یادگیری بعضی از بازیها آسانتر از بعضی دیگر است و تنها با چند دور تمرین میتوان به آنها مسلط شد. بعضی دیگر به تعهد و سرسختی بیشتر و مهارت فنی بالاتری نیاز دارند. تنیس یکی از این نوع بازیهاست.
بازاریابی محتوا نیز یکی دیگر از این نوع بازیها محسوب میشود و نمیتوان از مزایای بازاریابی محتوایی غافل شد.
اگر این دو را با هم ترکیب کنید، شخصی شبیه امی ویسنبچ (weisenbach)، بازاریاب وی پی (Vp) در لوازم ورزشی ویلسون خواهید شد. شخصی که در اولین کمپین بازاریابی محتوایی بین برندها پیوسته پیش رفت و همچنان نیز در حال تکمیل این تکنیک است. ما در گروه بازاریابی محتوایی جوهر در ادامۀ این مطلب، داستان سفر او را به مسابقات قهرمانی آوردهایم. اما در ابتدا خوب است بدانیم بازاریابی محتوایی چیست؟
طبق تعریفی که «موسسه بازاریابی محتوایی» ارائه داده است میتوان گفت:
«هدف بازاریابی محتوایی، جذب و نگهداری مشتریان به وسیله تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیت تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجاره آن».
اما هدف از بازاریابی محتوایی چیست؟ این نوع بازاریابی تنها روی فروش تمرکز ندارد و هدفهای بلند مدتی برای برقراری ارتباط بلند مدت و مستحکم با مشتری را در نظر میگیرد. یک تعریف دیگر از «هاب اسپات» میتواند برای شما جالب توجه باشد:
«بازاریابی محتوایی فرایند برنامهریزی، تولید، توزیع، به اشتراکگذاری و انتشار انواع محتوا برای دستیابی به مخاطبان هدف است. این فرایند میتواند باعث افزایش آگاهی از برند، فروش، تعامل با مشتری و افزایش وفاداری در آنها شود»
اجازه دهید با اصول اولیه بازاریابی محتوا شروع کنیم. خانم ویسنبچ میگوید که مصرفکنندگان اصلی محصولات برند ویلسون، ورزشکاران جوان و مشتاق هستند و همانطورکه میدانیم مقدار حیرتانگیزی از محتوا را مصرف میکنند. او میگوید: «اگر ما بخواهیم همواره در ذهن آنها باشیم، باید در ترکیبی از آنچه آنها مصرف میکنند، حضور داشته باشیم. بهعنوان برندی که تقریباً به همۀ ورزشهای آمریکایی میپردازد، ویلسون هیچ کمبود محتوایی ندارد.»
ما داستانهای زیادی در حوزه بازاریابی محتوا برای گفتن و همچنین چیزهای ارزشمند و مفیدی برای استفادهکردن از آنها داریم؛ از ورزشکاران حرفهای و وابستگیشان به لیگ گرفته تا داستانهای جذاب توسعۀ محصولات در آزمایشگاههای ویلسون و درواقع مرکز نوآوری ویلسون.
این یک برند است که از بودن در بین جوامع و همچنین صحبتکردن لذت میبرد. خانم ویسنبچ میگوید: «ما خوشبختانه در ردهای هستیم که هویتمان برای مشتریانمان اهمیت دارد و در بین آن نوع محتواهایی قرار داریم که مصرفکنندگان دوست دارند دنبال کنند.»
بیشتر بخوانید: مزایای بازاریابی محتوایی برای تولید کنندگان
درحالیکه خانم ویسنبچ میگوید بیشتر ترکیب محتوایی آنها از برند ویلسون است، او و همتیمیهایش در حال تولید محتواهای بیشتر و بیشتری هستند که مؤثر و مفیدتر بوده و خواستۀ تعداد بیشتری از ورزشکاران و طرفداران باشد. با تأکید بر اینکه آزمون و یادگیری بخش عمدۀ این فرایند است، خانم ویسنبچ میگوید که ما در حال تجربۀ همهچیز هستیم؛ از تصاحب کارمند مشاورهای ویلسون در اسنپ چت تا داستانسرایی مستند در فضایی بلاگمانند به درخواست UGC.
#my Wilson
برای مثال خانم ویسنبچ کمپین #my Wilson را ارائه میدهد که تلاشی اجتماعی برای شروع گفتگو بین ورزشکاران جوان دربارۀ ورزشها و تجهیزات ورزشی مورد علاقۀ آنهاست. اصل این کمپین ویدئویی بود که در آن ورزشکاران حرفهای مانند سرنا ویلیامز (Serena Willams) و داسترین پدرویا (Dustrin Pedroia) را در کنار ورزشکاران آماتور با بهخاطرآوردن بالا و پایین سفرهایشان برجسته میکرد.
خانم ویسنبچ میگوید که ما از ورزشکاران جوان نیز دعوت کردیم که خود را با بهاشتراکگذاشتن کلیپی که در آن #My Wilson تگ شده باشد به ویدئو اضافه کنند. برای تشویق افراد بیشتر به مشارکت، متعهد شدیم که برای هر ویدئویی که به اشتراک گذاشته شود تجهیزات ورزشی تا قیمت ۲۵۰هزار دلار هدیه کنیم. شروع این کمپین با فصل لیگ فوتبال ملی در آمریکا، مسابقات قهرمانی والیبال، لیگ اصلی بیسبال و بهطور خلاصه یک هفتۀ کاملاً مناسب مصادف شد.
ویلسون با درگیرکردن کارکنان و دیگر تأثیرگذارانی که با پستکردن داستانهای خود دربارۀ تجهیزات ورزشی ویلسون مشوق دیگر ورزشکاران جوان برای شرکت در این کمپین میشدند، کمپین خود را آغاز کرد. ادغام تلویزیون، هومپیجها و ویدئوهای دیجیتال فرعی نیز بخشی از این ترکیب بود.
براساس آمار مشاهدۀ کامل ویدئو و نرخ مشارکت کاربران در شبکههای اجتماعی، تعاملات با خود برند نیز افزایش یافت؛ بهخصوص با نظرهایی مانند «برای من»، «این برندی است که من دربارهاش صحبت میکنم»، «دیدن و شنیدن داستانهای ورزشکاران جوان ما بسیار ارزشمند بوده است» و اینکه «نقش ویلسون در سفرهای آنان چه بوده است.»
بیشتر بخوانید: چرا تولید مطالعه موردی باید در برنامه تولید محتوا قرار گیرد؟
گذشته از افزایش شور و اشتیاق، کمپین محتوایی که خوب به اجرا درآمده باشد اغلب تأثیرات ماندگاری را برای برند بر جا میگذارد. برای ویلسون، یکی از این مزایا اتحاد بیشتر شخصیتهای برند و زیباشناسی بود. خانم ویسنبچ میگوید که هرکدام از ورزشهای ما فرهنگ خاص خود و یک تن صدای کمی متفاوت دارد و تمایز در برقراری ارتباط موثق و معتبر با هر بخش از مشتریها بسیار مهم است.
بنابراین همانطورکه میتوانید تصور کنید هماهنگکردن همۀ این تیمهای بازاریابی ورزشی برای همسوشدن با این رویکرد، هماهنگکردن محتوا، زمانبندی و همچنین طراحی بسیار سخت و پرچالش بود.
در پایان باید گفت که این اقدام ارزش این را داشت که زمان و تلاش بسیار زیادی را به خود اختصاص دهد؛ زیرا به ما کمک کرد قدم بزرگی را در معرفی خود بهعنوان یک برند به مشتریان برداریم. هیچچیز مانند تمرین بازاریابی محتوایی هماهنگ نمیتواند باعث حرکت رو به جلوی برند شود.
شما میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ بازاریابی محتوا و همچنین مشاورۀ بازاریابی با گروه جوهر تماس بگیرید.