ویرگول
ورودثبت نام
امیر رسولی مقدم
امیر رسولی مقدمپژوهشگر در حوزه روانکاوی لاکانی رزیدنت روانپزشکی
امیر رسولی مقدم
امیر رسولی مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

لکنت زبان در روانکاوی



در سنتی پدرسالارانه، به دختر کوچک آموخته می‌شود که ساکت باشد؛ این پسر است که باید سخن بگوید.
اما اگر این‌گونه باشد، پس نباید لکنت زبان در میان دختران شایع‌تر از پسران باشد؟
اگر لکنت نشانه‌ای است از دشواری ورود به جهان گفتار، آیا جایگاه دختر در ساختار خانواده نباید باعث شود که او بیشتر در این زمینه گیر بیفتد؟
اما همان‌طور که همه‌ی گفتاردرمانگران می‌دانند، واقعیت چنین نیست.
پسرانی که لکنت دارند بسیار بیشترند، و توضیحاتی سطحی در مورد «چابکی دختران در اجتناب از این مشکل» داده شده است.
اما یک راه درک پدیده‌ی لکنت می‌تواند این باشد که آن را با گذر پسر از ساختار ادیپی و مشکل جای‌گیری او نسبت به پدر مرتبط بدانیم؛
یعنی همان لحظه‌ای که باید ردای گفتار را به دوش گیرد.
در این دیدگاه، گفتار به قلمرو «داشتن» تعلق دارد، و هرگونه مشکل در پذیرش آن نشان‌دهنده‌ی نوعی اکراه در گرفتن چیزی است که به‌طور نمادین به دیگری، یعنی پدر، تعلق دارد.
پسران بارها اذعان می‌کنند که از تصویر رفتن روی صحنه و سخنرانی در برابر کلاس یا مدرسه‌شان ناراحت‌اند—یعنی همان جایی که باید چیزی را بپذیرند و ادا کنند.
این نشان می‌دهد که آنچه اهمیت دارد، نه پیام، بلکه جایگاه سخن‌گفتن است.
نکته‌ی کلیدی، تمایز میان «صحبت کردن» و «فراخوانده شدن برای صحبت» است.
لکنت زبان، مشکل در صحبت کردن نیست؛ مشکل در پذیرش جایگاهی برای سخن‌گفتن است—مشکلی در تصاحب یک موقعیت در یک شبکه‌ی نمادین.
می‌توان گفت که در واقع لکنت تنها مانع ورود به جهان گفتار نیست.
جایگزین دیگری هم وجود دارد که تصویری معکوس از لکنت ارائه می‌دهد، هرچند که به‌عنوان اختلال گفتاری در نظر گرفته نمی‌شود:ventriloquism
این نیز راهی دیگر برای «نداشتن چیزی» است.در اینجا، دیگری است که سخن می‌گوید، نه خود سوژه.
می‌توان گفت که لکنت وventrlioquism، دو مرز ورود به جهان سخن‌گفتن‌اند که هر دو، نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ای آشفته با جایگاه نمادین گفتار هستند.

لکنت زبان
۱
۰
امیر رسولی مقدم
امیر رسولی مقدم
پژوهشگر در حوزه روانکاوی لاکانی رزیدنت روانپزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید