آفتاب پرست سازمانی، مدیران یا کارکنان چاپلوسی هستند که اگر نظرات خود را مخالف نظرات مدیران بالادستی تشخیص بدهند، با وجود آنکه اعتقادی به نظرات مدیران بالادستی ندارند، برای حفظ منافع و جایگاه سازمانی خود مانند آفتاب پرست رنگ عوض میکنند و فورا نظرات خود را تغییر داده و با مدیران بالادستی همسو میکنند.
ویژگیهی شخصیتی آفتابپرستهای سازمانی:
در محیطی که این افراد وجود دارند، کارمندان دیگر، درگیر حس عدم امنیت در محل کار میشوند. آنها نگران این میشوند که نکند چاپلوسی افراد دیگر، آنها را در رقابت کاری عقب بیندازد. این حس منفی و نگرانی دائمی، حتما در راندمان کاری اثر منفی میگذارد. برخی پژوهشها نشان می دهند میزان رضایت شغلی کارمندانی که "همکاران چاپلوس" دارند، بسته به شرایط از 15 تا 35 درصد از پایینتر از دیگران است و به همین میزان، بهرهوریشان پایینتر و احتمال استعفایشان بیشتر است.
چاپلوسی، نقطه مقابل "جرأت" است. اگر فرهنگ یک سازمان، چاپلوس محوری باشد، جرأت از آن حذف میشود. یکی از پیامدهای حذف جرأت نیز، حذف نقد درون سازمانی است. نقد درون سازمانی، ساز و کاری است که در آن، اعضای یک سازمان خود را بخشی از بدنه مجموعه میدانند و هر گونه اشکالی را گزارش و نقد میکنند و اگر بتوانند راهکار هم میدهند.
مدیران وقتی مورد چاپلوسی قرار میگیرند در واقع در حال قربانی شدن هستند چرا که خود را از موهبتی به نام "نقد شدن" و "پی بردن به خطاها" محروم میکنند. مدیری که عادت میکند مدام تملق بشنود، اگر با کارمندی منتقد مواجه شود که نقدی واقعی درباره سازمان دارد، احتمالاً او را بیادب و گستاخ خواهد دانست. مدیر تملقپذیر، بی آن که بداند، سازمان را به سمت سقوط هدایت میکند.