمندهای شهید میشود همه منتظرند تصاویر مادر و دخترش را ببینند که دارند ضجه میزنند یا تصویر پسرش که روی عکس پدرش دست میکشد، انگار ما منتظریم که گریه خودمان را بکنیم و برویم پی کارمان. شهیدی شهیدتر است که اشک بیشتری در بیاورد. اگر بنابر این است پیاز را من ترجیح میدهم.
نیامدهایم عبد شویم و واقعا شهیدانه زندگی کنیم، آمدهایم ببینیم با کدام شهید میشود بیشتر حس درونیمان را ارضا کنیم و بعدش برگردیم به زندگی تباه خودمان.
درد من باد کردن خودمان است، شهدا با هر قیافه و با هر خانوادهای باید منتهی شوند به این که ما در صراط قرار بگیریم و اگر نتیجه غیر از این شود معلوم است کارمان میلنگد و واقعا هم همه داریم میلنگیم.